افتونیوز|  فضل‌الله یاری
لابه‌لای اخبار شادِ ثبت‌نام نامزدهای انتخاباتِ "خدا رسانده" خبری در فضای رسانه منتشر شد که حاکی از آن است که دونفر از زنان گوجه‌چین دهدشتی(کهگیلویه و بویراحمد) در مسیر رسیدن به بهبهان(خوزستان) سوار بر یک پراید کرایه‌ای کشته شدند و دونفر دیگر نیز راهی بیمارستان شدند.

این خبر مقدماتی دارد که برای فهم درست آن به اختصار توضیح می‌دهم:

۱- این مزارع گوجه در خوزستان، از آب‌هایی آبیاری می‌شود که از کنار مردم کهگیلویه و بویراحمد می‌گذرد و در مرزهای این استان بر آن‌ها سد زده می‌شود، بعد به دریاچه‌ای تبدیل می‌شود برای آبیاری مزارع پایین‌دست در استان‌های دیگر.

۲- می‌گویند آب رفته به جوی باز نمی‌گردد، اما گاهی این قانون فیزیکی به مدد مسئولان کشور، نقض می‌شود. آب‌های رفته از کهگیلویه کمی بعد در قالب محصولات کشاورزی خوزستان به کهگیلویه برمی‌گردد، البته با پرداخت وجهی که گرمی بازار اقتصاد مردم پایین‌دست را بیشتر از رونق سفره مردم بالادست، سبب می‌شود. 

۳- مردم بالادست چه صفایی دارند! اما تنها سهم مردم بالادست سدها، همین کارگری فصلی است و دیگر هیچ.

۴- سال‌هاست که برخی فعالان سیاسی، اقتصادی و حتی زیست محیطی پایین‌دست، دست بر یک نکته البته صحیح می‌گذارند که دیگر سدی بر رودخانه‌های کهگیلویه و بویراحمد زده نشود که فلات تالاب در استانی دیگر خشک می‌شود. اما هیچ‌گاه نمی‌گویند که سهمی هم از این آب‌های روان را به مردم‌ بالادست برگردانید. فقط می‌گویند: آب را گل نکنید! در فرودست انگار کفتری می‌خورد آب. انگار کفترهای بالادست تشنگی نمی‌فهمند.

۵- برگردیم به ماجرای زنان گوجه‌چین دهدشتی و یک نکته دیگر که جمهوری اسلامی با این همه تبلیغاتش برای زنان، باید خودش را مخاطب آن ببیند. زنان کهگیلویه‌ و بویراحمد در طول تاریخ تا همین چندسال پیش اگرچه یک پایه اقتصاد خانواده از طریق تولید محصولات مختلف بودند، اما هیچ‌گاه به روزمزدی همسایه هم نرفته‌بودند، چه برسد به استانی دیگر. هم خودشان هم مردان‌شان دور از شأن زنانه‌شان می‌دانستند که به روزمزدی دیگران بروند، اما عملکرد اقتصادی شما این مساله را جا انداخت، تا زنانی که برپایه تبلیغات شما باید درخانه بنشینند و بچه بزایند و مراقب روسری‌شان باشند، در جاده‌های ناایمن سوار بر وانت و پراید در پی لقمه‌نانی شهر به شهر بچرخند و البته مثل بسیاری دیگر از کشتگان این سال‌ها، جان‌شان را هدر بدهند.

۶- زنان ایران در یک دهه اخیر همیشه در کانون کلیدواژه‌سازی و هشتگ‌بازی بوده‌اند. چه از سوی کسانی که زن را یک ماشین جوجه‌کشی ایدئولوژیک می‌خواهند، چه از طرف کسانی که زن را مفهومی تنانه می‌دانند و چه بسیارانی که زن ایرانی را لایق یک زندگی معمول و به دور از فشار و استرس و اضطراب می‌خواهند. به نظر می‌رسد فارغ از جدال‌های میان این گروه‌ها و تنها از سر درد باید «زنان گوجه‌چین دهدشتی» را در کنار هشتگ‌ها و کلیدواژه‌‌های معمول این سال‌ها برای زنان، جای داد تا شاید جایی رگ غیرتی بجنبد، وجدانی تیر بکشد و دستی از میان برخیزد.

منبع: اینستاگرام نویسنده