تلخ و شیرینی توریسم در کهگیلویه و بویراحمد از زبان یک راهنمای گردشگری/ خاطره «مهدی پور انصاری» در خصوص نبود سرویس بهداشتی برای گردشگران کانادایی در یاسوج

مهدی پور انصاری نایب رئیس انجمن راهنمایان گردشگری کهگیلویه و بویراحمد در خصوص چالش ها، سختی ها و شیرینی های صنعت توریسم در استان با افتونیوز به گفت و گو نشسته است.

تلخ و شیرینی توریسم در کهگیلویه و بویراحمد از زبان یک راهنمای گردشگری/  خاطره «مهدی پور انصاری» در خصوص نبود سرویس بهداشتی برای گردشگران کانادایی در یاسوج

افتونیوز| مریم پارسا: “مهدی پور انصاری” نایب رئیس انجمن راهنمایان گردشگری کهگیلویه و بویراحمد در خصوص چالش ها، سختی ها و شیرینی های صنعت توریسم  در استان با افتونیوز به گفت و گو نشسته است.

وی بیان می کند: از سال ۹۴ با تعدای از دوستان تصمیم گرفتیم که دوره‌ها را بگذرانیم و از حالت بلدمحلی خارج شویم و با انجمن راهنمایان کشور ارتباط گرفتیم و در همایش‌های آنان شرکت کردیم و ارتباطاتی که گرفتیم منجر به ورود صنعت تور به استان شد.

خود ما رفتیم گواهی را گرفتیم و آزمون دادیم و از سال ۹۵ به بعد راهنمای رسمی کشوری و یا بین المللی شدیم.

گواهی‌های ما را خود میراث فرهنگی و گردشگری صادر می‌کند منتها انجمن ما یک سازمان مردم نهاد محسوب می‌شود و یک انجمن حرفه‌ای و به نوعی مستقل است که  تحت نظر اداره میراث فرهنگی و گردشگری است.

مهدی پور انصاری

پورانصاری در خصوص چالش ها و مشکلات گردشگری در استان عنوان می کند: موانع توسعه ما بسیار است، عمده مشکلات ما در حوزه گردشگری مربوط به مسائل مدیریتی و اجرایی است چه در بخش دولتی و چه خصوصی…

گردشگری یک صنعت فرابخشی است، نه بخش دولتی، توانسته این را معرفی کند و در بخش خصوصی هم بعضی از دفاتر و راهنمایان ما خیلی حرفه‌ای عمل نمی‌کنند.

در بخش زیرساختی کمبود امکانات زیربنایی هست یعنی ما تاسیسات و تجهیزات و تسهیلات مناسبی در صنعت گردشگری نداریم‌.

در استان باید در حوزه معرفی صنعت گردشگری خیلی کار شود، در بخش‌های زیادی از استان هنوز این صنعت جا نیفتاده است.

من پارسال اولین بار یک تور اتوبوسی در دهدشت برگزار کردم و کلی چالش داشتم اولین چالشم مکان و اقامتگاه بود، اینجا ما هتل مناسب نداریم، اقامت‌گاه بوم‌گردی در سرفاریاب داریم که حمایت نمی‌شود، متناسب با تور ما شرایط اقامت نبود و من اجبارا در گچساران هتل گرفتم، یکی از مشکلات اساسی زیرساخت‌ها و راه‌ها هستند.

راه‌های ما یک مسیری مثل جاده پاتاوه _ دهدشت که باید ۲۰ سال پیش افتتاح میشد و در آن مسیر تردد و توسعه میشد هنوز رسما افتتاح نشده و هنوز پلیس راه اجازه تردد قانونی در آن مسیر را نمی‌دهد، من اگر بخواهم اتوبوسی را به آن مسیر ببرم اتوبوس باید با مسئولیت خودش،میومد که قطعا این کار را انجام نمی‌داد چون اگر دچار حادثه میشد آنجا شامل هیچ بیمه‌ای نمیشد، من از تنگ پیرزال میخواستم عبور کنم اجازه تردد اتوبوس را نداشتم در حالی که بخش عمده جذابیت‌های ما بعد از تنگ پیرزال بود.

راه‌ها،مسیرها، نبودن خط آهن، موانع زیرساختی ما هستند و مسیرهای ما اتوبوس رو نیستند، اقامت‌گاه‌های مناسب نداریم، بوم‌گردی‌های حرفه ای نداریم، هتل نداریم، در بخش های زیادی از استان، در دیشموک یکی از بخش‌های بسیار جذاب از لحاظ گردشگری جامعه محور، طبیعت‌گردی و وگ پرنده نگری، تالاب ها این ها همه پتانسیل‌هایی است که در دیشموک وجود دارد ولی این دیدگاه مدیریتی در استان وجود نداشت که بپذیرند و ما در برقراری ارتباط با دولت قبل دچار مشکل بودیم.

پور انصاری خاطر  نشان کرد:  خاطره خوب ما هر وقت تور داریم خاطره خوب ما این است که گردشگر با لبخند و دلتنگی می‌رود و از همسفری با ما خوشحال است و یاد گرفته و فرهنگ ما را شناخته است گاهی پیش می آید گردشگری که همراه ما بوده بعد از یک سال پیام میدهد و آهنگ لری که ما در مورد شعر آن حرف زدیم و معرفی کردیم و در اتوبوس گفتیم آن را برای من ارسال می‌کند و این برای من خیلی خوشایند است که چقدر حضور ما و کار راهنمای گردشگری که برای آنان انجام دادم چقدر حضورش موثر بوده که فرد آهنگ اش را بعد از یک سال مجدد برای من می‌فرستد و دوست دارد دوباره همراه خانواده‌اش کنار ما بیاید.

اینکه‌ ما یک بخشی از داستان این است مثل این افراد را به افرادی که محصولات محلی می‌فروشند را معرفی می‌کنیم و آن‌ها دوباره تماس می‌گیرند که شماره آن فرد را می‌خواهم که برایم دوباره محصول را بفرستد و این برای ما یک پیشامد خوب محسوب می‌شود که معرفی ماندگار بوده که‌ جوامع محلی ما از این حضور سود اقتصادی می‌برند.

وی از خاطرات تلخ خود در حوزه گردشگری می گوید و عنوان می کند:  من یک تور ۱۵ نفره کانادایی داشتم که این‌ها رو بازدید از عشایر بردم و هر چند بسیار لذت بردند و برایشان تجربه جدیدی بود از مشک آن‌ها آب خوردند و پذیرایی عصرانه خوردند و وقتی به شهر برگشتیم ضمن اینکه‌مکان این‌ها می‌خواستند یک سری بند قالی بخرند و برایشان جالب بود من فضای مناسبی در یاسوج برای ارائه همه صنایع دستی به این‌ها نداشتم و در گلستان ۱۰ یک بخشی تجمیع شده بود و چندتا از فروشندگان صنایع دستی آنجا بودند ما آنها را بردیم که خرید کنند این‌ها به سرویس بهداشتی نیاز داشتند و ما آنجا اصلا سرویس بهداشتی نداشتیم و مجبور شدم به سرویس بهداشتی درمانگاه ببرم که بسیار کثیف و آلوده بود و فرنگی هم نبود و هیچ بهداشتی در آن رعایت نشده بود.

سخن پایانی 

چالش‌ها بسیار زیاد است شما اگر بخواهید یک راهنمای حرفه‌ای باشید باید چالش‌ها را بشناسید و برای آن‌ها راه‌حل داشته باشید و همیشه آماده باشید.

من یادم هست در توری که برای دهدشت برگزار کردم بازدید زیست محیطی داشتیم و قرار بود به الگن برویم و قرار بود غذای محلی بدون استفاده از ظروف یکبار مصرف و یک غذایی در شرایط کاملا زیست محیطی ارائه بدهم، دقیقا یک ساعت مانده به حضور ما در آنجا فردی که قرار بود ناهار این دوستان را تامین کند به من زنگ زد که‌ من‌ نتوانستم این کار را انجام دهم که من باید برای ۳۰ نفر غذا آماده میکردم ولی  چون با فضا آشنا بودم و از قبل زیرساخت ها را بررسی کرده بود و با‌ پلیس راه صحبت کرده بودم و مسئله غذا رو سریعا تماس گرفتم و یک آشپز که در منطقه بود ظرف ۲ ساعت غذای محلی “توله پلو” را پیش‌بینی کنم و با ظروف ملامین که ظروف یکبار مصرف نباشد و خود تور خود اعضای تور غذا را در یک محیط یک‌مدرسه سرو کردند و شاید خیلی جذاب‌تر از غذاهای رستورانی بود که من در طول ۴ روز سفرشان به آن‌ها داده بودیم،این برای من یک‌چالش و تجربه جالب بود که توانستم سربلند نزد گردشگران بیرون بیایم.



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 منتقد 1403/8/19 22:29:7

    درود خسته نباشید میگم واقعا دردناک و باعث تاسف بود این همه ناکارامدی و کمبود

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها