نخبه کشی در کهگیلویه: نقض بدیهی‌ترین اصل منطق در استانداری کهگیلویه و بویراحمد

دکتر حسن کریمی در یادداشتی نوشت:

نخبه کشی در کهگیلویه: نقض بدیهی‌ترین اصل منطق در استانداری کهگیلویه و بویراحمد

افتونیوز| دکتر حسن کریمی در یادداشتی نوشت:

نخبه کشی در کهگیلویه: نقض بدیهی‌ترین اصل منطق در استانداری کهگیلویه و بویراحمد

امتناع تناقض(ام القضایا)

در روزهایی که کشور بیش از هر زمان دیگری به انسجام درونی، هماهنگی سیاسی و شفافیت در رفتار مدیران اجرایی نیاز دارد، رخدادهایی در استان کهگیلویه و بویراحمد جریان دارد که به‌درستی می‌توان آن‌ها را مصداق نقض اصول بنیادین عقل و سیاست دانست؛ و در صدر این اصول، اصل بدیهی و جهان‌شمول «امتناع تناقض» قرار دارد.

اصل امتناع تناقض یکی از پایه‌ای‌ترین اصول منطق است؛ اصلی که به زبان ساده می‌گوید:گزاره های متناقض نمی توانند همزمان به یک معناصادق باشند یعنی دو گزاره «الف .ب »است و «الف .ب »نیست فقط یکی میتواند درست باشد ، یا بصورت ساده تر یک چیز نمی‌تواند هم‌زمان دارای مفهوم متناقض باشد (مثل هم سرد هم گرم). اگر این اصل را به حوزه سیاست ترجمه کنیم، نمی‌توان پذیرفت که فردی همسو با دولت باشد و در عین حال مورد حمایت فرد یا جریانی قرار گیرد که آشکارا در صف مخالفان دولت ایستاده است. به‌عبارت روشن‌تر، نمی‌توان کسی را اصلاح‌طلب دانست که گزینه ی نماینده اصولگرا برای تصدی جایگاه مدیریتی و مورد حمایت وی باشد.

دولت چهاردهم، با پشتوانه گفتمان اصلاح‌طلبانه و اعتماد قریب به ۱۷ میلیون رأی‌دهنده، زمام امور را در دست گرفت و امیدهای تازه‌ای در دل مردم دمیده شد. اما دیری نپایید که در برخی نقاط کشور  از جمله در استان کهگیلویه و بویراحمد ، مسیر حرکت مدیران محلی با فلسفه وجودی دولت زاویه پیدا کرد.

با روی کار آمدن آقای یداله رحمانی به‌عنوان استاندار جدید، و با وجود آنکه شعار «تعامل با نمایندگان» بر زبان ایشان جاری شد، در عمل، شاهد نوعی واگذاری غیررسمی مدیریت شهرستان کهگیلویه به جریان نزدیک به نماینده اصولگرای این منطقه، جناب آقای سید محمد موحد هستیم؛ فردی که در ایام انتخابات، از مخالفان جدی دکتر پزشکیان، گزینه مورد حمایت اصلاح‌طلبان، بود.

امروز، چهره‌هایی از این حوزه (کهگیلویه بزرگ) در جایگاه‌های کلیدی استان و چهار شهرستان منصوب می‌شوند که نسبتشان با دولت نه از منظر فکری و سیاسی، بلکه تنها از مجرای ارتباطی با نماینده یادشده تعریف می‌شود. اینجاست که پرسشی جدی و بنیادین شکل می‌گیرد: چگونه ممکن است وفاداران به گفتمان دولت، که با سخت‌کوشی و صداقت زمینه‌ساز پیروزی آن شدند، به حاشیه رانده شوند، و هم‌زمان، منتقدان دیروز دولت، مجریان امروز آن باشند؟ یا جایگاه پیشکسوتان اصلاح طلب در معرفی و مشاوره مدیران کجا قرار دارد ؟ ضمن اینکه بیشترین آمار رای موافق به دولت فعلی (دکتر پزشکیان) در استان مربوط به حوزه کهگیلویه بزرگ بوده .

این روند، به‌وضوح بستر را برای رشد نیروهایی فراهم می‌سازد که نه با دولت همراه‌اند و نه به اصول اصلاح‌طلبی وفادار. نیروهایی که بیش از آن‌که دغدغه منافع عمومی یا آرمان‌های اصلاح‌طلبانه را داشته باشند، در پی حفظ جایگاه خود از مسیر رضایت صاحبان قدرت محلی‌اند. در چنین شرایطی، آنچه قربانی می‌شود، شایستگی، استقلال و اعتبار مدیریتی دولت است.

بیش از آن، این رویکرد پیام خطرناکی برای بدنه وفادار به دولت مخابره می‌کند؛ پیامی که می‌گوید: *صداقت و تلاش سیاسی شما پاداشی ندارد، و صحنه سیاست، جولانگاه مناسبات غیرشفاف و بده‌بستان‌های پنهان است.* در چنین فضای مأیوس‌کننده‌ای، نخبگان، کنشگران اصیل، و شخصیت‌های متعهد، از مدار قدرت فاصله می‌گیرند و صحنه را ترک می‌کنند؛ و جای آنان را تا حدود زیادی از کسانی می‌گیرند که در خلأ شایسته‌سالاری رشد می‌کنند: چاپلوسان، منفعت‌طلبان، و محافظه‌کاران فرصت‌جو.

 

بی‌تردید، وظیفه دولت است که در برابر چنین انحرافاتی سکوت نکند. تعامل با نمایندگان امری مقبول است، اما مشروط به آنکه در چارچوب حفظ اصول دولت، احترام به بدنه رأی‌آور آن، و وفاداری به گفتمان اصلاح‌طلبانه صورت گیرد. تعامل نباید به تسلیم، و سیاست نباید به تناقض تبدیل شود.

چراکه در آن‌صورت، هم منطق به حاشیه می‌رود، هم عدالت آسیب می‌بیند، و هم امید اجتماعی رنگ می‌بازد.

 

نگارنده : دکتر حسن کریمی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها