متن کامل مناظره دو چهره سیاسی استان در دانشگاه یاسوج/ حملات رضاتوفیقی تمرکز دانشی را بهم زد

متن کامل مناظره دو چهره سیاسی استان در دانشگاه یاسوج/ حملات رضاتوفیقی تمرکز دانشی را بهم زد

روز چهارشنبه 13 اردیبهشت 96 مناظره دو چهره سیاسی هم استانی در دانشگاه یاسوج برگزار شد.

به گزارش افتونیوز، این مناظره که به دعوت تشکل‌ دانشجویی کانون خبر و رسانه و مابین رضاتوفیقی رئیس حزب اتحاد ملت استان و دانشی رئیس حزب موتلفه استان صورت گرفته بود در سالن شهید چمران و با حضور گسترده دانشجویان همراه شد.

این مناظره با عنوان جمهوریت، انتخابات و مردم و با عنوان فرعی به چه کسی رای دهم برگزار شد.

حملات رضاتوفیقی در ابتدای این مناظره، دانشی را عصبانی کرد و تمرکزش را بهم زد و تا آخر مناظره این عدم تمرکز همراه دانشی بود.

متن کامل مناظره در ادامه می آید:

دانشی: خیلی خوشحالم که در جمع دانشمندان آینده کشور و دانشجویان عزیز هستم. لازم میدانم از جنبش دانشجویی که موتور محرکه و نبض تپنده کشور است یاد کنم و افتخار کنید که در کتاب جمهوری اسلامی یک برگ زرینی به نام شما ثبت شده است. شما دانشجویان استقلال طلب، حق طلب، کمال جو ، آرامان گرا ، عدالت خواه و آزادی خواه هستید. شما قشری هستید که برای جامعه نقش خون در حیات جامعه دارید. جنبش دانشجویی در همه صحنه ها اعم از انقلاب و دفاع مقدس حضور موثری داشته است. این ارزشهایی که در وجود شما است را تبریک عرض می کنم.

درباره موضوع مناظره که جمهوریت، مردم و انتخابات است. هر انقلابی که تحقق پیدا می کند انقلابیون بعد از پیروزی، درصدد هستند که نظام حکومتی خود را مشخص کنند. امام بزرگوار بعد از پیروزی توصیه کردند که ما باید به افکار و آرا مردم مراجعه کنیم و نوع حکومت را انتخاب کنیم. همین کار هم شد و با رای مردم نوع حکومت انتخاب شد. البته دیدگاههای مختلفی در اول انقلاب وجود داشت از جمله برخی معتقد بودند باید جمهوری دموکراتیک اسلامی و ... باشد. امام فرمود من به جمهوری اسلامی رای میدهم نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد. بعد به رای مردم گذاشته شد و اکثریت قاطع مردم آن را انتخاب کردند.پس جمهوریت یک قالب هست ، یک شکل هست. نظام ما از دو عنصر تشکیل شده است . جمهوریت و اسلامیت . جمهوریت یعنی قالب و شکل نظام  و اسلامیت یعنی محتوای نظام که هر دو لازم و ملزوم همدیگر هست. اینها تفکیک ناپذیر و دو روی یک سکه هستند. تاریخ نشان داده هرجا یک نظامی توانسته است تداوم یابد جایی است که جمهوریت نقش موثری داشته باشد.

رضاتوفیقی: عرض سلام و ادب و احترام خدمت همه دوستان حاضر در سالن و تشکر از دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی که این مناظره را ترتیب دادند و تشکر می کنم از دانشی که سخنان خوبی داشتند.

سلام میفرستم بر آزادی و آزادی خواهان و بر عدالت و عدالت طلبان و بر صلح و برادری و برابری و مهربانی و همزیستی مسالمت آمیز. و دعا میکنم کشور ما  و ملت ما به سمت توسعه ، پیشرفت، حاکمیت بر سرنوشت خود، آزادی های مشروع و قانونی‌ و برابری و آسایش و رفاه وامنیت پیش برود. ما در دانشگاه هستیم و دانشگاه خواستگاه اصلاح طلبی است. دانشگاه پدیده ای مدرن است و در این پدیده، علوم جدید تحصیل و تدریس می شود. در غرب پایه گذاری شد به سبک جدید و علوم جدید. و بشر را تا حدی زیادی بر طبیعت مسلط کرد و مشکلاتی که از قبل وجود داشت را تا حدی برطرف کرد. مثلا در پزشکی انقلابی به وجود آورد. واکسیناسیون، کاهش مرگ و میر و یا کشاورزی و یا انقلاب صنعتی و ... دانشگاه خاستگاه اصولگرایی نیست. اینجا خانه اصلاح طلبان است. اصولگرایان در دانشگاه پایگاه و همفکر و مدافع دارند اما در اقلیت هستند. مخالفت با پدیده های مدرن در جامعه ما از زمان قاجار تا حالا ویژگی اصولگرایان است. زمانی با حمام مخالف بودند. یک زمانی با عکس گرفتن مخالف بودند. از پدیده های جدید می‌ترسیدند. احساس میکردند دین و دنیای آنها را بهم میریزد. اینها با دین منافاتی ندارد. الان هم با کنسرت مخالف هستند. در بین همین کاندیداهای ریاست جمهوری که داریم کسانی هستند که وابستگان آنها به شدت با برگزاری کنسرت مخالفت می کنند. جامعه را نمی شود اینگونه مدیریت کرد. ما باید با خواست مردم تا جایی که این خواست با مبانی اعتقادی مخالف نباشد همراهی کنیم. دموکراسی در چهارچوب قانون اساسی را قبول داریم. اما سلیقه ای برخورد کردن را هم قبول نداریم. اینکه مجلس قانونی را تصویب کند شورای نگهبان تایید کند و وزارت ارشاد بخواهد اجرا کند اما یک آقایی در جایی مخالفت کند را نمی توان برتابید. یا کسی فیلمی میسازد و همه مجوزها را میگیرد و کلی هم هزینه می‌کند اما موقع اکران به دلیل مخالفت برخی آقایان مجبور به جمع کردن فیلم می شوند. چه کسی پاسخگوی هزینه هاست؟

جمهوریت یعنی حکومتی که با رای اکثریت  مردم شکل می‌گیرد. یعنی امر عمومی با رای اکثریت مردم. نبودن قدرت ثابت در دولت و امور اجرایی. مثل ریاست جمهوری خودمان که برای چهارسال انتخاب می شود. با رای و خواست مردم و با رای مردم به برنامه‌ها. انتخابات باید آزاد باشد. انتخابات صوری، فرمایشی و تزیینی مورد قبول ما نیست. آقای دانشی نظر شما درباره نظارت استصوابی چیست؟ راجع به رد صلاحیتها نظرتان چیه؟ آیا همه ردصلاحیتها براساس قانون بوده؟ یا سلیقه ای بوده؟ اگر بر مبنای قانون بوده در قانون به صراحت ذکر شده که چهار منبع اگر تایید کردند باید ملاک شورای نگهبان باشد. وقتی درباره انتخابات صحبت می کنیم نباید ذهنی و نظری حرف زد باید در میدان عمل ببینیم چکار کردیم. اگر منظور انتخابات این است که به مردم بگوییم شما بیاید رای بدهید اما به کسانی که ما می گوییم رای دهید. این انتخابات مشکل دارد.

دانشی: اینجا دانشگاه است و من فکر کردم وقتی که در محضر دانشجویان و اساتید قرار بگیرم با میتینگ انتخاباتی فرق دارد و اینجا علم است و دانشگاه است و باید علمی حرف زد. تازه متوجه شدم تئوریسین اصلاحات یعنی حجاریان وقتی گفت جنبش دانشجویی مفت است یعنی چه. آقای رضاتوفیقی شما رشته تان تاریخ است و از فلسفه و علوم و معارف اسلامی چیزی نمیدانید نباید در مناظره شرکت می کردید. من برای حضور در دانشگاه آمدم. نیامدم حرفهای کوچه و بازاری بزنم. آن زمان که آمریکا کشف نشده بود ملاصدراها و ابوعلی سیناها و علوم نجوم در ایران و اسلام بود. شما میگید که ریاست جمهوری نباید مادام العمر باشد. همین موضوع را شما اصلاح طلبان و مرعشی ها در مورد هاشمی رفسنجانی مطرح کردید. اینجا باید مبانی نظری جمهوریت را مطرح کنیم. نظرات غرب و اسلام و تشیع را مطرح کنیم. در مورد انتخابات، همین نظارت شورای شهر را به شما اصلاح طلبان دادند چه کردید؟ اون خانم بیچاره که عضوی از شما بود را هم رد کردید؟

آیا باید درباره موضوع مناظره حرف بزنیم. چون اینجا دانشگاه است باید علمی و منطقی صحبت شود. نه اینکه در باره فلان آقا که ردصلاحیت شد صحبت شود. من خجالت میکشم که شما را نماد اصلاح طلبی میدانند و این جوری جو دانشگاه را متشنج میکنید. من عقلی و فکری و علمی دارم حرف می زنم  و شما به گونه ای دیگر حرف می زنید. دانشگاه پایگاه شهید مطهری است دانشگاه پایگاه شهید باهنر است. دانشگاه پایگاه علما است. این تذکر بود.

نظارت استصوابی چی هست؟ چرا یک فردی امروز رد می شود و روز دیگر تایید؟ خب این طبیعی است. افراد امروزشان با دیروزشان فرق دارد. یک زمانی فردی مثل اصغرزاده از سفارت آمریکا بالا می رود که آنجا را تسخیر کند اما یک روزی از این کار پشیمان می شود و توبه می کند. پس تغییر در انسانها جایز هست. روزی ادعای انقلابی دارد و روزی ادعای فیلسوفی دارد و روزی آبشخورش آمریکا می شود. قانون می گوید احراز صلاحیت. یعنی فردی که برای مجلس خبرنگان کاندیدا می شود باید صلاحیتش احراز شود. ممکن است مراجع چهارگانه هم در این مورد سکوت کنند و باید برای فقها و حقوقدانان شورای نگهبان صلاحیت این فرد محرز شود. قانون گفته احراز صلاحیت. اگر صلاحیت فرد محرز نشد برخی به اشتباه فکر می کنند اصل بر برائت است. در صورتی که این گونه نیست. اصل بر برائت در مسایل احکام است. نظارت استصوابی تشخیص می دهد که آیا یک فرد برای مجلس یا ریاست جمهوری یا دیگر نهادها صلاحیت دارد یا خیر. سوال از دانشجویان دارم. گفته می شود دموکراسی چهاررکن دارد . یکی جواب دهد این ارکان کدام هستند؟ قانون اساسی، مردم، انتخابات و رسانه ها چهار رکن دموکراسی هستند. اگر مردم یکی از ارکان هستند منابع عظیمی هستند که می توانند اظهار نظر کنند.

رضاتوفیقی: متاسفم که آقای دانشی عصبانی شد. ما نشسته ایم و داریم منطقی و برادرانه بحث و مناظره می کنیم. اگر من هم اشتباهی میکنم شما هم فرصت در وقت خود باید آن را اصلاح کنید.اما نباید عصبانی شوید  اینجا : دلایل قوی باید و معنوی / نه رگ های گردن به حجت قوی

شما می فرمایدد دانشگاه محل علم و است و دانش و ... من هم با شما موافقم.  اما شما با دانشگاه چه کردید؟ جریان شما دانشگاه ها را چند بار و در چند مرحله سرکوب کردید؟ شما چقد دانشجو را پرونده براش ساختید؟ چقد دانشجو را ستاره‌دار کردید؟ چقد دانشجو را اخراج کردید؟ چقد تشکل‌های دانشجویی و دانشگاهی را منحل کردید؟

اصلا شما از دانشگاه زنده و پویا و دانشگاه در صحنه و بیدار وحشت دارید. شما یک دانشگاه ساکت و قربستانی و بی سر و صدا را قبول دارید که هر چه شما گفتید بگویند بله قربان.

بنیانگذار انقلاب همان زمان جنگ هم به مجموعه شما گفتند توان اداره یک نانوانی را هم ندارید و شما در عمل هم این را ثابت کردید. هشت سال دولت گذشته این را اثبات کردید.

شما که سایر قوا به صورت ارثی در دستانتان بوده و هست. این بخش انتخاباتی که ریاست جمهوری و مجلس هست را درست رقابت کنید. بگذارید انتخابات آزاد باشد. اصلاح طلبان تافته جداباقته نیستند اما شما اصولگراها تافته جدابافته هستید و از اول انقلاب تا الان قدرت را دربعضی جاها دست گرفتید و ول کن هم نیستید و برخی هم که فوت کردند قدرت را به بچه‌هایشان واگذار می‌کنند. ما میگیم اجازه بدید ببنید مردم کی را انتخاب می کنند. اصلاح طلبی یعنی گردش قدرت با رای مردم و آزادی انتخابات. شما از رسانه ها می گویید. شما با رسانه ها چه کردید؟ اصطلاحی توقیف فله‌ای برای شما به کار می‌رود که به صورت فله‌ای رسانه ها را می ببندید. هر چند موتلفه را یک مجموعه متدین و ریشه دار و معتدل می شناسم. خطابم به اصولگرایان تندرو هست که به برخی جاها وصل هستند و تغذیه می شوند و اگر نقطه اتصالشان قطع شود بین مردم هیچ پایگاهی ندارند. شما با آزادی رسانه ها موافقید؟ راجع به نظارت استصوابی حرف زدید و گفتید که با آن موافقید و همه ردصلاحیت‌ها را قبول دارید. راجع به رسانه‌ها هم بگویید درباره آزادی رسانه‌ها چه نظری دارید؟ آیا رسانه ها آزادند قدرت را نقد کنند؟ آیا آزادند که همه قوا را نقد کنند؟ آیا قوه قضائیه و مقننه را میتوانند نقد کنند؟ آیا رسانه‌ها اجازه دارند نهادهایی که قدرت و ثروت زیادی دارند را نقد کنند؟ یا فردایی که نقد کردند رسانه بسته و مدیرمسئول روانه زندان می شود؟ در برخی کشورها که رسانه ها کشف فساد می کنند آن رسانه مورد تشویق قرار می‌گیرد. اما اینجا رسانه‌ای که کشف فساد می کند باهاشون برخورد می شود. اصولگرایان تندرو هستند که به نهادها و به قوا فشار می آورند که از چهارچوب قانون خارج شوند. در موضوع مادام العمر هم یک شخصی در یه جایی حرفی را گفته و نباید این را به پای تمام اصلاح‌طلبان گذاشت. اصلاح طلبان به گردش قدرت اعتقاد دارند و این از مبانی فکری اصلاح طلبی است. انقلاب هم برای همین بود. گردش قدرت و آزادی با رای مردم. آزادی قلم، آزادی بیان، آزادی اندیشه، آزادی احزاب، آزادی رسانه و آزادی انتخابات ازاهداف انقلاب بود. انقلاب نکردیم که چهارتا آدم برود و چهارتای دیگه به جای آنها بنشیند. انقلاب کردیم که کشور پیشرفت کند. منابع و درآمدها صرف پیشرفت کشور شود.

در مورد مادام العمری ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی هم یک نفر مقاله ای نوشت و همه اصلاح‌طلبان هم با او مخالفت کردند. کسانی مثل مصباح که قانون اساسی را برای شما تفسیر می کنند بیشتر فیلسوف هستند تا فقیه. کمتر سر و کار با فقه متداول شیعی داشتند. من که از غرب تعریف نکردم که شما از ملاصدرا صحبت می کنید. تازه چند قرن بعد ملاهادی سبزواری با دلیل عقلی اثبات می‌کرد که عکس گرفتن امکان ندارد. همین عکسی که الان ما می‌گیریم سبزواری ثابت می کرد که نمیتواند وجود داشته باشد.

دانشی: بحث مردم و اکثریت مطرح شد. از نظر عقلی و مبانی اکثریت و اقلیت را تشریح می کنم. آیا اکثریت راه حل است یا راه حق؟ اکثریت راه حل عقلایی است ولی راه حق نیست. یعنی اینکه الان چقدر انسان بر روی کره زمین زندگی می کنند چقدر از آنها مسلمان هستند؟ چقدر از مسلمانان شیعه هستند؟ پس من و شما و این جمع شیعه، در کره خاکی در اقلیت هستیم اما بر حق هستیم. دوستان بدانند همیشه اکثریت حق نیست. روزی همه مردم می گفتند خورشید به دور زمین می چرخد اما یک نفر به نام گالیله می گفت این طور نیست. اعدامش کردند. پس همیشه حق با اکثریت نیست. برخی مواقع هست. اکثریت بر اساس مبانی نظری در دموکراسی برحق هستند. چون از اومانیسم گرفته شده است. تعداد اکثریت حق دارند نظرشان را بر اقلیت تحمیل کنند. اگر اکثریت مردم به احمدی نژاد رای دادند آیا مردم خوبی هستند؟ اگر به آقای خاتمی رای دادند خوب هستند؟ قبل از اینکه عقلانی تصمیم بگیریم بدانیم که این مردم مردمند اگر درستند و به آقای الف رای دادند باید محترم باشند.اگر دوباره با رای، دیگری را برگزیدند بازهم محترم هستند. در انتخابات قبلی همین رئیس جمهور با رای حداقلی توانست بر کرسی بنشیند. یکبار در مجلس اکثریت قانونی تصویب شد و شورای نگهبان ده مورد خلاف شرع از آن گرفت.پس می شود اکثریت تصمیمی بگیرد اما درست نباشد. در یک کلام اکثریت راه حل عقلایی است و باید آن را بپذیریم. مردم در هر زمانی به یک جریان روی می‌آورند. این گونه نیست که اگر به ما رای دادند بگوییم خوب است و اگر رای ندادند بگوییم بد هستند.

در مورد رسانه‌ها باید گفت تنها روزنامه‌ای که در کشور عامل کشف فسادها است روزنامه کیهان است. در همین دولت با وطن امروز و جهان نیوز و .. . برخوردهای بدی صورت گرفته است.

رضاتوفیقی: در مورد اکثریت و اقلیت آقای دانشی سخنی گفتند که واقعا خنده دار است. شما که رئیس یک حزب ریشه دار در استان هستید و قطعا با قرآن هم محشور هستید از آیات قرآن استفاده ابزاری نکنید. «اکثرهم لایعقلون» در بحث اداره جامعه نیست در بحث اعتقادات هست. یعنی اگر تمام مردم رای بدهند که من روزه نگیرم من روزه ام را میگیرم. اگر تمام مردم رای دهند که از فردا نماز نخوانیم این ربطی ندارد و من نمازم را می خوانم. این باورها و اعتقادات ما است. بحث اقلیت و اکثریت را در بحث اداره جامعه مطرح می کنیم و باید این را در اداره جامعه بپذیرید نه اینکه شما بگویید ما معصوم نیستیم. آیا شورای نگهبان هم معصوم هستند؟ آنها که چندنفرشان در دوره گدشته برای احمدی نژاد تبلیغ کردند آیا معصوم هستند؟ شما بگویید آیا اگر اکثریت بگویند حصر را بردارید موافق هستید؟ اگر اکثریت مردم ایران هفتاد درصدشان بگویند ممنوع التصویری آقای خاتمی درست نیست آیا می پذیرید؟ پس شعار اکثریت ندهید چون به رای آنها تن نمی دهید. شما گالیله را مثال می‌زنید و من با شما موافقم. در علم، فلسفه و عقاید دینی رای اکثریت ملاک نیست اما در اداره جامعه ملاک هست. شما خودتان چند تا گالیله را در ایران زندان کردید؟ شما چه گالیله‌هایی را در علوم مختلف اجازه ندادید اظهار نظر کنند؟ شما کیهان را تنها روزنامه ای میدانید که فسادها را افشا کرد. نه برادر یک طرفه نروید. تنها روزنامه‌ای که با آزادی در دوره اصلاحات عمل می کرد روزنامه سلام بود که قتلهای زنجیره‌ای را افشا کرد و بلافاصله روزنامه تعطیل شد و مدیرمسئول آن به زندان کشیده شد و با وساطت برخی بزرگان به زندان نرفت. شما از اومانیسم حرف زدید. اصلا شما می دانید اومانیسم چی هست؟ پایه گذاران و لوزام اومانیسم را می دانید؟ اومانیسم یعنی انسان محوری به جای خدامحوری. اومانیسم در غرب زاده شد و مادر همه ایسم‌های فلسفی است. لیبرالیسم، کمونیسم، اگزیستانسیالیسم و ...

در یک کلام اکثریت در باورها و اعتقادات دینی و فلسفه و علم جایگاهی ندارد اما در اداره جامعه باید رای اکثریت لحاظ شود.

دانشی: من گفتم اکثریت راه حل عقلایی است اما آقای رضاتوفیقی متوجه نشدند چون مشغول آماده کردن پاسخ بودند. الان سوالی دوستانه از شما دارم شما که نماینده اصلاح طلبی هستید اگر رقیبی به شما  بگوید بی سواد، بی شناسنامه، کاسب تحریم. بزدل، مستضعف فکری، خرابکار، تازه به دوران رسیده، هوچی باز، به جهنم دره و ... این گونه بگوید آیا شما مدافع آن می شوید؟

اگر کسی بگوید توطئه گرها را باید در نمازجمعه بیاریم تا همه ببنند و آنجا به دار بزنیم شما مدافع آن  می‌شوید؟

اگر کسی در سال 78 گفته باشد این دانشجویان خیلی پست تر و حقیر تر از آن هستند که بخواهیم در مورد آنها تعبیر براندازی بکار بریم آیا از وی حمایت می کنید؟

آیا می خواهید برای هشت سال رحم اجاره‌ای داشته باشید؟ چرا مدافع کسی می شوید که آن را قبول ندارید؟ در دانشگاه وقتی عمل و فعل و گفتار ما را دچار تناقض ببینید مقبولیت و مشروعیت ما زیر سوال می رود و در نهایت به جامعه ضرر می رساند.

اگر به فکر این باشیم که دیگران را حذف کنیم عقلایی نیست. هم اصلاح طلب و هم اصولگرا هر دو لازم و ملزوم جامعه است. مقام معظم رهبری گفته اند که اصلاح طلبی حذف شدنی نیست و نباید حذف شود. ما نیامدیم کسی و جریانی را حذف کنیم. باید در یک جو منطقی و صمیمانه برای پیشرفت کشور از توانمندی همه جریانات سیاسی استفاده شود. در سیاست خارجی اگر کسی با عزت، قدرت، حکمت و مصلحت حضور نیابد و دفاع نکند دچار لغزش خواهد شد. توجیه از سوی هر کس باشد حماقت است.

رضاتوفیقی: در برخی از سخنان قبلی برخی‌ها متوجه نشدند یا بد برداشت کردند. حرف من این است که نماز و روزه و حج و زکات من به رای اکثریت ربطی ندارد. اعتقاد به خدا و قیامت و ثواب ربطی به رای اکثریت ندارد. اما وقتی قرار است رئیس جمهور انتخاب شود رای اکثریت ملاک است.

آقای دانشی گفتند چرا اصلاح طلبان به کسی رای می دهند که از القاب و واژه های بدی استفاده می کرده است. باید گفت آقای روحانی قبلا با شما اصولگرایان همنشین بوده و این حرفها حاصل همان همنشینی با شما بوده است. اصلاح طلبان به کرامت، ارزش و شرافت انسانی معتقدند و احترام به انسانها جز مبانی اعتقادی ما است. این که گفتید اصلاح طلبان با آمریکا و شیمون پرز ارتباط دارند باید گفت که شما در مسئله برجام با ناتانیاهو هم عقیده بودید.

شما گفتید چرا به آقای روحانی رای می‌دهید باید گفت چون شما در دوره مدیریت هشت ساله‌تان بر کشور هشت قطعنامه تصویب شد و ایران در خطر جنگ بود و فقر و فساد کشور را فرا گرفته بود و آقای روحانی آمد و این وضعیت را کمی طبیعی کرد و سر و سامان داد.

اما شک نکنید ما به کسی که می خواهد به شیوه گازانبری به دانشجویان حمله کند رای نمی دهیم. ما به کسی که همه سوابقش در قوه قضاییه بوده و نتوانسته با فقر و فساد مقابله کنند رای نمی دهیم.

گزارش و عکس: مازیار اکبری

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 5 نظر

  • 1 فرهنگی 1396/2/19 6:8:27

    استدلال های رضاتوفیقی بهتربود.اما هردو محکوم به دفاع از جناح خود بودند.

    پاسخ
  • 2 ناشناس 1396/2/19 1:36:42

    لطفا دوستان عزیز مناظره رو کامل مطالعه بفرمایند اون وقت قضاوت کنن که آیا رضاتوفیقی حرفی برای گفتن نداشت یا آقای دانشی

    پاسخ
  • 3 ناشناس 1396/2/19 1:34:53

    استاد رضاتوفیقی تاریخ خوندن منتهی هر کس که به خونه ایشون تشریف آورده و کتابخونه عظیم ایشون و دیده و پای بحث های علمی ایشون نشسته متوجه میشه که ایشون نه تنها در تاریخ بلکه در فلسفه و منطق در ادبیات عرب و ادبیات فارسی و حتی در علوم حوزوی و روانشناسی صاحب نظر هستند 

    پاسخ
  • 4 ناشناس 1396/2/19 1:31:9

    اگر رضاتوفیقی حرفی برای گفتن نداشت پس چرا دوستان بسیجی در صحبت های پایانی ایشون سر و صدا ایجاد کردن و عصبانی شدن و دعوا راه انداختن ؟ آقای دانشی که فقط زبان به توهین باز کردن به جای جواب دادن به مسائلی که مطرح شد و حتی آقای دانشی نمیدونست اومانیسم چیه تا استاد رضاتوفیقی برای ایشون توضیح دادن ، قرآن و آیات قرآن رو بد ترجمه کردن و خوشبختانه چون آقای رضاتوفیقی به قرآن و معنی و تفسیر قرآن مسلط بود ایشون نصیحت کردن که از آیات قرآن استفاده ابزاری نکنن

    پاسخ
  • 5 ناشناس 1396/2/18 20:12:16

    مثلا تیتر زدی افتو نیوز!!! بابا رضا توفیق ک حرفی برا گفتن نداشت بنده خدا رسانه رو بازیچه دست اثحاب قدرت و ثروت نکنید... واقعا متاسفم ک هر کس اجازه ب خودش میده ک مدیریت رسانه را در دست بگیرد,رسانه ای ک نقش روشنگری دارد و اصحاب آن باید مطالبه گر باشند

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها