-
انتخاباتی فیصلهبخش!
حامد وکیلی
-
پزشکیان تنها درمان اقتصاد انتظاری کشور
سجاد افسر
-
«دموکراسی بدون دموکراتها»
یادداشت مخاطبان
-
چرا دکتر مسعود پزشکیان؟
رضا چمن
-
«دُور مَحرم رحیم» و خدای اسپینوزا
هجیر تشکری
-
هشتگی برای «زنان گوجهچین» دهدشتی
فضلالله یاری
-
جادههای کهگیلویه و بویراحمد: قاتلان خاموش!
حمیده تابش نژاد
-
زنان گوجه چین؛ پایانِ شب ِ نابرابری سپید نیست!
رفعت کاظمی
-
مرثیههای ناتمام برای «زنان گوجهچین کهگیلویه»
صیاد خردمند
-
پرسشهای صریح در باره سقوط بالگرد رئیسی
یادداشت سایر رسانه ها
- «پل چهارم بشار یاسوج» همچنان در پیچ و خم وعدهها
- آفت پروانه سفید برگخوار درختان تنومند زاگرس را به زانو در میآورد / ابتلای ۶۰ هزار هکتار جنگلهای کهگیلویه به آفت
- روایت کوتاه اَفتونیوز از زندگی پر مشقت مادر دهدشتی و دو فرزند معلولاش
- حال و روز جنگل های زاگرس خوب نیست/ امکان زادآوری درختان آن را به صفر رسیده است/قُرق بانی منطقی نیست
- حمله ملخ ها به روستای« جلاله» / ماجرا چیست؟
- خانههای دولتی دهدشت در قُرق یک لیست ۳۰ نفره/ راه و شهرسازی کهگیلویه آییننامه تخلیه منازل سازمانی را مطالعه کند
- آخرین اخبار از بیماری تب مالت در دیشموک
- امید معتمدی: شعر من زاییده «عشق» و«تنهایی» است/ اعتقادی به انتخاب اسم برای اشعارم ندارم/ با نوشتار زبان لری به دستورالعمل دستور فارسی مخالفم
- کاسبی با سلامت شهروندان با کلینیکهای غیرمجاز در یاسوج/ به نام زیبایی به کام سودجویان
- ابتلای بیش از ۴۰ نفر از اهالی روستای«رودریش» به یک بیماری/ «دیشموک» در تسخیر « تب مالت»
گفتوگو با حرف نمیشود
اسفندیار صلاحتپور - به دنبال مرگ دردناک مهسا امینی و شروع ناآرامیهای اعتراضی در ایران، بیشتر از سه ماه فضای سیاسی- اجتماعی ایران ملتهب شد. انبوهی از زخمهای قدیمی سر باز کرد و بسیاری خشمهای فروخورده فرصت فریاد یافتند. دسترسی به فضای مجازی به شدت محدود شد، تجمعات اعتراضی گسترده در سراسر کشور برگزار گردید، در این مسیر بخشهایی از معترضین و تعدادی از فعالان اجتماعی و چهرههای مشهور بازداشت شدند. برخی از معترضان و ماموران امنیتی، نیروهای بسیجی کشته شده و چندنفر نیز اعدام و گروهی نیز در معرض اعدام هستند. اظهارنظرهای غیرتخصصی، تحریکآمیز و خشونتزای برخی سیاسیون، روحانیون و صاحبان تریبون و منبر، به جای آرامش، به بازتولید خشونت در جامعه منجر شد. گفته شد که گروهی از نمایندگان مجلس در نامهای- خواستار اشد مجازات برای دستگیرشدگان شدند و نماینده مجلسی که فرزندش به جرم ارتباط و جاسوسی برای منافقین در زندان به سر میبرد، خواستار تسریع در اعدام معترضین شد. در دیگرسو رفتار معترضین هم رادیکالتر و شعارها هنجارشکنتر شد و مجموعاً مشاهدات، نشانگر وجود گسل عظیمی بین بخشی از جامعه و حاکمیت است که امکان گفتوگو را به حداقل میرساند. آنچه در نگاهی بیطرفانه- و از جایگاه یک شاهد بیرونی - قابل رصد هست، عدم توجه به قانون و نیز اصول روانشناسی و جامعهشناختی در رفتار مسئولین و صاحبان رسانه و تریبون در راستای ایجاد فضای تفاهم و گفتوگو با شهروندان جوانی است که با هر دلیل و انگیزهای اکنون در کف خیابان مطالباتی دارند. «هابرماس» اندیشمند آلمانی میگوید اگر خواستهای مشترک با زبانی مشترک مطرح شوند، توافق حاصل خواهد شد. اگر مسئولین خواستهای بدیهی جامعه را نادیده بگیرند، اگر شکست روشهای قهرآمیز را انکار کنند، اگر تجربههای دستگیری، اعتراف، توبهنامهنویسی و. .. را با اصرار به اجرای مجدد بگذارند، عملاً درهای گفتوگو را بستهاند، زبان مشترک را بریدهاند و امکان هر توافقی را از بین بردهاند. گفتوگو با حرف نمیشود. لذا موارد زیر به عنوان واقعیتهای قابل تامل، یادآوری میشود:
1)ابراز وجود طبقه اجتماعی متجدد و جوان را حداقل به عنوان برشی از جامعه که هویتی فرهنگی و خواستهای متفاوت دارند، را بپذیرید و در کشف زبانی مشترک با آنها برای گفتوگو کوشش کنید.
2)خروج از کلیشههای موجود در برخوردهای قهرآمیز، ایجاد فضای گفتوگو، تامین کرسیهای آزاداندیشی و برتابیدن نظر منتقد و مخالف قطعاً در مهاجرت معترضین از کف خیابان به سطح رسانه و دانشگاه موثر خواهد بود. بپذیرید که معترضین به خصوص در شمال غرب و جنوب شرق باور دارند در ضعف و فرودستی نگاه داشته شدهاند و اکنون خشمی فرو خورده را فریاد میزنند.
3)آزادسازی فضای رسانه به طور عام - شامل نشریات سنتی و یا فضاهای مجازی - و رسانه ملی به طور خاص از دست طیفی خاص که 40 سال است صدا و سیما را به اسارت گرفتهاند و با نیروی بیشمار و هزینههای گزاف، جز ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت، گریزان کردن مردم و سوق دادن مخاطب به رسانههای خارج از کشور، بازدهی نداشتهاند. از نظر این قلم، انتقال مرجعیت رسانه ازداخل به بیرون کشور، حداقل گناه مدیران رسانه ملی است.
4)اصلاح ساختارهای معیوب، کم کردن از شعار و افزودن بر عمل، شریک کردن جوانان، اقوام و اقلیتها در قدرت، مطالعه جدی شکافهای موجود و تعریف اقدامات اصلاحی بر پایه علم جامعهشناسی، دوری از دوگانههای مردم - حاکمیت و خودی - غیرخودی و خودداری از اقدامات محرک و بالاخره برخورد جدی با مسئولین و مدیرانی که زیست دوگانه آنها، توبه فرمودن و خود توبه کمتر کردن، اعزام فرزندان و خانواده به غربی که در شعار و سخنرانی مردم را آز آن بر حذر میدارند، میتواند به نزدیکی مردم به همدیگر و به حاکمیت کمک کند.
5)و بالاخره و مهمتر از همه اینکه بپذیریم جامعهشناسی، سیاست، اقتصاد و حکمرانی دارای اصول علمی هستند، درست همانگونه که نجوم و ریاضیات اصول علمی حاکم بر خود را دارند. یادمان باشد هزار و پانصد سال حاکمیت کلیسا، تفتیش عقاید، سوزاندن دانشمندان، گرفتن اعترافات اجباری و. .. جز رد نظریات کلیسا و اثبات یافتههای علمی مخالفین کلیسا - در بلند مدت - ثمری نداشت. برخورد خردمندانه و علمی با پدیدهها، نهادهای حاکم - به خصوص اگر خود را نماینده مذهب هم بدانند - را محبوب و در پیشگاه تاریخ سر بلند خواهد کرد. خواه موضوع گردش زمین به دور خورشید باشد، خواه توصیه یک جامعهشناس در جنبشهای اجتماعی ریشه علفی. شاید اشد مجازات و تهدید بتواند معترضان را به طور موقت از خیابان به خانه بفرستد، اما این تنها آتش را به زیر خاکستر خواهد برد تا فرصتی دیگر - یا بهانهای دیگر - که باز زبانه بکشد. خردمندانهتر آن است که اعتراض را از میان بردارید، نه معترض را! بیشتر از پانصد سال پیش، در پی رد نظریه زمین مرکزی که از سوی کلیسا سخنی آسمانی تلقی میشد و تایید سخن کوپرنیک مبنی بر ثابت نبودن زمین و گردش آن به دور خورشید از سوی گالیله(پدر روش علمی) او از سوی کلیسا مورد بازجویی و تفتیش عقاید قرار گرفت. نظریه خورشید مرکزی، از سوی کلیسا ارتداد خوانده شد و تلاش گالیله - که اتفاقا شدیداً مذهبی بود - برای ارائه الهیاتی جدید که هم با مذهب و هم با یافتههای جدید علمی همخوانی داشته باشد، از سوی کلیسا رد شد و بالاخره او را بر سر دو راهی سوختن در آتش یا امضای توبهنامه مخیر کردند. گالیله در حالی که زانو بر زمین زده بود، نوشت: «... در هفتادمین سال زندگیام در مقابل شما اربابان دین و دنیایم به زانو در آمدهام و در حالی که کتاب مقدس را در آغوش میفشارم، اعلام میکنم که ادعایم مبنی بر چرخش زمین به گرد خورشید ناشی از مستی و سراسر اشتباه و دروغ است...». گالیله از تدریس در دانشگاه اخراج شد، در سال 1562 (همان سال که نیوتن به دنیا آمد) از دنیا رفت. اما 23 سال پس از فرود انسان بر ماه در سال 1992، پاپ ژان پل دوم رهبر کاتولیکهای جهان ناچار به اعاده حیثیت از او شد! جوزبه بارتی در نوشتهای با موضوع فوق نوشت: «... آن هنگام که او را آزاد ساختند، نگاهی به آسمان، سپس به زمین انداخت، پایی بر زمین کوفت و در حالتی متفکرانه گفت:«اپور سی مو.» یعنی هنوز هم در حرکت است، زمین! یعنی علیرغم هر آنچه شما بگویید یا من واردار به گفتنش باشم، حقیقت چیز دیگری است!
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 گاز به ۲۴ روستا در زیلایی میرسد
- 2 در سه سال اخیر ۵۰ پروژه بهداشت درمان و آموزش بهرهبرداری شد
- 3 ۱۳۲ میلیارد تومان برای توسعه مشاغل خانگی کهگیلویه و بویراحمد
- 4 تعیین ۸۴۳ شعبۀ اخذ رأی در کهگیلویه و بویراحمد
- 5 بازداشت یک نفر در حادثه قتل پارک آبشار یاسوج
- 6 تیم فوتبال نفت و گاز گچساران دهم شد
- 7 کلاهبرداران فضای مجازی در کهگیلویه دستگیر شدند
- 8 ۵۰ زندانی غیر جرائم عمد سال جاری در کهگیلویه و بویراحمد آزاد شدند
- تغییر یواشکی مدیرکل انتخابات استانداری/ پروژه «خالصسازی» احمدزاده در آستانه انتخابات تکمیل شد؟
- سرپرست مرکز بهداشت بویراحمد منصوب شد/ «نیازی»رفت«اسدی»آمد
- اتفاقی عجیب در برگزاری آزمون نهایی مدرسه تیزهوشان شهیدبهشتی یاسوج/ جزییات
- رکورد بیسابقه خرید ۸۰ هزار تن گندم را به ثبت رساندیم
- در سه سال اخیر 266 روستای کهگیلویه و بویراحمد به اینترنت پرسرعت متصل شده است
- اسامی روسای ستادهای استانی پزشکیان
- تزریق ۳۳۵ میلیارد تومان برای توسعه صنعت کهگیلویه و بویراحمد
- نام دو کهگیلویه و بویراحمدی در دولت احتمالی پزشکیان
- مسئول کمیته سلامت ستاد پزشکیان در کهگیلویه و بویراحمد مشخص شد/ معرفی
- روایت مصلح از خدمات بزرگ سدهای چمشیر و کوثر به ایران و ایرانیان
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!