یادداشت
گفتگو و گزارش

پاسخی به مطلب اَفتونیوز؛


حمله به نماینده ی کهگیلویه با ادبیات عاریتی

عرفان مولانا و زهد حافظ و طریقت عطار ؛ ابزار نیستند. نیهیلیست نیچه با رئالیسم قرن نوزده با شاخص فلسفه ی آگوست کنت و تاریخِ " تن" و شعر پارناسی ین وادبیات دومای پسر و بالزاک و فلوبر و.. همخوانی ندارد

حمله به نماینده ی کهگیلویه با ادبیات عاریتی

عرض ادب و احترام دارم خدمت مخاطبین محترم و همچنین سردبیر و پرسنل شریف رسانه ی افتو نیوز..

مطلبی در آن رسانه منتشر گردید با عنوان *آنچه موحد تجربه نکرده است و...*

علیرغم احترام برای فضای فکری نویسنده ی مطلب که مجهول الهویه نیز میباشند، به اقتضای ادبیات منتشره و بیان نویسنده ؛ سیاهه ای را در تحلیل آن مطلب به پیوست تقدیم می دارم:

انصاف را از کف ندهیم، این مطلب و این گونه مطالب در نقد سیاسی افراد و خصوصا شخص آقای موحد هیچ گونه ارزشی ندارند و اصالتا فاقد پاسخگویی هستند اما بنا بر ضرورت به بن کشاندن این گونه مطالب درمقام پاسخ گویی معروض می دارم؛

مطلب منتشر کاملا کپی از شبکه های اجتماعی بوده و با عاریت گرفتن جملات قصار از اینستاگرام و تلگرام و شبکه ی آموزشی شاد ، هیچ گونه ارزش انتقادی نداشته و ندارد و اگر چند جمله ی آن را حذف کنیم بیشتر به نامه ای از سوی یک عاشقِ پراکنده گو می ماند که با در کنار هم قرار دادن برخی واژه گان و استعانت از برخی اسامی مانند؛ مارکز و عطار و حافظ و مولانا و نیچه و... ، درونیات خویش را به نگارش در آورده است تا جایی که در پایان مثلا انتقاد خویش، به کنایه بیان می کند موحد را همراهی کنیم تا برای آخرین بار هم به خواسته ی بهارستانی اش برسد!! عدم تمرکز نگارنده در ارتباط عمودی و افقی مطلب و پایانِ فکاهی آن در برابر جملات سنگین ابتدای متن ...

نگارنده با اشاره به اسامی و ایسیم های اروپایی و گاهی وطنی، تلاش کرده تا به مخاطب بقبولاند که دارای سواد بالایی میباشد و دست بالا حرفش را به کرسی بنشاند. آوردن اسامی بزرگان در مطلبش نوعی شانتاژ ادبی است چرا که مطمئناً از صد سال تنهایی گابریل، اسمش را شنیده است و از سبک رئالیسم ؛ املایش را بلد است.

به سیاق بیسوادی خودش می نویسم تا یاد بگیرد برای تخریب موحد، عرفان مولانا و زهد حافظ و طریقت عطار ؛ ابزار نیستند. نیهیلیست نیچه با رئالیسم قرن نوزده با شاخص فلسفه ی آگوست کنت و تاریخِ " تن" و شعر پارناسی ین وادبیات دومای پسر و بالزاک و فلوبر و.. همخوانی ندارد. سبک ادبی رمانتیسمی که ادبیات جهان و اروپا را متحول ساخت و نوعی خیالبافی شاعرانه بوده ولی در فرانسه عکس العمل شدید در برابر کلاسیک و در آلمان و انگلیس تجلی و پیدایی نبوغ ادبی قلمداد میشود و در واقع انقلابی اخلاقی می باشد.

از نویسنده ای که تلاش می کند تا با نگاه نقادانه و تفسیر؛ نماینده ی کهگیلویه را به چالش بکشد باید گفت:

این روزها و در آستانه ی انتخابات، همین پراکنده گویی ها و غیر اصولی نوشتن ها ؛ زخم های جامعه را عفونی تر و ناسور می نمایند. شما عملکرد رجل سیاسی را نقد بفرمائید ولی باعث ترویج نفاق و چند دستگی و رواج پوپولیسم نشوید.

من از حضرتتان می پرسم؛ شما که به تماشای پرواز تیهوی بلوط بنگان و شنیدن آواز کبک ساورز نشسته ای، چند مقاله ی علمی نوشته ای که موحد ننوشته اند؟

شما چند ماهواره ی مطالعاتی در مدار قرار داده ای که موحد نتوانسته ماکتی از یکی از ماهواره هایت را بسازد؟؟

شما از کشته ی خویش در هنگام درو بفرمائید تا جامعه بداند شما و امثالهم چند سیاره در کهکشان راه شیری کشف و ثبت کرده اید که موحد حتما باید برای تماشای باران به دشت مازه برود؟؟

همه ی ما انسانها بستگی  به شعاع دایره ای که در آن زندگی می کنیم فکر و عمل می کنیم. جغرافیای زندگی انسان در سرنوشت او و اطرافیانش تاثیر گذار و تعیین کننده است. قطعا سرنوشت من در جغرافیایی که دنبال آواز کبک ساورز و پرواز تیهو در بلوط بنگان هستم ؛ تا محیط زیست و راهروهای اجرای احکام دادگاه خواهد بود اما فردی در جغرافیای وسیع ایران زمین ؛ سرنوشت دیگری دارد.

تفکر موحد به عنوان کسی که در جغرافیای بهارستان و حریم قانون گذاری زندگی کرده و می کند؛ تفکر: خدمت؛ آینده نگری، تسلیم نشدن و تلاش فارغ از حاشیه ها می باشد.

تفکر یک نویسنده ی مجهول الهویه، تفکری پوپولیستی و تلاش برای ارضای روانی و التیام ناکامی ها و بهره گیری از واژگان عاریتی ؛ در جهت نیل به مطالبات شخصی خویش میباشد. راستی، چشمِ تنگ و دنیا دوست تو را چه چیزی پر می کند؟

این تفکر و قلم پوپولیستی چه هدفی دارد.؟؟

پوپولیسم چیست؟

"پوپولیسم" را به اشکال مختلف تعریف کرده اند.اگر بخواهم پوپولیسم را در یک عبارت کوتاه بیان کنم آن را نظام فکری ای می دانم که بر فضیلت بی سوادی پای می فشارد!!

پوپولیست ها هم عوام زده اند، هم عوام فریب!

آن ها به زبان توده های کم سواد سخن می گویند و توده های کم سواد را در مقابل طبقه ی باسواد و نخبه تهییج و تحریک می کنند.

پوپولیسم همان طور که از ریشه ی لغوی اش (Popular) برمی آید، ادّعای "مردمی" بودن دارد ولی کدام مردم؟ مردمی که نگاهی غیرکارشناسانه، بدوی، روزمرّه و عُرفی-عادتی-عاطفی به همه چیز دارند!!!

هرکدام از ما به درجاتی دچار پوپولیسم هستیم. هر وقت که نظر عوامانه را به نظر کارشناسی و تخصّصی ترجیح می دهیم یک پوپولیست هستیم!      

"پوپولیسم" چگونه "بازتولید" می شود؟؟؟

دو جریان گرچه به ظاهر ضد هم تقویت کننده ی پوپولیسم هستند.

یکی جریاناتی که با باورهای عوامانه کاسبی می کنند.

و از آن طرف متخصّصان و نخبگانی که حاضر نیستند از "برج عاج" فرود آیند و برای مخاطب غیرمتخصّص حرف بزنند و بنویسند، هم تقویت کننده ی پوپولیسم هستند.

رسالت روشنفکر این است که با توده ی مردم صحبت کند، با زبانی که برای آن ها قابل فهم باشد و در عین حال سخت مراقبت کند که دچار عوام زدگی و عوام فریبی نشود. این کار، کار آسانی نیست و نیاز به تمرین و مراقبت دارد. کاری است شبیه بندبازی!

این رویه مقابل کلام الهی" قرآن" است :

*بشارت دهید مردم را که اندیشه ها را بشنوند داوری کنند وبهتر ین را بر گزینند.*

*درپایان*

من یک فرد سیاسی نیستم  اما در دوران مختلف هم با اصولگرا ها بودم هم با اصلاح طلب ها

و هم افراد انقلابی.

اما چیزی که در نشست وبر خاست با افراد سیاسی درک کردم این است که،متاسفانه سیاست برای بسیاری از اهالی سیاست *مکانی برای کسب قدرت وثروت برای نابودی سرمایه های مادی ومعنوی است.*

حاصل کار سیاست بازان  وکاسبان سیاست هر چه باشد ، *نفعش برای مردم نیست.*

اکثریت مردم از *سیاست* با خبر نیستند. ویک زندگی عادی وسقف بالای سر ویک معیشت راحت برایشان مهم است.

وبرایشان فرقی نمی کند که اصول گرا یا اصلاح طلب یا انقلابی بر سر کار است. وحتی ممکن است *سیاست* را به صورت *صیاصت* بنویسند. برای این اکثریت روحانی باشد یا رییسی یا احمدی ویا.....فرقی نمی کند.

*باید زندگیشان روبراه باشد*

عنوان واشخاص وگروه ها برای کاسبان سیاست  مهم است نه اکثریتی که به نان شبشان محتاجند. وخجالت زده دختر برای جهاز وشرمنده پسر برای ازدواج.

لطفا با کلمات بازی نکنیم .یک زندگی راحت برای اکثریت جامعه مهم است،

*نه سیاست وعنوان اشخاص.*

حقیقت آن است که عمل و کردار و نگاه ما همان نگاه شبان و رعیتی هزار ساله است با این تفاوت که به واسطه واردات کالاهای مصرفی غرب صاحب موبایل، وای فای و خودرو و کت شلوار شده ایم..

یعقوب درویشیان . نازمکان.



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 6 نظر

  • 1 رضا نیایش 1402/9/16 0:20:48

    موحد باید خداخافظی کنه چون دیگه تمومه کارش تمااااااااااام

    پاسخ
  • 2 محمد 1402/9/15 22:30:43

    خدایا به عقل چنین آدمایی باید شک کرد

    پاسخ
  • 3 حسن داریوشی 1402/9/15 13:27:12

    داداش موحد 30ساله که کاندیده ولی حتی یه کار عام المنفعه در دوره هاش انجام نشده انصافا بگین چکار کرده تا الان امان از یه مار مفید سی سال پسماند وعقب رفت خودش یاید کنار بکشه ظلمه در حق این مردم بخدا

    پاسخ
  • 4 مرگ بر کاسه لیسان میتذل 1402/9/3 18:22:8

    خداوندا تا کی کاسه لیسان و لمپن های بی سواد ژاژخایی کنند روزگار مردم سیاه شده این همه دغل بازی تاوان داره خدایا دبسه !!!

    پاسخ
  • 5 محمد محمدی 1402/9/2 15:44:0

    خواهشا یه سوال ازشمادارم که این همه وقت خودراصرف این موضوع کردید دراین سه دهه چه کارمثبتی انجام داد برای مردم هم بیان کن

    پاسخ
    • 5 - 1 کشاورز پاسخ به : محمد محمدی 1402/9/17 1:7:48

      اولاً که بازم خشه. 1_پتروشیمی کارخشه. 2_کارخانه سیمان سپو کارخشه 3_جاده اصفهان کارخشه 4_آوردن دانشگاه ها کار خشه 5_دهها و دهها روستا که جاده و آب و برق و گاز بردند کار خشه 6_جاده بهبهان قبلاً از تنگ تکو میرفت و جاده جدید دهدشت به بهبهان و گچساران کار خشه تنگ پیرزا و سرفاریاب و مندون و زیلایی وووو که بن بستی بیش نبوند و دیگر جاده ها همه و همه و خلاصه کنم هرچی آبادی در حوزه کهگیلویه بوجود اومد همه شون از زحمات موحد است و بس. و اما در پایان بازم خشه.

سایر اخبار
برگزدیدها