حمله هماهنگ به دولت در جبهه پراکنده اصول‌گرا

حمله هماهنگ به دولت در جبهه پراکنده اصول‌گرا

اقدام هماهنگ گعده‌هاي به‌ظاهر پراکنده جريان اصول‌گرا در نقد نه، در حمله به دولت، عملکرد حسن روحاني و تيم مديريت اجرايي کشور، بيش‌ از هر چيز نشانگر پذيرش شکست و بي‌رقيب‌بودن رئيس‌جمهوري و جريان اصلاح‌طلب حامي او در انتخابات سال آينده است. انتقاد به دولت و عملکرد آن، از جريان‌هاي سنتي اصول‌گرا تا حمله‌هاي بي‌منطق تندروهاي دلواپس و اظهارات بي‌پرده‌ برخي افراد در نهادهايي چون شوراي نگهبان، خبرگان رهبري و... همه نشان مي‌دهد آنها در هدف‌گيري دولت روحاني هماهنگ هستند و تنها فصل مميزشان از همديگر، ادبيات و ميزان مطالبه آنها نسبت به دولت است و همگان در جنگ رواني عليه دولت، همدست و همداستان هستند. تلقي اوليه از نقدها به دولت که در جاهايي مي‌توان آن را به حمله‌هاي هدفمند تعبير کرد، بر اين پايه استوار است که جريان منتقد تلاش دارد با به‌زيرکشيدن دولت از طريق نقد اقتصادي- سياسي، خود بر اريکه قدرت تکيه زند اما آشفتگي در ساماندهي نيروهاي سياسي در اين جريان، اين تحليل اوليه را نقش برآب مي‌کند.

با اين‌حال، در لايه‌اي ديگر بايد اين سازماندهي در نقد دولت مستقر را در نوعي پذيرش شکست پيش از آغاز بازي تلقي کرد. بااين‌حال، همان‌طور که کنش‌هاي عجيب ولي تبليغاتي مثلث احمدي‌نژاد، مشايي و بقايي در آستانه انتخابات با بيانيه‌ها و توئيت‌ها و ويدئوهاي کوتاه و جنجالي عليه دولت سازماندهي شده‌، ديگر نقدها نيز در همين دسته‌بندي جاي مي‌گيرند و اين حقيقت را آشکار مي‌کنند که در ظاهرِ جاري‌بودن نقدِ درون‌گفتماني اصول‌گرا، آنها در باطن با وجود عقب‌ماندگي سياسي از اصلاح‌طلبان و ائتلاف محکم اعتدالي، در تدارک برنامه‌اي براي آينده هستند. مرور رفتار سياسي اصول‌گرايان در يکي، دو سال اخير از آغاز ضدتبليغ «دولت تک‌دوره‌اي حسن روحاني» تا «طرح شکست سياست‌هاي اقتصادي دولت و ضرورت عذرخواهي از مردم» که به نوعي ازسوي رئيس مجلس خبرگان رهبري مطرح شد، همگي بر اين اصل استوار بوده که دولت روحاني با سازمان مديريت‌شده‌اي از منتقدان مواجه است. آخرين اين نقد- حمله متنوع، نامه محسن رضايي است که روز گذشته در ادامه سلسله‌نقدهايش به دولت، خطاب به حسن روحاني نوشته و در آن البته به طرز مشفقانه از ادبيات حسن روحاني در مفهوم «دوگانه جنگ و ضدجنگ» انتقاد کرده و روحاني را براي رويارويي با رئيس‌جمهوري تازه به‌دوران‌رسيده آمريکا مشورت داده است. ظاهر اين نامه البته نقد درون‌گفتماني نظام تلقي مي‌شود اما فحواي آن مي‌تواند در دسته‌بندي حملات جريان اصول‌گرا به دولت تدبير و اميد جا بگيرد زيرا رضايي در اين نامه به اينکه روحاني و دولتمردانش از جنگ در خاکريز خودي انتقاد کرده‌اند، تاخته و نوشته است: «دوگانه جنگ و ضدجنگِ جنابعالي، اگر شکل ديگري از همان قصه سرهنگ و حقوقدان باشد، بايد گفت که اين‌بار، نه‌تنها کارساز نخواهد بود بلکه زيان فراواني هم در پي خواهد داشت.»

با اين‌حال، جنگ رواني و همه‌جانبه عليه دولت حسن روحاني نشان مي‌دهد، نيروهاي متنوع و مشتاق رياست بر دولت جمهوري اسلامي، تلاش دارند با لجستيک ويژه‌اي از رسانه‌ ملي تا شبکه‌هاي اجتماعي، از احمدي‌نژاد، بقايي و بذرپاش تا ميرسليم، قاليباف و رضايي، دولت را در اذهان عمومي خرد و خاکشير کنند و از خاکستر آن، ققنوس خود را در آينده آسمان سياسي ايران به پرواز دربياورند.

*دبیر سیاسی روزنامه وقایع اتفاقیه

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها