یادداشت
گفتگو و گزارش

یادداشت؛


موحد و سقوط یک امپراتوری

امپراطوری و تشکیلات موحد به شکست نزدیک شد و از هم پاشید و سرانجامش بی اخلاقی های رواج یافته در مقابل جدا شدگان و توهین به منتقدین است که در پشت نام قوم طلبی پنهان شده اند و شاید در این قوم طلبی و ایجاد تفرقه میان مردم منفعت عده ای محدود در میان است که نمی خواهند موحد خداحافظی شکوهمندانه داشته باشد بلکه به دنبال شکستی تلخ برای او و پایان تلخ سیاسی برای سناتور کهگیلویه اند.

 موحد و سقوط یک امپراتوری

اَفتونیوز| یادداشت مخاطب : نگارنده  این سطور روزگاری خود را حامی و هوادار سید محمد موحد میدانست‌، در عنفوان جوانی و در گرماگرم روزهای اوج موحد با وی همراه شدیم، براستی زمانی او را نماینده و نمادی مهم برای کهگیلویه میدانستیم.

اما امروز موحد چیزی به جز سرشکستگی، ناکامی، یاس و اندوه برای دیارمان به ارمغان نیاورده و ماشین قراضه موحد با دنده عقب و خلاف جهت در حرکت است!

آخرین سکانس شکست موحد سفر ریاست جمهوری بود زمانی که دولت انقلابی نه التفاتی به مردم کرد، نه وزیری را با خبر خوب به سمت این دیار روانه کرد و در کمال افسوس در نشست شورای اداری استان با حضور رئیس جمهور، موحد هر اندازه داد و فریاد زد کسی محل نداد، چراکه انگار رئیس جمهور نیز اون شناخته بود و حنای اش آنجا نیز رنگ نداشت.

مغرورانه جلو رفتن و خواست عموم را ندیدن نتیجه‌ای به جز سقوط نخواهد داشت، کشتی موحد ابتدا خود  و حامیان اش را غرق و در نقطه نهایی مردم کهگیلویه را دچار هزیمتی تاریخی و جبران ناپذیر کرد.

جناب سناتور با کدام دستاورد همچنان در صحنه ایستاده اید؟!  انتصاب چند فرماندار و مدیر و گماشتن اقارب در مناسب مختلف تا چه زمان برای تو لذت و عزت دارد؟  گذاشتن سنگ بنای قومیت در یک شهرستان نابرخوردار چه خیر عمومی برای امروز و فردای آخرت ات دارد؟

نسل جوان امروز کهگیلویه بزرگ نه به عنوان یک فرد عادی بلکه با توصیفات پدران خود سیاستمداری نام آشنا و سناتور بی بدیل حوزه جنوب شناختند.

نسل جوان موحد پیروز را شناخت تا به سال ۹۴ و شکست وی رسید و توقع رفتاری پهلوان مآبانه و تمکین به رای مردم داشت چون موحد را مردم دار می شناخت و قطعا توقع می رفت همراه و همگام با نماینده کهگیلویه بزرگ پدری کند و تجارب خویش را برای کهگیلویه بزرگ عرضه دارد اما نشد و انجام نداد.

موحد بیگانه با ارتباط عمومی و پاسخ به رسانه ها سال ها سخن گفت اما هم اکنون در مقابل جوانانی ظاهر شده که هیچ توجیهی را نمی پذیرند و در سوگ عدم توسعه و جوانی بر باد رفته خویش و آوارگی از وطن هستند.

عدم داشتن روابط عمومی فعال مزید بر علت شد تا روز به روز ریزش ها آغاز شود و امروز به صراحت می‌توان گفت موحد در هیچ نسبتی با مردم قرار ندارد، اگر حتی تا دیروز بصورت شعاری این صحبت ها مطرح می‌شد اما هیچ کدام از حامیان و سینه سوختگان موحد دیگر با دادن شعار خود را هزینه ناکارآمدی ها نمی کنند. 

امپراتوری ها از ابتدا دوره جوانی را آغاز می کنند و اندک اندک به بلوغ و پختگی میرسند و در نهایت دوران زوال شان فرا میرسد اما مساله اینجاست که موحد جوان، میانسال و پیر دوران اوجی را تجربه نکردند امروز از یال کوپال چیزی باقی نمانده و می‌توان  او را بی افتخار ترین فرمانروا در میان مریدان اش دانست.

عده ای راهشان جدا شد و شریک این سقوط امپراطوری نشدند و عده ای مصرانه ایستادند تا موحد را دوباره به صحنه وارد سازند چون نه دلسوز موحد بلکه دلسوز جایگاهی بودند که خود به نام موحد دریافت کرده بودند و شاید نگران از تاختن ها و توهین هایی که نصیب مردم ساختند.

جوانان حوزه انتخابیه کهگیلویه ،بهمئی، چرام و لنده بت ساخته شده موحد به دستان پدران خویش را شکستند و به ناگاه با مقایسه با همسایه ها و نواحی دیگری تیغ تیز انتقادات خود را به موحد حمله ور ساختند و مدیران نیز با پنهان شدن پشت نام موحد از این مهلکه فرار کردند و دلخوش به این هستند که اندک تلاش هر اداره را به نام موحد ثبت کنند شاید صندلیشان محکم تر شد اما در این میان موحد تنها و تنهاتر می شود و دوستان یکی پس از دیگری می روند و می گویند ما قصد تغییر داشتیم و هدف از انتخاب موحد مشورت دادن در جهت خادمی ملت بود اما موحد نقد و مشورت را نپذیرفت و نمی پذیرد.

امپراطوری موحد نه به دست دشمنان وی و نه به دست جداشدگان بلکه به وسیله افرادی سقوط کرد که هنوز موحد را پلی برای رسیدن به خواسته ها و قدرت می دانند.

آنانی که موحد را از چهره ی پر ابهت به یک نماینده ضعیف در مجلس که هیچ دستاوردی در دولت ندارد تبدیل ساختند نه دوستان موحد بلکه دشمنان نام این فرزند کهگیلویه بزرگ بودند.

امپراطوری و تشکیلات موحد به شکست نزدیک شد و از هم پاشید و سرانجامش بی اخلاقی های رواج یافته در مقابل جدا شدگان و توهین به منتقدین است که در پشت نام قوم طلبی پنهان شده اند و شاید در این قوم طلبی و ایجاد تفرقه میان مردم منفعت عده ای محدود در میان است که نمی خواهند موحد خداحافظی شکوهمندانه داشته باشد بلکه به‌دنبال  پایان تلخ سیاسی برای سناتور کهگیلویه اند.

براستی چگونه سیاستمداری در قامت موحد میتواند زیست جهان خود را محدود به چند روستا میکند و منافع و خواسته های مردم یک چهار شهرستان را قربانی آنها می کند.

موحدی‌ها همواره  مدعی‌ بودند  که در اقلیم فکری  موحد همه مناطق و ایلات و طوایف حضور دارند،  در دوره های قبل  مخالفان موحد او را متهم به توجه افراطی به حوزه   «ثلاث»  محکوم میکردند اما در این دوره خود ثلاثی‌ها نیز منتقد و مدعی  او شده‌اند و می‌گویند موحد به جز  تیره‌های سادات خود در مناطق راک و کوه راک دیگران را نمی بیند.
جناب نماینده امروز به کشتن خویشتن مشغول شده ای و  بعد از ۴۰ سال سیاست ورزی به جای خیر عمومی ماندگار،  انگیزه و  اهداف ات محدود به یک اقلیم متشکل از چند روستا شده است و با رویه ای که در پیش گرفتی تا ابد هیچ کس در کهگیلویه از تو به نیکی یاد نخواهد کرد، امیدوارم روزگاری مردم همان چند روستا قدردان تو باشند.



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 5 نظر

  • 1 قوام 1402/12/2 17:21:41

    چرا از سد گندوم کال نمیگید ۳سال هست که قرار است آب گندوم کال رابرای دیشموک بیاورند ولی پروژه در همه شکسته و حتی بیل مکانیکی که اونجا کار میکرد هیچ دستاوردی نداشت وفقط اسیب زد به جنگل اونجا حداقل ۳۰۰درخت بلوط را نابود کردند وضرر زدند

    پاسخ
  • 2 پرستار 1402/8/12 1:32:59

    کاش یه روز زودتر شکستش رو ببینیم به بهداشت کهکیلویه ظلم میشه که یه آدم ضعیف بذارن مدیر شبکه

    پاسخ
  • 3 12 1402/8/12 1:31:48

    مدیر شبکه بهداشت کهگیلویه به تنهایی میتونه سبب شکست موحد باشه. ناتوان و ضعیف و بداخلاق

    پاسخ
  • 4 ناشناس 1402/8/11 19:16:43

    آقای موحد خیانت هایی که در مورد سد آبریز و انجام دادی مردم کهگیلویه فراموش نمیکنن انشاءاله با شکست صحنه رو ترک خواهی کرد.

    پاسخ
  • 5 جوانان دیشموک 1402/8/10 22:35:9

    انشالله شکست و پایانش برا کهگیلویه ،،،دوره جولان گذشت ،دوران وعده های دروغین گذشت ،الان ۱۴۰۲هستیم دیگر مردم گول وعده های سراب را نخواهند خورد ،عزت را به ذلت کشاندی ،و اندک آبروی باقی مانده رو بگذار بماند ،،با آمدنت تاریخ تلخ برای خودت رقم خواهی زد و به وعدهای دو رای ها و زبان نرم ها خودت را به مهلکه شکست تلخ سیاست ننداز ،،

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها