یادداشت
گفتگو و گزارش

«سلامی» دوباره به «معلمی» / دلنوشته‌ی وحید محمدی‌تبار برای «معلم ایل»

«سلامی» دوباره به «معلمی» / دلنوشته‌ی وحید محمدی‌تبار برای «معلم ایل»

مرگ ؛ مشیت الهی و حکم ابدی هر انسانی است برای تکمیل چرخه آفرینش ... و هیچ مخلوقی را گریز از این حکم پرودگار نیست، حتی پیامبران عظیم شان(ع) ، امامان معصوم(ع) و علما...

و رسمی است که همه باید به این حکمت و حکم خداوند گردن نهند....

و خوشا بحال آنان که قبل از فرا رسیدن موعد این حکم ابدی، با اندوخته ای معنوی و سرمایه الهی و انسانی طی طریق رستگاری کرده باشند....

اصولا از شخصیت پردازی های تصنعی و بزرگنمایی های کاذب خوشم‌ نمی آید و معتقدم انسان به واسطه انسانیت ش ارزش دارد و بعد از مرگ چیزی بر او افزوده و یا کاسته نمی شود....

و انسان همان است که بوده و تنها چیزی که به یادگار می ماند ؛ منش ، شخصیت و کردار انسان است.

خیلی وقتها بود که دلم می گرفت از محجوریت و فراموشی سنت ها حسنه و رسم های ارزشمند ایل و دیارم در دنیای جدید واتساپ و مصنوعات و بی تفاوتی ها و بی خیالی ها ....

اما امروز یعنی ۱ اسفندماه ۱۳۹۵ باز اشک شوق در چشمانم‌حلقه زد ....!!!

چرا که هنوز ایل ، تبار ، عشیره و فرهنگ های زیبایش نمرده است...

چشمهای گریان سیل جمعیتی که "استاد سلامی" را "بدرقه حیات ابدی" می کردند.... ناخودآگاه اشک شوق را در چشمانم جاری ساختند !!؟؟؟

و "نور امید" از "هیبت نورالله" و قدرشناسی مردم ، در دلم ‌زنده شد....

که هنوز رسم معلمی و شاگردی رسم ادب و وفاداری نمرده است...

هنوز جامعه ام با ادب و فرهنگ الفت عمیق دارد و با قدرشناسی بیگانه نیست....

و هنوز چتر هایی هستند که همه را زیر سایه ادب و منش خود تجیمع کنند...

و هنوز مردمان دیارم از چپ و راست از بویراحمد و باوی ، چرام و بهمئی ، گچساران و کهگیلویه ، لنده و دنا ‌، ترک و لر به معلمی ارج می نهند و قدرشناس مفاخر فرهنگی و ادبی استانشان هستند.

و امروز "وداع هاشمی گونه" با استاد نورالله سلامی بعنوان تجسم ۵۰ سال آموزگاری صادقانه ، مودبانه و حکیمانه در عشایر ، جلوه ای زیبا و بیاد ماندنی از قدرشناسی و فرهنگ دوستی سرزمین چهار فصل به یادگار گذاشت.

مردی تمام ، که نه پستی و نه مقامی و نه ثروتی دستاویز حضور و بدرقه اش توسط مردم گشت ، بلکه سرمایه ای بنام اخلاق ، فرهنگ مردمداری و منش معلمی اش چراغی برای دلگرمی مردمی بود که در این سرمای زمستان ، بهار وفاداری به فرهنگ و دانش را خلق کردند...

امیدوارم که روح این فرهنگی فرهیخته و آموزگار اخلاقگرا قرین رحمت ابدی و همنشینی با اولیای الهی (ع) و انبیا (ع) بعنوان اولین معلیمین بشر قرار گیرد..

وحید محمدی تبار

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 3 نظر

  • 1 سید غلامعباس موسوی نژاد 1395/12/3 13:26:17

    احسنت جناب محمدی تبار خدایش بیامرزد وبا اولیا محشور کند

    پاسخ
  • 2 وحید خاتم فر 1395/12/2 21:19:5

    سپاس و ستایش دارد جایگاه معلم بسیار با لطافت نوشته ای  این متن را که احساس و عواطف انسانی در آن هویداست ؟ روحش شاد 

    پاسخ
  • 3 یدالله مرادی 1395/12/2 8:35:8

    سلام .متن احساسی و عاطفی جالبی بود با قلمی شیوا و روحیه ای تکریم گرایانه .احسنت بر توحید آقای عزیز .تبار این معلمین در چرخه ی زندگی صنعتی و مدرنیسم به انتها رسیده .روح بزرگ سلامی قرین رحمت الهی گردد ان شالله

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها