یادداشت؛


از قاب عکس طبیعت تا سکوت طلایی؛ دنا را معامله نکنید

همایش فرهنگی؟ کوه‌پیمایی؟ با حضور جناب تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه؟ عجب! به‌راستی چه چیزی بهتر از نمایش وحدت و همدلی در کنار «کوه‌گل»؛ درست همان‌جایی که قرار است با «سد ماندگان» نفس آخر را بکشد؟

از قاب عکس طبیعت تا سکوت طلایی؛ دنا را معامله نکنید

“مرضیه حسن پور” خبرنگار و فعال رسانه ای در یادداشتی که برای افتونیوز ارسال کرده است؛ نوشت:

در روزگاری که هر سیاستمداری برای گرفتن عکس یادگاری با طبیعت، کفش کوهنوردی می‌پوشد و با ژستی فیلسوفانه به افق خیره می‌شود، دنا هم قرار است به قربانی بعدی ویترین سیاست‌های توسعه‌ای تبدیل شود؛ البته از نوع «از ما بهتران‌پسند»!

همایش فرهنگی؟ کوه‌پیمایی؟ با حضور جناب تاجگردون، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه؟ عجب! به‌راستی چه چیزی بهتر از نمایش وحدت و همدلی در کنار «کوه‌گل»؛ درست همان‌جایی که قرار است با «سد ماندگان» نفس آخر را بکشد؟ مثل این می‌ماند که مهمانی خداحافظی برای کسی بگیریم که هنوز زنده است، اما وصیت‌نامه‌اش را هم خودمان نوشته‌ایم!

کوه‌گل: قربانی یا قاب عکس لاکچری؟

کوه‌گل، این تکه‌ی بی‌جانشین از دنا، زیستگاه گونه‌های نادر، حالا باید در صف قربانیان سدسازی قرار بگیرد. بله، همان سدسازی که در لغت‌نامه سیاست‌ورزان، مترادف با «کارنامه‌سازی» و «اکوسیستم‌سوزی» آمده است.

به ما می‌گویند: «نگران نباشید، همه‌چیز بررسی شده!» بررسی شده؟ توسط چه کسانی؟ همان‌ها که وقتی «گتوند» شوره‌زار شد، چشم‌هایشان را بستند و وقتی «سیوند» زیر آب رفت، گفتند: «ما پیش‌بینی نکرده بودیم آب، خیسی داشته باشد!»

توسعه یا تسویه‌حساب با طبیعت؟

سد ماندگان اگر واقعاً اجرا شود، دنا دیگر فقط یک رشته‌کوه نیست، بلکه پرونده‌ای مفتوح در دادگاه وجدان جمعی ماست. این پروژه مثل این است که برای درمان سردرد کسی، با پتک به سرش بکوبیم. توجیه‌شان؟ «به‌نفع مردم است». مردم دقیقاً کجا؟ روی نقشه یا پشت میزهای چوب گردوی تهران؟

سکوت طلایی یا بی‌صدا بودن در بازار آینده‌فروشی؟

سکوت آقای تاجگردون درباره این پروژه، شبیه کسی است که خانه‌اش آتش گرفته، اما ترجیح می‌دهد تا پایان فوتبال حرفی نزند! لابد فکر می‌کنند اگر زیاد در مورد محیط‌زیست صحبت کنیم، نکند بودجه‌ای هم به آن تعلق بگیرد و این وسط، خدا نکرده، یک درخت از بریدن نجات پیدا کند.

از اهواز تا دنا: درس نگرفتیم، حالا نوبت آزمون است!

در اهواز، با سدسازی، طبیعت را به شوره‌زار تبدیل کردند و به ما گفتند: «ببینید چه تحول بزرگی ایجاد شد!» بله، آن‌قدر بزرگ که هر کس طبیعت را دوست داشت، از ترس تحول فرار کرد.

حالا همان دستور پخت دارد برای دنا هم آماده می‌شود. اول همایش، بعد وعده، بعد سد، بعد فاجعه، و در آخر هم یک فیلم مستند با موسیقی غم‌انگیز درباره «طبیعت از دست‌رفته».

دنا مال ماست، نه مال بودجه‌بازها!

دنا فقط کوه نیست، خاطره‌ست. شناسنامه است. میراث است. یک تکه از بودنِ ماست. اگر امروز برای دنا نجنگیم، فردا بچه‌هایمان باید در کتاب درسی بخوانند: «دنا، کوهی بود که روزی بود.»

این بار، نام پروژه «ماندگان» است، اما آن‌چه نمی‌ماند، دناست!

پس لطفاً آقایان محترم، قبل از آن‌که برنامه بودجه را با بولدوزر بنویسید، یک بار برنامه طبیعت را هم بخوانید.

با احترام، اما بی‌تعارف:

دست از سر دنا بردارید!

 



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها