دموکراسی عشیره‌ای بزرگ‌ترین معضل شوراها

دموکراسی عشیره‌ای بزرگ‌ترین معضل شوراها

شهرام مؤمن‌نسب - در مشارکت سیاسی منشعب از قوم‌گرایی، حضور افرادی را شاهد هستیم که نه در قالب یک مشارکت مدنی-سیاسی، بلکه با جهت دادن و مکانیزه کردن انتخابات و تغییر رفتار انتخاباتی به رقابت قومی، سعی دارند افرادی از قبیله خود را بر مسند قدرت بنشانند. شاید در نگاه اول تلفیق قوم‌گرایی سنتی و دموکراسی مدرن برای مخاطبان تعجب‌آور باشد؛ ولی در حقیقت نوعی دوگانگی رفتار سیاسی در جوامع در حال گزار وجود دارد و مردم به‌اجبار در تمام رقابت‌های انتخاباتی این نوع ادبیات سیاسی را تجربه می‌کنند که این ناسیونالیست قومی، عملکرد و رفتار سیاسی جوامع سنتی مانند استان ما را تافته‌ای جدا بافته از سایر جوامع دموکراتیک تبدیل کرده است. هرچند قبیله گرایی و پایبندی به ساختارهای سنتی می‌تواند مانند شمشیری دولبه ایفای نقش کرده و موجب پیوندهای سنتی، عاطفی، احساس تعلق، اتحاد و نوع‌دوستی باشد، ولی تشدید احساسات و عواطف طایفه‌ای می‌تواند همبستگی اجتماعی را به‌شدت تضعیف کرده و فضای صمیمی جامعه را به نزاع، کشمکش، تفرقه و هدر رفت سرمایه‌های انسانی و مادی تبدیل کند. در چنین شرایطی مؤلفه‌هایی مانند تخصص و تعهد جای خود را به روابط خویشاوندی و وابستگی‌های ایلی داده و بعضاً افرادی نالایق و غیرمتخصص در مسند قدرت جای می‌گیرند. در رقابت‌ها و انتخابات بافرهنگ و عصبیت قبیله‌ای، مؤلفه‌های کارایی و توانمندی جای خود را به جمعیت طایفه و حمایت نخبگان و ریش‌سفیدان قبائل داده، به‌گونه‌ای که هر فردی دارای طایفه پرجمعیت باشد از حمایت و آرای بیشتری برخوردار خواهند بود و صحنه سیاسی جای خود را به قدرت‌نمایی قومی و طایفه‌ای داده تا از این طریق وزن و اقتدار خود را به دیگران نشان دهد. در این میان تلاش برای به دست آوردن سمت‌ها و ترس از به قدرت رسیدن طایفه رقیب، عامل اصلی مشارکت بیش از 100 درصدی! طوایف در انتخابات می‌باشد. در این نوع فرهنگ سیاسی، نفع قبیله و طایفه بر مصلحت جامعه و شهر برتری می‌یابد و عامل خویشاوندی مانع جدی بر سر راه شایسته‌سالاری می‌شود؛ زیرا احساس تعلق یک طایفه خاص باعث می‌شود رشد هر یک از اعضای طایفه به‌منزله رشد و منزلت کل طایفه بوده و در تصدی امور حمایت از هم طایفه‌ای هرچند هم غیر کارآمد، مهم بوده و در رشد منزلت کل طایفه مؤثر واقع شود. از مهم‌ترین آسیب‌های ناسیونالیست قومی، تقسیم‌بندی افراد جامعه به خودی و غیرخودی می‌باشد و هر طایفه ممکن است طایفه دیگر را به عنوان مانعی بر سر راه پیشرفت و موفقیت خود تلقی کند که این مسئله باعث از ببین رفتن همبستگی اجتماعی و گاه درگیری‌های بین قبیله‌ای می‌شود که درمجموع این عوامل باعث اتلاف فرصت‌ها و پتانسیل‌های جامعه و منزوی شدن افراد لایق و کارآمد خواهد شد. در چنین شرایطی افراد یک جامعه خود را در قالب عصبیت قبیله تعریف کرده و برای دست‌یابی به قدرت، فرصت و موقعیت بهتر از هر حربه‌ای برای خارج کردن رقیب از صحنه استفاده می‌کنند. حال در شرایط کنونی اصحاب رسانه، نخبگان علمی و سیاسی و صاحبان کرسی و تریبون موظف هستند ضمن روشنگری، معایب و آسیب‌های تعصبات قومی بااطلاع رسانی و معرفی شاخص‌های منطقی و علمی در هر جایگاهی برای موفقیت افراد توانمند و شایسته تلاش کنند چون با چشم‌پوشی از واقعیت‌های جامعه مشکلی حل نخواهد شد، پس باید واقعیت‌ها را عنوان کرد و با آسیب‌ها جنگید اگرچه این انتقاد و مبارزه به‌منزله نادیده گرفتن آداب، رسوم و خرده‌فرهنگ‌های جامعه نیست؛ بلکه استفاده صحیح از این پتانسیل‌ها می‌توانند به پیشرفت و همدلی جامعه کمک کنند. در این میان ایجاد احزاب و تشکل‌های مدنی شناسنامه‌دار می‌توانند فراقومی عمل کرده و به عنوان یک میانجی گر بین قومیت‌ها از تنش قومی جلوگیری کرده و با گزینش افراد توانمند از قبایل مختلف در راستای انتخاب افراد متخصص و توانمند جهت پیشرفت جامعه تلاش کنند.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها