یادداشت
گفتگو و گزارش

یادداشتی از رفعت کاظمی؛


سکوت شبکه استانی دنا و روایت های مجازی مختلف از سد خرسان ۳

ما به عنوان شهروندان این‌ جامعه حق داریم که بدانیم چرا صداوسیمای استانمان دراینباره سکوت کرده و هیچ قدمی درجهت برداشتن این‌ حجم از بارهای روی زمین‌ مانده در این زمینه برنمی‌دارد؟ آیا واقعا رسالتشان را نمی‌دانند یا خود را به آن راه زده‌اند؟

سکوت شبکه استانی دنا و روایت های مجازی مختلف از سد خرسان ۳

اَفتونیوز| “رفعت کاظمی” فعال اجتماعی در یادداشتی که در اختیار  این پایگاه خبری قرار داده نوشت:

از اهالی سادات محمودی‌ست. آرام و با طمانینه از دلایل موافقتِ خود با احداث سد خرسان۳ می‌گوید. معتقد است که ما(مخالفان احداث سد) یک‌طرفه به قاضی می‌رویم و صحبت‌های امثال او را منتشر نمی‌کنیم. می‌گوید هیچ‌کس دوست ندارد وطنش را ترک کند اما وقتی منطقه با محرومیت دست‌و‌پنجه نرم می‌کند چاره‌ای جز موافقت با احداث این سد نیست. معلوم است که دلش گیر روستاست و درس "خوشا به حالت ای روستایی" را  خوب فهمیده که ادامه می‌دهد؛ اگر در مناطقی چون کریک یا امیرآباد بودیم هیچ‌وقت راضی به ترک وطن نمی‌شدیم چون شرایط کار و معیشت در آنجا خوب است..

آن یکی هم از اهالی همان‌جاست اما توپش پُر است و با ادبیاتی توام با پرخاش می‌گوید؛ یک مشت بچه‌ای که هیچ اطلاعی از فقر و رنجی که مردم این منطقه درطول سال‌ها کشیده‌اند ندارید و افتاده‌اید دنبال ترقه‌بازی..

این‌ها گوشه‌ای از بازخورد‌هایی‌ست که دایرکت صفحه‌ی کوچک من در اینستاگرام در مخالفت با احداث سد خرسان۳ دریافت کرده است. اگر همین چند مصداق را به بازخوردهایی که سایر مخالفانِ احداث این سد در فضای مجازی و واقعی دریافت کرده‌اند بسط دهیم احتمالاً محوریت گفتگوها حول همین مباحث باشد؛ فقر و محرومیت منطقه که چاره‌ای جز پذیرش احداث سد را برای برخی از اهالی باقی نمی‌گذارد..

به این فکر می‌کنم که مگر ما (موافقان و مخالفان محلی احداث سد) چقدر ظرفیت رسانه‌ای داریم که بتوانیم در یک فضای امن و به دور از تنش با هم حرف بزنیم و برای مطالبه‌‌ای که داریم دلیل و برهان بیاوریم تا نقاط کور مسئله برایمان روشن شود و برای رسیدن به بهترین نتیجه‌ای که نفع عمومی در آن است به اتفاقِ‌نظر برسیم یا حداقل نزدیک شویم؟ پاسخ روشن است. ظرفیت رسانه‌ای هر دو طیف خیلی کم است و به جرات می‌توان گفت که اگر همین شبکه‌های فیلتر شده‌ی اجتماعی هم نباشد این ظرفیتِ کم به صفر می‌رسد.

قانون اساسی را باز می‌کنم و اصل ۱۷۵ آن را می‌خوانم. در پاراگراف اول این اصل آمده؛ در صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، آزادی بیان و نشر افکار با رعایت موازین اسلامی و مصالح کشور "باید" تامین گردد. سپس اساسنامه‌ی سازمان صداوسیما را جستجو می‌کنم. در ماده‌ی ۹ این اساسنامه آمده است؛ هدف اصلی سازمان به عنوان یک دانشگاه عمومی، نشر فرهنگ اسلامی، ایجاد محیط مساعد برای تزکیه و تعلیم انسان و رشد فضائل‌ اخلاقی و شتاب بخشیدن به حرکت تکاملی انقلاب اسلامی در سراسر جهان می‌باشد. این هدف‌ها در چهارچوب برنامه‌های ارشادی، آموزشی، خبری و‌ تفریحی تأمین می‌گردد..

همه‌ی این‌ها را کنار هم می‌گذارم و به نقش صداوسیمای مرکز کهگیلویه‌ و بویراحمد به عنوان یک دانشگاه عمومی برای تعلیم انسان و شتاب بخشیدن به حرکت تکاملی انقلاب اسلامی فکر می‌کنم. اگر محیط‌زیست یکی از مسائل حیاتی برای تعلیم انسان و تکامل انقلاب اسلامی باشد که هست (به طوری که سال‌ها پیش رهبر انقلاب به تعیین سیاست‌های کلی نظام در این حوزه‌ اهتمام ورزیدند) پس نقش صداوسیمای استان کهگیلویه‌ و بویراحمد برای شتاب‌بخشی در این حیطه چیست؟ ماه‌هاست که #سد_خرسان۳ به عنوان مهمترین مسئله‌ی محیط‌زیستی استان در صدر اخبار و محاوراتِ کنشگران این عرصه در سطح استانی و ملی درجریان است، ماه‌هاست که دو طیف موافق و مخالف با احداث این سد (از مردم‌ محلی تا کارشناسان) درفضایی غیرشفاف، غیراستاندارد و سرشار از تنش درحال پرداختن به این مسئله‌اند، ماه‌هاست که پرونده‌ی حقوقی این سد در دست بررسی‌ست و طی روزهای اخیر رای بدوی در ابطال قرارداد اجرایی آن صادر شده، اما با همه‌ی این‌ها هیچ علائم حیاتی از صداوسیمای مرکز استان برای بها دادن به این موضوع مشاهده نکرده‌ایم. یک نفر برای ما مردم توضیح دهد که جریان چیست؟ آیا این انتظار زیادی‌ست که بگوییم رسانه‌ای که با بیت‌المال می‌چرخد به این مسئله‌ی مهم و اساسی‌ که ارتباط مستقیم با آینده‌ی محیط‌زیستی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی استان دارد، بپردازد؟ آیا در این سازمان عریض‌و‌ طویل یک نسخه از همین سیاست‌های کلی محیط‌زیست که رهبری ابلاغ کردند یک گوشه نصب شده تا در پایتخت طبیعت ایران و استان چهارفصل کهگیلویه‌و‌بویراحمد جلوی چشم شان باشد که محرکی شود بر تطبیق، تحلیل و بررسی آنچه هست با آنچه که باید باشد؟ ما به عنوان شهروندان این‌ جامعه حق داریم که بدانیم چرا صداوسیمای استان مان دراین باره سکوت کرده و هیچ قدمی درجهت برداشتن این‌ حجم از بارهای روی زمین‌ مانده در این زمینه برنمی‌دارد؟ آیا واقعا رسالت شان را نمی‌دانند یا خود را به آن راه زده‌اند؟ اگر هم‌ درحال اجرای یک دستور از بالا به پایین‌‌اند چرا خیلی شفاف با ما مردم‌ حرف نمی‌زنند تا ما تکلیف خود را بدانیم؟ واقعا چه خبر است؟ همین..



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 حمید 1403/2/20 8:0:51

    سلام خداوکیلی روستای طلاییه نزدیک به ۳۵ سال که از همه امکانات محروم شده ما راهی جز موافقت نداریم دیگه خسته شدیم بزارید ساخته بشه ما دیگه نه طبیعتمون برمیگرده نه زمینامون

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها