افتونیوز| پزشک و فعال اجتماعی هم استانی در نامه ای به دکتر مسعود پزشکیان نامزد انتخابات ریاست جمهوری که شانس بالایی برای پیروزی در انتخابات 8 تیر دارد نوشته و مسایل کشور را از نگاه خود برای وی تشریح کرده است.

دکتر رستم حسن زاده در این نامه همچنین پیشنهاداتی را برای حل بهتر مسایل و موضوعات مطرح شده ارایه کرده است.

متن کامل نامه دکتر حسن‌زاده خطاب به دکتر پزشکیان در پی می آید:

بنام خدا

محضر شریف استاد فرزانه وعالیقدر جناب آقای دکتر پزشکیان

سلام علیکم

امروزه به برکت عصر اطلاعات و بستر شبکه های اجتماعی کمتر معضل و مشکلی در جوامع وجود دارد که سردمداران از آن بی اطلاع باشند و مضافا توزیع اطلاعات نیز اگر چه با فراز و نشیب و توام با دیر و زود اما به صورت مداوم و بدون سوخت و سوز در اقصی نقاط کشورها در دسترس آحاد جامعه قرار می گیرد و این موضوع منتج به مطالبات مردمی و کنکاش عملکرد مسئولین شده است.

اگر چه هر فردی از جامعه که قصد تصدی مسئولیتی را می نماید می بایست قبل از اعلام حضور به تمام جوانب ریز و درشت و مشکلات خرد و کلان مسئولیت مورد نظر اشراف و اطلاع کامل را کسب نماید و قطعا سوابق درخشان و عملکرد بسیار عالی ومثبت گذشته حضرتعالی نیز موید این اشراف و اطلاع کامل می باشد اما از منظر تاکید و یادآوری موارد ذیل را معروض می نمایم:

۱- اختلاس، فساد در ابعاد مختلف و دست درازی به بیت المال در بین مدیران و بخصوص رده هاي کلان مديريتي و طبقات ارشد کشور به شکل فزاینده ودر حال گسترش است ،ضعف ساختارهای اداری و مديريت های معیوب و ناکارآمد، کشور را فلج کرده و مردم را به زانو درآورده است.

۲-در حالی که ماهیت استعداد و کارآمدی جوانان در هشت سال جنگ تحمیلی به عینه مشاهده و به همگان اثبات شده است، اما علیرغم شعارهایی که همه دولتمردان و سیاستگذاران در خصوص جوان گرایی داده و می دهند، همواره زمام امور کشور به مدیران ناکارآمد ‌و بعضا پیر و فرتوت سپرده شده که در بعضی موارد حرکت، نشاط، امید و پویایی را از کشور و ملت سلب کرده اند لذا بهتر آن است که در مناسبت های مدیریتی از تمامی افراد شایسته چه پیر وجوان با محوریت شایسته سالاری بهره جست.

۳- دشمن تراشی‌های بی‌مورد، ماجراجویی‌هاي بی‌ربط و عدم اولویت منافع ملی و مصالح ملت بر تعارفات منطقه ای و تعصبات جهانی، ما را از مسیر رشد و حرکت در عرصه تعاملات و عرض اندام کارآمد و سودآور جهانی باز داشته است و ملت را در معیشت خانواده و ابتدایی ترین امورات روزمره خود به زحمت و بلکه ناکامی انداخته است.

واقعیت این است که نابودی اسرائیل و مرگ بر آمریکا در شعارهای خیابانی و تریبونی چیزی جز هزینه و حاشیه برای ما نداشته است و تبعات این تهدیدها به تحدیدات جهانی، محاصره اقتصادی و نارضایتی مردم تبدیل شده اند، در حالی که بزرگترین و بهینه‌ترین نوع دشمنی و جنگ با آمریکا و اسرائیل و هر کشور متخاصم و معاند دیگری می تواند تقویت بنیه اعتماد عمومی، تعالی امید و رضایت ملت و کاستن از یأس و ناامیدی مردم با اولویت پرداختن به رفاه و رضایت مردم ایران قبل از هر هزینه و سیاستی در قبال دیگر کشورها باشد.

۴- قرابت حریصانه و اعتماد بیش از حد معقول به کشورهایی مثل چین و روسیه و برخی کشورهایی که حتی به لحاظ ایدئولوژیک هم ادعای همسویی با ما می کنند، هرگز گزینه خوبی برای مقابله به آمریکا نیست و بی تردید منجر به هزینه‌های بعضا غیرقابل جبرانی خواهد شد که چشم‌انداز معقولی را برای کشور ترسیم نمی‌کند.

۵- حمایت به حق و حتی الامکان از کشورهای مسلمان و شیعه اگر چه رسالت مسلمانی و انسانی ما قلمداد می شود اما آنجا که این حمایت ها به قیمت کوچک شدن سفره مردم ایران و ایجاد هزینه های مالی و معنوی برای کشور می شود لازم است تجدید نظر و تعدیل عمل شوند، کما اینکه بنظر نمی رسد هیچ کدام از کشورهای تحت حمایت ایران، در بزنگاه های حساس و حیاتی، منافع و مصالح کشور خود را بر حمایت و قدردانی از ما ترجیح دهند.

۶- کشور ما در قیاس با کشورهای منطقه و همسایه که بعضا قطب گردشگری منطقه و جهان شده اند، از پتانسیل های بکر و بی نظیری برخوردار است اما متاسفانه توجه به سرمایه گذاری در گردشگری و جذب توریست هرگز از تریبون شعار به میدان عمل نیامده و حتی آثار باستانی و منابع تاریخی ما نیز روز به روز در حال نابودی و در معرض بی توجهی بیشتر قرار می گیرند.

۷- ترویج برخی تفکرات و تلقین برخی توهماتی که هیچ منبع موثق عقلانی، علمی و حتی مذهبی ندارد از جمله احاله مشکلات و مصیبت های مردمی به تقدیر الهی و آزمایش آسمانی و...، اولین چیزی را که تخریب و از چرخه باورهای مردم خارج می کند اصل دین و بنمایه اعتقادی جامعه است که مردم را دلزده و خسته از دین کرده و دین را دستمایه تمسخر دین ستیزان قرار داده است. لذا اینکه وقت آن رسیده است که مسئولیت عملکرد ناقص خود را پذیرفته و دین و مذهب را هزینه ضعف عملکرد خود نکنیم.

۸- ارزش‌گذاری افراد و تصدی مسئولیت‌ها بر مبنای برخی ارزش های تئوریک و نمادین و متعاقبا از درگاه راندن افراد و نخبگانی که شاکله و ظاهری مشابه ارزش های قراردادی و مورد اعتنا در سیاست های مهره چینی و مسئولیت گماری ما ندارند، بسیاری از مغزهای بی نظیر و نخبگان کم مانند کشور را ، فراری داده و میدان را تسلیم برخی افراد بی صلاحیت اما ظاهرالصلاح کرده است، و تناسب مدیریت ها با تحصیلات و گاها سوابق کاری در لوای همین ارزش گذاری های نمادین و دکان گونه فراموش شده اند و چنین است که خیل عظیمی از مدیران ما هیچ سنخیت تحصیلی و تجربی با صندلی های مدیریت خود ندارند.

قطعا مستحضرید طبق اعلام رسمی وزرات امور خارجه حدود ۸میلیون ایرانی در خارج از کشور زندگی می کنند که اغلب تحصیلات و ثروت قابل ذکر دارند، در حالی که جمعیت بسیاری از کشورهای مطرح و پیشرفته جهان در حد همین آمار مهاجرین ما بوده و این بدان معنی است که ما یک کشور باسواد، صاحب ثروت و مهارت را از مملکت خود جدا کرده و در واقع اخراج کرده ایم و اگر چه این جماعت را غرب زده می نامیم اما غالبا این ما بودیم که آنها را از کشور خود دلزده و سرخورده کردیم.

٩- اقتصاد بی ثبات و بحران امنیت سرمایه گذاری، سقوط تند و روزانه ارزش پول ملی، تنزل اعتبار پاسپورت ایرانی، معیشت محدود قطره چکانی، فروش اعضای بدن و زباله گردی برای تامین قوت لایموت و نیازهای روزمره، سیطره یأس و پوچی بر جوانان و کاهش بسیار محسوس و ترویج بزه و تبعات ناشی از این مسئله در جامعه، کاهش چشمگیر و وحشتناک سن و نرخ اعتیاد در جامعه، تبعیض غیرقابل توجیه و نگاه جزیره ای به توسعه امکانات و رفاه مردمی در کشور هیچ کدام نه در شأن ایران ثروتمند است و نه با انقلاب آبرومند اسلامی همخوانی و قرابت دارد.

١٠- غالب پست های کلان مدیریتی مملکت منحصر به جغرافیای خاص و اقوام خاصی از کشور بوده و معمولا اجازه عرض اندام به دیگر اقوام و مناطق داده نشده است و گونه ای از مافیای استان ها و اقوام در ساختار اداری و چینش مسئولیت ها ایجاد شده است که سایر استان ها به انزوا کشیده شده اند و در این ساختار، استان های کمتر برخوردار از توسعه از جمله کهگیلویه و بویراحمد بسیار ناچیز و قریب به صفر در مناصب ارشد مدیریتی کشور برخوردارند.

١١- آفت هشت سال جنگ تحمیلی را فرزندان طبقه محروم و مستضعف این مملکت دفع کردند اما بدون تعارف و فارغ از همه شعارهایی که می دهیم اکنون هیچ توجه عملی به این قشر صاحب انقلاب نمی شود به طوری فلاکت های آب آشامیدنی و بهداشت و معیشت استان هایی چون سیستان و بلوچستان گوش فلک را کر کرده است. 

١٢- درک متقابل و سعه صدر در مقابل مردمی که به گواه تاریخ و شرایط حاضر، وفادارترین ملت جهان بوده و هستند اما بر اثر فشار مشکلات و خالی شدن سفره هاشان فریادی از گلایه سر می دهند وجود ندارد و به جای رفع مشکلات و همذات پنداری با آنان در سریع ترین زمان ممکن و عجولانه ترین نوع برخورد سرکوب می شوند و خوراک تبلیغات دشمن و تخریب نظام را فراهم می کنند. در صورتی که در قضیه بنزین در آبان 98 ویا قضیه مهسا امینی می شد بسیار بهتر، عاقلانه تر، کارآمدتر و بی حاشیه تر عمل کرد و ای کاش یک نفر در این سیستم ولو به صورت صوری استعفا و از مردم عذرخواهی می کرد تا کمی از تبعات موضوع کاسته می شد.

١٣- جناح سالاری و مسابقات حزبی برای کسب قدرت و انتقام از طیف مقابل، مملکت را چاله میدانی برای عرض اندام سیاست مداران و سرکوب مخالفان حزبی کرده و نفس های مردم را در این گرد و خاک منحوس و خفقان سیاسی به شماره انداخته است، شایسته سالاری جای خود را به عضویت حزبی و جناحی داده و برخی بر دین و مذهب و امام و انقلاب و رهبری مهر مالکیت و مصادره زده اند.

پیشنهادات:

١- باید کشور را از وابستگی به نفت نجات داد و تمرکز بر این موضوع باید با وضع مالیات بر همه ظرفیت های موجود با حفظ حقوق و مصلحت اقشار آسیب پذیر، و ضمن تعریف معافیت های مالی مشوق در تولید و اقتصاد، توجه به فرهنگ گردشگری با توجه به نقاط خوب گردشگری ‌و چهارفصل بودن کشور باشد.

۲- برنامه مهندس کشاورز خانواده وکیل خانواده برای کل کشور وخصوصا روستائیان

٣-بانک مراقبت و پایش کیفیت زندگی سالمندان برای پایان عمری بهتر و کم دغدغه تر آنها که جوانی خود را وقف رشد و خودکفایی کشور نموده اند کما اینکه گذران امور بازنشستگان با حداقل های زندگی و یاس و نومیدی از بسیاری خواسته های خود چیزی نیست جز مرگ تدریجی و آزار روحی و روانی.

٤- استفاده از ظرفیت بانوان در تمامی رده های مدیریتی

٥- در تمرکز امکانات ملی و خدمات کشوری در کلان شهرها و استان های خاص تجدید نظر شود و تا شرایط سایر نقاطی که زیر خط فقر و توسعه دست و پا می زنند کمی ترمیم و تعدیل شود و بیغوله روستاها احیا شده و کار و تولید و زندگی در روستاها شود و جریان مهاجرت از روستاها را معکوس نماید.

٦- پیاده سازی نقد آزاد و حتی تعریف فرآیند و بستر سازی برای اعتراضات مدنی و واکنش های اجتماعی به عملکرد زمامداران از بدیهیات حقوقی و انسانی عصر امروز است و در کشور اسلامی ما ضرورت این مهم بسیار بیشتر و حیاتی تر بنظر می رسد.

٧- کاهش نرخ ازدواج و افزایش طلاق، کاهش جمعیت و توقف زاد و ولد خصوصا در طبقه نخبگان جامعه از مهمترین معضلاتی هستند که گریبانگیر کشور شده اند و راه برون رفت از معضلات نیز نه با شعار و تلقین که در عرصه عمل، افزایش امید و پویایی جامعه، ترمیم اقتصاد مجروح کشور، ایجاد اشتغال و درآمد و هر آنچه چشم انداز و امید به آینده را در منظر مردم روشن تر می نماید خواهد بود.

۸- آشتی ملی، آشتی ملی، آشتی ملی، آشتی ملی 

با تشكر وسپاس دكتر رستم حسن زاده 

 یاسوج