سیمین طاهری؛ آغاز یک فریاد!

سیمین طاهری؛ آغاز یک فریاد!

(به بهانه‌ی تجلیل دانشگاه یاسوج از سیمین طاهری بویراحمدی اولین بانوی نویسنده کهگیلویه و بویراحمد)

در این روزگار قداره بند سیبیلوی بداخلاق - که بر مردان دیارم هم سخت می گیرد چه برسد به دختران معصوم و احساسی سرزمینم - بر خود واجب دانستم به رسم مروت از یک سو و ادای دین به جامعه زنان لر از سوی دیگر، قلم بردارم و از شیرزنی بگویم که چون گلی از صخره‌ی خارای فرهنگ مردسالارِ  " زن را چه به فرهنگ"  عشایر آن روزها شکوفه زد. هر چند زمانه نگذاشت که این شکوفه ی روح نواز و انسان ساز قد بلند کند به سان پناهی ها، ولی همین جان به در بردن از داس خشونت ورز فرهنگ مردسالار آن روزها خود چنان محترم است که قلم در ستایش سر تعظیم فرود آرد.

تا همین چند روز پیش توفیق زیارت بانو سیمین طاهری بویراحمدی را نیافته بودم. بانویی وارسته که به غیر از نوشته هایش من را مقهور قدرت تحلیل و دید وسیع و عمیقش نسبت به مسایل خرد و کلان نمود. به جرات می گویم که قدرت تحلیل و ساختار محکمی که در منطق و جهانبینی این بانوی اصیل لر یافتم، حتی در اکثر زنان صاحب قلم و سخن ور و سخن ورز پایتخت نشین که بعضا روزی چند مقاله در فلان نشریه و سایت چاپ می کنند هم کمتر دیده ام.

در روزگاری که دختر لر به کار مشغول بود و کار و چرخ یک زندگی شلوغ را  مثل سنگ زیرین آسیاب می گرداند، شیر دختر آن روزها و بانوی وارسته ی این روزها، «سیمین طاهری» که خود از خانواده‌ی خان و کدخدا بود، چون زرتشت جامه‌ی اشرافیت به کناری نهاد و  حنجره‌ی فریادِ رنج همنوعان خود شد. همنوعانی که گاها در درگاه خان خدمت می کردند و مورد ظلم خان واقع شده بودند( کتاب سرگذشت صنوبر). این روزها اگر از حقوق زن گفتن و دفاع از حقوق زنان آسان و شاید نان آور و نام آور باشد، آن روزها خرق عادتی بود شگرف که تنها از سیمین طاهری ها بر می آمد. این روزها اگر ایستادن در برابر خاندان  مرفه بسیار کمیاب است و کسان بسیار که از خود هیچ ندارند تنها با ایستادن بر دم شق شده‌ی  سلسله ای سینه سپر کرده اند و مفتخرند و مفتخرند و مفت خرند، آن روزها این ایستادن آنهم از سوی یک زن ، یک دختر ، نایاب بود.

سخن خلاصه کنم، دختر لر! پسر لر! نخبه‌ی لر! اگر دغدغه‌ی فرهنگمان را داریم، اگر دغدغه‌ی زنان و دختران سرزمینمان را داریم و اگر به آینده‌ی فرزندانمان نیم نگاهی داریم، ارزش سازی و ارزش پراکنی وظیفه ی حتمی ماست. سیمین طاهری ها را پیدا کنیم، بر چشم حرمت گذاریم  و از آنها در مسیر رشد و تعالی فرهنگمان بهره گیریم. نگذاریم بدبینی ها و حسادت ها ، کوته نظری ها و منفعت طلبی ها، عقده ها و حقارت ها ، راه را بر شناختن و شناساندن بانوان وارسته ی سرزمینمان ببندد. یادمان باشد، اگر آنها را در حصار بی فرهنگی محدود کنیم، خود را و فرزندانمان را در حصار کرده ایم.

خبر مرتبط: دانشگاه یاسوج از «کی‌عطا طاهری» و «سیمین طاهری» تجلیل می‌کند

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 ناشناس 1395/12/14 16:32:15

    بانوی وارسته ی این روزها، «سیمین طاهری» که خود از خانواده‌ی خان و کدخدا بود، چون .... یعنی چه؟؟//

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها