چرا رئیسی

چرا رئیسی
  اصولگرایان در طول دوره های مختلف نشان دادند که دارای رأی حداقلی در جامعه هستند وتقریبا کمتر اتفاق افتاده است که بتوانند رأی حداکثر جامعه را به دست بیاورند. در طول سالیان ثابت شده است که یک رأی تقریبا ثابتی دارند ونوسان کمتری نسبت به اصلاح طلبان دارند. رأی های خاموش جامعه هم عمدتا به نفع اصلاح طلبان به صندوق ها ریخته شده است. شکست ناطق نوری که اصول گرای شناسنامه داری بود وتمام علما از وی در مقابل خاتمی حمایت کرده بودند و حدود یک چهارم آرای خاتمی را داشت ، اصول گرایان را برآن داشت که در سال 84 همزمان با تخریب مرحوم هاشمی توسط اصلاح طلبان ، چهره ای ناشناخته که در واقع اصولگرا بود ولی حرفهای نویی می زد واز مرحوم هاشمی واصولگرایان سنتی انتقاد می کرد به صحنه بیاورند. احمدی نژاد چهره ای ناشناخته بودکه سوابق اجرایی قابل توجهی جز استانداری اردبیل وشهرداری تهران نداشت ، اما حرفهای تازه ای می زد وبیش از آنچه باشد می نمود. بیش از آنچه باید به شعارهای انقلابی وفقر ستیزی وبرابری پرداخت ومردم ما هم که از تبختر وتفاخر اصولگرایان سنتی رنجیده خاطر بودندو خاتمی هم نتوانسته بود ژنرالی برای فرماندهی اصلاح طلبان تربیت کند واز دیگر سو فرصت سوزی هایی که شده بود همه وهمه دست به دست هم داد تا فردی ناشناخته از نظر تیوریک واجرا مانند احمدی نژاد در میان کاهلی وعدم تفاهم اصلاح طلبان برای دکترمعین ورنجیدگی اصلاح طلبان از هاشمی رشد کند. احمدی نژاد بیش از آنچه به خاطر شایستگی اش رای بیاورد به خاطر مخالفتش بابزرگان سیاسی، توانست نظر توده مردم را جلب کند. مردم ایران مردمی قدرت ستیز هستند که هروقت متوجه می شوند یکی از بزرگان جامعه با قدرت انتقاد می کنند ، اورا ناجی خود می یابند و گرد او جمع می شوند. امروز هم اصولگرایان می دانند که دیگر حنای سیاسی آنان پیش مردم رنگی ندارد واز طرفی نمی توانند راه احمدی نژاد را ادامه دهند. در نتیجه برآن شدند که ضمن ابراز انزجاراز احمدی نژاد وراه ندادن او به حرم رضوی و تحقیر و تصغیر او، جناح خود را در قالب فردی جدید بازیابی کنند ورنگ ولعابی نو بزنند وبه اصطلاح مشتری پسند کنند. حجه السلام رییسی نه تجربه کار اجرایی دارد ونه تجربه کار سیاسی وبرای بسیاری از مردم فردی ناشناخته ومبهم است . وقتی از فقرا ورنج دیدگان حرف می زند گویی خودش در این جامعه نبوده وهیچ نقشی در بیچارگی مردم نداشته است. این در حالیست که همه ما مسؤل همین بیچارگی هستیم وحتی بنده کارمند دون پایه هم در بیچارگی همین بیچارگان که عکس یادگاری در ایام انتخابات با آنان غرور آفرین است ،مقصر وقاصریم . مردم به کسی که کشف نشده و مبهم است وبا فقرا عکس یادگاری می گیرد واز آنان سخن می راند و قول می دهد که در همین سال جاری با همین بودجه وضعیت اشتغال را بهبود بخشد و یارانه مردم را سه برابر کند و به افراد بیکار حقوق بدهد، دل می بندند. همین دلبستگی های ناگهانی در سال 84 باعث شد بهای سنگینی بپردازیم ویکی از خرده بهاهای  آن را احمدی نژاد در فرودگاه برزیل به مردم نشان داد وهمه جهانیان دیدند که سربازان فرودگاه با رییس جمهور کشور کهن داریوش وکورش عکس یادگاری گرفتندو به ریش همه سیاستمداران ایرانی که بی تفاوتی آنان باعث صعود احمدی نژاد شده بود، خندیدند. یکی دیگر از هزینه های پرداختی، حضور مردم ما در صف های طولانی برای دریافت پنیر ، مرغ ، برنج ، خودرو ومایحتاج خود بود. اما در چهار سال گذشته گویی از صفویان خبری نبود وسلسله صفوی منقرض شده بود. دوباره بعد از یک فراموشی چهار ساله جناح اصولگرا به فراست افتادند که چهره ای جدید ارایه  کنند که نه در  تئوری ونه دراجرا کسی از او بدیی به خاطر دارد و نه کسی از او خوبی سراغ  دارد، بلکه تنها کسانیکه پایشان به دادگاه روحانیت وقوه قضاییه باز شده است او را می شناسند و شاید از او زخم بر جگر دارند. ولی عموم مردم هنوز پایشان به دادگاه روحانیت وسازمان بازرسی  نرسیده است، و جناب رییسی برای آنان می تواند نقش یک منجی را بازی کند و وعده رهایی آنان از رنج بیکاری وتحریم ورکود ها را بدهد .بسیاری هم نمی توانند رابطه ای بین تحریم ها ونابسامانی های اقتصادی وافرادی مانند حجه السلام رییسی برقرار کنند وفکر می کنند که اینها تازه ار خارج کشور آمدند ومی خواهند کشور را آباد کنند. اما واقعیت این است که تحریم ورکود وکاهش سرمایه گذاری خارجی، کاهش توریسم وکاهش فروش نفت و... همه محصول تفکرات ایشان و دوستانی مانند،حجه السلام رییسی واطرافیان اوست و ایشان مستقیما در همه اینها نقش موثر داشته و دارد . متاسفانه اصولگرایان دوباره می خواهند برجامعه هزینه تحمیل کنند ، تجربه ای که احمدی نژاد در طی هشت سال یاد گرفت ودر پایان هشت سال گفت :برای جابجایی یک لیوان در ایران باید چند امپراطوری را رد کنیم. یعنی جناب احمدی نژاد، بعد از هشت سال متوجه ساختار معیوب سیاست و لزوم هماهنگی و موانع سیاسی در یک جامعه شد ، این در حالی است که تمام نهاد هایی که در زمان اصلاحات مانع موفقیت دولت بودند در زمان احمدی نژاد با دولت همسو بودند وآستین همت بالا زده بودند که دولت را کارآمد وموفق جلوه بدهند. ساختارسیاست با تحکم وتبختر یک شخص ویا ساده پوشی شخص دیگری اصلاح نمی شود. متاسفانه نهادهای انقلابی هم اسیر ظاهر فریبی احمدی نژاد شدند، نهادهایی که برای ما عزیز بودند وحمایت آنان از احمدی نژاد باعث شد که محبوبیتشان به شدت کاهش یابد. مردم ما، تقریبا بیشتر دنبال اکتشاف افرادی هستند که وعده های بزرگ می دهند وادعاهای بزرگ می کنند وانتظار دارند مانند فیلم های هندی ناگهان مردی از راه برسد و تمام مشکلات را یک شبه حل کند. اشتباهی که جناب روحانی در وعده صد روزه داد و فکر می کردند که بعضی از مشکلات را می توان صد روزه حل کرد. مشکلات معشیتی مردم ما در یک ساختار اقتصادی بیمار که تقریبا مسایل بانکی واقتصادی اش هنوز از نظر تئوری حل ناشده است، نمی تواند به این سادگی حل شود وهر وعده ای تقریبا خلاف واقع است.  بهبود وضعیت کسب کار، جز با توسعه صنایع تبدیلی در حوزه کشاورزی و نفت وگاز و رونق صنایع دستی و بنگاههای کارآفرینی نمی تواند، اتفاق بیافتد و این ایده ها، برای اجرایی شدن و از حالت شعار به بخشنامه ودستور العمل درآمدن حداقل یک سال وقت می برد. مانباید از هیچ کسی انتظار داشته باشیم مشکلات کشور را یک شبه وحتی یک ساله حل کند. مشکلات کشور با ارایه طرح از طرف نخبگان والگو گیری از کشورهای توسعه یافته ورفع موانع اقتصادی از جمله سرمایه گذاری خارجی و... قابل حل است . همه این شرایط در صورت نبود مشکلات از طرف گروههای فشار وهماهنگی دستگاههای قضایی و رفع موانع سرمایه گذاری ، همسویی نهاد های انقلاب با دولت و تبعیت دولت از قانون وچالاکی مجلس شورای اسلامی وتخصصی بودن نمایندگان، امکان پذیر است و نمی توان با حضورشخصی به نام رییس جمهور فقط یک فرد را علت تامه موفقیت دانست وتمام مشکلات را حل شده پنداشت. بلکه همه دلایل اقتصادی و امنیتی و سیاسی و اقلیمی و اجتماعی باید دست به دست هم بدهند، تا بتوانیم مشکلات را حل کنیم . منتظر حل مشکلات بدون حضور ومشارکت وهمراهی مردم وهمراهی نهادهای تاثیر گذار نباشیم واز هیج کسی انتظار نداشته باشیم مشکلات را یک شبه از صفحه روزگار بزداید .هنگام تجربه وسعی و خطا گذشته است وهنگامیکه ما در حال سعی وخطا هستیم ترکیه وکشورهای آسیای جنوب شرقی با سرعتی باور نکردنی دارند از ما پیش می افتند. دیگر تجربه کردن را کنار بگذاریم واز تجربه دیگران درس بگیریم. به امید بهبود وبهزیستی برای مردم ایران سید غلامعباس موسوی نژاد.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها