یادداشت
گفتگو و گزارش

سیاست؛ کهگیلویه و شخصیت‌ها «بخش اول»

در کهگیلویه شاهد تاثیر جریان اصولگرایی در نیم قرن گذشته بوده ایم و این یعنی فرصت و فاجعه.

سیاست؛ کهگیلویه و شخصیت‌ها  «بخش اول»

سیاست پژوهان در اجماعی کلی؛ سیاست را به صورت مبارزه برای قدرت، مورد توجه قرار می دهند و تعریف می کنند.

برپایه‌ی این تحلیل، افراد به منظور تعقیب منافع خودپرستانه‌ی خویش در عرصه‌ی سیاست مشارکت می‌کنند.

تحت این شرایط پرسش‌های اساسی در حوزه‌ی سیاست، بحث بر روی چه کسی؟ چه چیزی؟ چگونه؟ چه زمان؟ خواهد بود.

این رویکرد عملا سیاست را به ورای چهارچوب‌های محدود سازمانهای حکومتی می‌کشاند.

برخی سیاست‌شناسان به منظور اجتناب از نواقص و کمبودهای تعاریف نهادی و مبارزه بر سر قدرت، سیاست رابه صورت فرایند همسازی منافع تعریف می‌کنند یعنی بر این باورند که افراد به این دلیل وارد سیاست می‌شوند تا طیف وسیعی از ارزش‌ها را در حداقل زمان ممکن تعقیب نمایند. این در حالی است که برخی از کنش‌گران سیاسی به دنبال منافع خودپرستانه و انحصاری خویش باشند، سایرین ممکن است یک سلسله اهداف خیرخواهانه نظیر برابری، عدالت، محیط زیست سالم و جز اینها که کلیه افراد جامعه را در بر می‌گیرد دنبال کنند. بدین ترتیب سیاست می‌تواند به صورت فعالیتی در یک فرایند مذاکره، بحث، اقناع، چانه‌زنی، مصالحه و سازش تلقی شود که افراد ضمن تعقیب اهداف گوناگون، منافع و ارزش‌های خاصی را حفظ و ترفیع می‌بخشند.

از طرفی بسیاری از مسائل در کهگیلویه باعث می‌شود تا خارج از چهارچوب‌های آکادمیک و پیش‌بینی شده شاهد یک سری از حوادث و موضوعات اجتماعی باشیم.

مهمترین موضوع در کهگیلویه‌ی بزرگ در بحث سیاست و انتخابات، قوم‌مداری می‌باشد که  باعث می‌شود تا تعریف همسازی منافع در سیاست، اهمیت خود را از دست بدهد و بالاخره آنکه به سادگی نمی‌توان شرایط و مقتضیات فعالیت‌های سیاسی را در کهگیلویه‌ی بزرگ، در چارچوب خاصی طبقه‌بندی و تحلیل کرد.

این در حالی است که سیاست‌مداران کهگیلویه از ابتدا تاکنون با تمام ابعاد سیاست از جمله علوم جامعه‌شناسی و تجمیع و همگونی، نخبگان، چرخش و جریان، انسجام، رفتار جمعی، روانشناسی و ناهمخوانی و جنبش اجتماعی و اقتصاد و توسعه و فرصت‌های توسعه‌ی صنعتی بیگانه و غافل بوده‌اند.

بارزترین نمونه‌ی این سیاست‌های اشتباه که در هجوم پروپاگاندای شانتاژ به ثبت رسیده، رفتار  هاشمی‌پور در انتخابات ۹۴ شمسی بود که به سردار سازندگی معروف گردید. این در حالی است که حاج عدل در تعاریف آکادمیک، دست به معامله زدند؛ زیرا ایشان به جامعه قول دادند که در صورتی که به من رای بدهید، من برای شما برخی پروژه‌ها را فعال خواهم کرد و این یک معامله با قیمت  مشخص بود، معامله‌ی اندیشه و آزادگی مردم در برابر حقوق ابتدایی آنان.

دولت‌ها و حکومت‌هایی که با مشروعیت بر مردم حاکمیت دارند وظیفه‌ی ذاتی و ساختاری دارند برای مردم شغل و رفاه و امنیت و... فراهم بیاورند تا مردم در فعالیت‌های مدنی از مشروعیت این دولت و حکومت‌ها دفاع کنند و در مناسبات مورد نظر حاکمان مشارکت کنند، فلذا به دلیل مسایل قومیتی و عدم آگاهی از حقوق مدنی خویش، برخی و گاهاً تمام سیاست‌مداران با اتوکراسی (خودکامگی) از وضعیت موجود در کهگیلویه سوءاستفاده می‌کنند و با وعده‌هایی پیرامون اشتغال و تغذیه و بهداشت و راه و رفاه، از جامعه بهره‌برداری سیاسی می‌کنند.

در کهگیلویه شاهد تاثیر جریان اصولگرایی در نیم قرن گذشته بوده‌ایم و این یعنی فرصت و فاجعه.

فرصت برای کسانی که به عنوان رجل سیاسی پا به عرصه‌ی انتخابات می‌گذارند و فاجعه برای جامعه.

چگونه می‌شود که یک جامعه با بافت فرهنگی متفاوت و قومیت‌های مختلف و استعدادهای انسانی خلاق، دچار یک انجماد فکری و احساسی می‌شود تا جایی که حاضر به گذار از یک تفکر ایستا نمی‌شود و در طول انقلاب تنها به یک طیف از جریانات سیاسی اعتماد کرده و هر بار نماینده‌ی پارلمانی‌شان را از یک جریان انتخاب می‌کنند؟؟

اینجا می‌توان تعریف کرد که کهگیلویه یک الگو بیشتر ندارد و سیاست‌مدارانی که این فرایند را مدیریت می‌کنند به خوبی به شناخت از این کهن سرزمین و مردمانش رسیده‌اند و به گونه‌ای مهره‌چینی می‌کنند که مردم کهگیلویه بر اساس یک باور قدیمی و پارادایم رفتاری، دست به انتخاب بزنند.

در علوم سیاسی این رفتارهای یکسان را انباشت می‌نامند زیرا دارای میراث‌هایی از مفاهیم و روش‌ها و کردمان است.

در کهگیلویه‌ی بزرگ، نمایندگان ادوار فاقد هرگونه تحصیلات آکادمیک مرتبط بوده‌اند. در ۳۰ سال گذشته تنها سه فرد به مجلس رسیده‌اند که اکنون همان سه شخص برای تصاحب مجدد کرسی بهارستان هم رقابت تنگاتنگی دارند و هم عرصه را بر دیگران تنگ کرده‌اند. وقتی در سه دهه‌ی گذشته، انتخاب مردم افرادی با تحصیلات حوزوی و فاقد تحصیلات (آکادمیک) بوده است، نخبه‌گان از تصمیم‌گیری عقلانی ناامید شده‌اند و میدان در دست عده‌ای کاسه‌لیس و لابی‌گر و منفعت‌طلب، دست به دست شده است و این افراد باعث گمراهی بیشتر جامعه و طرد شدن و محو شدن نخبگان علمی و توانا شده و کهگیلویه را در مسیر سقوط و شرایط فعلی قرار داده‌اند.

نماینده‌ی منتخب کهگیلویه می‌بایست متخصص‌ترین باشد تا بتواند در جهت‌گیری‌ها مستقل و آگاه عمل نماید.

در طول تاریخ کهگیلویه برای این سرزمین، ننگی به یادگار مانده است که نماینده‌ی یک تمدن قدیمی در بلاد شاپور با فناوری بیگانه بوده و در استفاده از فناوری دچار سردرگمی شده است. در این سرزمین مردم را محروم و فقیر نگاه داشتند تا با پرکردن شکم‌ها، اندیشه‌هایشان را غارت کنند و با معامله‌ی اثر انگشت با پول یا شغل یا.. سرمایه‌های میلیاردی‌شان را بیشتر کنند و مردم را در جهل نگاه دارند.

مردم‌شناسی که از ریشه‌های علوم سیاسی می‌باشد در کهگیلویه کارکرد معکوس دارد.

مردم کهگیلویه نیاز به قیم ندارند و اخیرا هر پدرخوانده‌ای در کهگیلویه با تشکیل زنجیره‌ای از شعبان بی‌مخ‌های مدرن در فضای مجازی تلاش دارند تا بر فضای اجتماعی استیلا یابند و مجددا رانت و فساد و قراردادهای مگا میلیاردی و انحصارگرایی را به دست بیاورند.

 

یعقوب درویشیان نازمکان

(مطلب منتشر شده نظر نویسنده است و انتشار آن در سایت افتونیوز به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نمی‌باشد)



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 9 نظر

  • 1 پاینده 1402/10/5 9:8:16

    واقعا خجالت داره ادم های باسواد برای موحد نابودگر قلم می زنند موحد دهدشت نابود کرد هیچ دهدشت شخم زد

    پاسخ
  • 2 احمد سعادت 1402/10/4 23:21:41

    آقای درویشیان از فعالین رسانه ای و سیاسی کهگیلویه و قبلا به اردوگاه حامیان سردار هاشمی نزدیک بودن.حالا اینکه چه اتفاقی رخ داد و از سردار دور شدن ،مهم نیست.مسآله مهم مقاله ایست که در ظاهر اکادمیک و پر و پیمان نوشته شده ولی در باطن برای خوشایند اردوگاه جناب موحد نوشته شده و بسیاری از فجایع جناب موحد در این شهرستان را بدون سوال گذاشته.این اوج بی انصافی و خودفروختگیه،این اوج بی شرافتی و قلم فروشیه جناب درویشیان.حداقل اینقدر شنیع و حال به هم زن قلم نزن

    پاسخ
  • 3 دست وکمر 1402/10/3 10:11:22

    ساقی معرفی کن...ما هم شاید در توهمی چند ساعتی خوش بگذره 😄

    پاسخ
  • 4 فشیان 1402/10/3 8:40:9

    زیرکانه عدل و بزرگواری را تخریب کردی و از همون حق ابتدایی مدنی که نوشتی هم هیچ نگفتی؟ کی باید قبل عدل اونها را بهشون میداد که عدل با استفاده از اون شعارها قبول شد؟ مگه قبلش موحد نبود که همین حداقلهای به قول شما مدنی که جز بدیهیات هست را بهشون نداد که عدل اتفاقا با زرنگی از آن استفاده کرد؟ مگه همه نمیدانند تو کهگیلویه کار عام المنفعه آن چنانی انجام نشد؟ مقصرش کی بود؟ دقیقا موحد که کار خرد و شخصی می کرد. همه اون افراد هم الان خارج از شهرستان و استان هستند و موقع رای گیری متاسفانه برای مردم بدبخت کهگیلویه تصمیم می گیرند و یک رای میدهند و به ماهشهر و عسلویه و اهواز و تهران بر میگردند و منافع خود را می برند و بیچاره ما مردم که باید همچنان بسوزیم... نه برادر اشتباه نزن. همه عامل عدم توسعه کهگیلویه موحد هست و لا غیر

    پاسخ
  • 5 یک کهگیلویه ای آگاه 1402/10/3 8:28:21

    جناب درویشیان؛ کاااااش شخصیت حضرتعالی همانند کلمات وتحلیل هایی حاوی کلمات درشت که درمتون تان بکار میبرید زیبا بود؛ شما بخاطر بدست نیاوردن منافع مالی وشخصی در تشکیلات هاشمیپور راه بجایی نبردید. گرچه دلِ بزرگِ سردار تاجاهایی برات راهگشا بود! اکنون به در ودیوار میزنید که تشکیلات موحد خواهانتان باشند که محلی به شما داده نشد. نفس های وامانده ات را داری بکار میبری شاید شانسی در همراهی هاشمیمور به شما داده شود ولی نعععع بنویس و سردارِ توسعه را تخریب کن.تا میتونی بنویس وبنویس و بنویس ولی بدان هییییچ چیزی نه عاید خودت میشود نه عایدِ مردمِ کهگیلویه! برو تو همون حوزه خودت و گچساران یه شانسی برای خودت دست وپا کن شااااید یه چیزی این وسط عایدت شد مردمِ کهکیلویه بزرگ بصیرند و ازنظر آگاهی وتحلیل دیگه نیازی به دستنوشته های تخریبگران ندارند دست از این رفتارت بردار و به فکر فردایِ قیامت خود باشید

    پاسخ
  • 6 فشیان 1402/10/3 8:21:57

    تعجب میکنم آقای درویشیان متن خوبی را شروع کرده و ادامه دادید اما در ادامه هیچ اشاره ای و مطلقا هیچ اشاره ای به موحد نمیکنید. فقط یک دوره عدل را محکوم میکنید؟ اون یک دوره را فرض میگیرم وجود نداشت. اصلا عدل ناتوان دوعالم. این دیوار کج از ابتدا در کهگیلویه توسط موحد گذاشته شد. یعنی موحد هیچ تقصیری نداشت؟ اگر عدل یکی مقصر هست بزرگواری دوتا اونوقت موحد نه تنها پنج مقصر هست بلکه این پنج ضریب هم میگیره. هیچ وقت نمیشه 4 سال و 8 سال را با بیست سال مقایسه کرد. اگر این سالهای نمایندگی را سن آدم فرض کنیم: بچه 4 ساله و 8 ساله با فرد 20 ساله فرق نداره؟؟؟ اون فرد 20 ساله هزاران بار میتونه این دو فرد کم سن و سال را گول بزنه. برادر اگر منطقی و مستدل مینویسی همه جانبه نگر باش. موحد نهایتش این دور تا دور بعد تموم میشه اما این مطالب همیشه می ماند ....

    پاسخ
    • 6 - 1 شهروند دهدشت پاسخ به : فشیان 1402/10/6 23:34:31

      آقای درویشیان نظرش به گفته ی شما با هر نماینده ای که هست واقعیت را گفته خودتان باچشم می بینید کسی که سوابقش به عنوان یک پاسدار معمولی فقط محافظ جناب مرحوم آمیر احمد تقوی بوده ، بعدش با حمایت همین نماینده شهردار دهدشت ومسجد سلیمان شده وبعد با معرفی همین نماینده به رستم قاسمی در سپاسد کرخه مشغول به کار شد .چطور خود وبستگان ودامادهایش یک مرتبه میلیاردر شدند مگر همین مردم سوال نمی کنند از کجا آورده ای چگونه فرماندهان عزیزی مثل شهابی فر ، گشتاسبی، واهبی ، حبیبی، روح اله فتحی ، مندنی سیدی ،عظیمی فر بادرجات عالی فرماندهی لشکر ، تیپ ، گردان و... درطول ۸ سال دفاع مقدس وبعد از آن زندگی معمولی و مردمی دارند .ولی همین کاندید مورد علاقه ات به ثروت کهکشانی رسیده است باور کنیم مردم شهرستان ما خیلی نجیب و باشعورند

  • 7 اکبری 1402/10/3 7:56:37

    درود بر قلم شما و شزف شما ... واضح تر اگاهی بخشی کنید..و ادامه دهید

    پاسخ
  • 8 مریم 1402/10/3 7:55:11

    ۵ دوره نمایندگی اقای موحد رو اشاره میفرمودی اون دو نفرر دیگر حداقل ۴ سال بودند و دزد کمتری دارد. من طرفدار آقای بزرگواری نیستم اما هیچ کس نمیتواند بزرگواری رو متهم به منفعت طلبی شخصی و رانت بکنه نسبتا صادق و درستکار است ....چرا که از قبل نمایندگی چیزی عایدش نشد به نظر من موحد در راس همه ی این اتهامات ایستاده است

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها