اَفتونیوز| در دیکشنری فارسی مفهوم [عزت] مترادف  آبرو، احترام، ارجمندی، بزرگی، حرمت، شرف، عز، ناموس آمده است و متضاد ذلت است.

موحد سال ۹۸ با شعار بازگشت عزت به میدان آمد و توانست افراد زیادی را گرد خود   جمع کند  و شرایط جامعه ی آن روز باعث پاسخ آری به موحد و شعار بازگشت عزت شد.

و اینگونه این مفهوم عاریتی  بر کالبد تیم موحد باقی ماند و حال خود را در امتداد عزت می نامند و عملکردهای خویش را با این این مفهوم نشر می دهند  که خود ظلمی است به این اصطلاح و کل ادبیات فارسی!

اما سوالی که پا برجاست مفهوم عزت از دید آن ها چیست؟ عزتمند کیست؟ عزت در چه چیزی است؟ نمود عزت کهگیلویه دقیقا در کجاست؟ شهر رنگ و رفته دهدشت یا محرومیت قلعه رئیسی، چاروسا، لیکک و لنده؟ کدامیک؟ 

آیا بازگشت عزت بازگشت طایفه خاصی بر سر قدرت بوده است؟ این عزت در چه چیز معنا شد؟  طرفداران امروز موحد عزتمداران و ماباقی فاقد معنای این واژه اند؟

عزت در کدام بخش تحقق یافته است؟ فراموشی آبریز نماد عزت بود یا سیکل ترکیبی و محور لنده _ تشان؟ کارخانه سیمان سپو، نیترات دیشموک یا فسفات چرام، کدامیک نماد عزت پوشالی شماست؟

هر چه می نگریم عزت در این ۴ سال بازگشت عده ای از مدیران از طایفه خاصی بوده به طوری که اکثریت مدیران حوزه کهگیلویه بزرگ یا از این طایفه یا منصوب به این طایفه اند پس باید عزت را بازگشت یک طایفه خاص بر سر قدرت دانست.

اما عزت واقعی زمانی معنا می یابد که جوانان ما برای پیدا کردن شغل راه شهرهای دیگر را در پیش نگیرند و در دیار خودشان به شغل و مقامی برسند،  عزت واقعی زمانی است که مهاجرت به کهگیلویه بزرگ افزایش یاید نه روز به روز مهاجرت از کهگیلویه بزرگ به سایر نقاط افزایش پیدا کند و مردم این دیار برای پیدا کردن راه خوشبختی وطن را ترک کنند.

آری عزت حقیقی در به ثمر رسیدن پروژه های کهگیلویه بزرگ نهفته است نه در بر کرسی قدرت نشستن عده ای مدیر که از طایفه خاص باشند و حاصل این نشستن بر کرسی برای مردم چیزی جز ناامیدی نباشد.

ما نمی‌دانیم موحد و حامیان اش از کدام عزت سخن می گویند اما در دوران   زعامت موحد چیزی به جز فروبستگی و سرشکستگی برای کهگیلویه نداشته و ندارد، اعتماد به نفس جمعی ما مردمان کهگیلویه با این سبقه تمدنی در مقایسه با سایر شهرستان ها جریحه دار شده و این امری جبران پذیر نیست!

در استان محرومان ما محرومِ محرومانیم، ورودی های شهریمان نیش تمسخر دیگران است، آمار خودکشی جوانان مان زبانزد خاص و عام است، باید چندین جوان دیگر در این راه رخت ببندند تا نماینده و یاران اش بر کوبیدن بر این طبل ذلت وار پایان دهند؟

آقایان عزت مدار از مراکز درمانی متعدد و ورودی های شهر گچساران شرمتان نیست؟ از چکه کردن تونل پات عذر خواه نیستید؟ از اتوبوس های پرشمار و پر مسافر دهدشت به عسلویه رنجیده خاطر نمی شوید؟ عزت که هیچ! حداقل غیرت داشته باشید، کمی وجدان، جرعه ای راد مردی  و اندکی به کارنامه پر از سیاهی و نکبت خود بنگرید، حرص قدرت و نشاندن چند فرد غیرمتخصص و نامدیر در مناصب تا چه زمان به شما لذت قدرت میدهد؟ 

اینک ماییم و این عزت توخالی و پوشالی شما که این شهرستان عزتمند و پیشینه دار را به ذلت تاریخی رسانده و فرودستی ما اینک در حال ابدی شدن است، کاش دمی آزاده بودید و اندکی  در خلوت به وجدان تان رجوع می کردید، بی شک هیچ گاه  آیندگان  این شهرستان، از شما به نیکی یاد نخواهند کرد و شما در مقابل این کارنامه پر از شکست و ناکامی  و این ذلت تاریخی شریک اید.