نامادری به سبک اصول‌گرایان

نامادری به سبک اصول‌گرایان

از آغاز پیروزی انقلاب تاکنون انتخابات‌ متعددی در سطوح ریاست‌جمهوری، مجلس خبرگان، مجلس شورای اسلامی و شوراهای اسلامی شهر و روستا برگزار شده و هماره حضور و مشارکت گسترده مردم بخش جدایی‌ناپذیر هر انتخاباتی بوده است، به طوری که بزرگان نظام را وادار به تحسین از حضور مردم می‌کرد. رهبران در قالب اصطلاحات و واژگانی چون حماسه حضور، حضور حداکثری و مشارکت گسترده، از این حضور قدردانی می‌کردند. چنین تعریف و تمجیدی از مشارکت مردم در دوره‌های اخیر از سوی برخی افراد جای خود را به ناسپاسی و بی‌احترامی به رای و خواست مردم داده است. در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری که از نظر میزان مشارکت چه در ایران و چه در دنیا کم‌نظیر بود، اظهارات نامسئولانه و موضع‌گیری‌هایی نکوهیده در برابر رای مردم بروز یافت که جای تامل دارد. گویا عده‌ای نظر مردم را در شرایطی منطبق بر حقانیت می‌دانند که در راستای منافع خودشان باشد. مانور برخی رسانه‌های اصول‌گرایان تندرو روی واژه «رای حرام» اثبات می‌کند که این ناکامی تا چه حد برای آنان گران تمام شده است. البته اصول‌گرایان ناکام در انتخابات 7اسفند 94 نیز مردم تهران را کوفی و لیست منتخب را لیست انگلیسی نامیده بودند، اما این بار نه فقط تهران، بلکه به انتخاب تمامی مردم ایران توهین می‌کنند و با نسبت دادن اتهامات ناروا این مشارکت گسترده و حماسه حضور را به کام مردم تلخ کرده‌اند.

فلسفه برگزاری انتخابات در هر نظام سیاسی حصول نتایج غیرقابل پیش‌بینی از صندوق‌های رای و احترام به خواست و نظر مردم است. در کشور ما با وجود نهادهای نظارتی و امنیتی، معتمدین نظام با عبور از فیلترهای تنگ نظارتی خود را در معرض رای مردم قرار می‌دهند و انتظار می‌رود هم کاندیداهای تایید صلاحیت شده و هم مردمی که به آنها رای می‌دهند، مورد تکریم قرار گیرند و خواست و نظر آنان را - هرچه که باشد - با احترام پذیرفت. اما شوربختانه رویه اصول‌گرایان در دو انتخابات گذشته نشان داد از دوقطبی کردن جامعه در قالب کلیشه‌های ساختگی همچون فقیر و غنی، مستضعف و سرمایه‌دار، انقلابی و سکولار، عوام و خواص و حتی تقلید از نمونه‌های غربی از جمله 4درصدی و 96درصدی هراسی ندارند و اگر نتیجه انتخابات به کام آنها نباشد،باز هم با دست‌گذاشتن روی باورهای دینی و اعتقادات مردم حلاوت آن را کم می‌کنند.

متاسفانه دامنه تخریب اصول‌گرایان و اتهام‌زنی به رقیب در هر دوره گسترده‌تر می‌شود، وقتی تخریب همه‌جانبه اصلاح‌طلبان از طریق تریبون‌های رسمی، رسانه ملی و جراید، منابر مذهبی و دینی، مداحان، حضور طلاب در مناطق محروم و روستاها، نهادهای خاص و... با ناکامی اصول‌گرایان همراه بود و مردم نشان دادند در تشخیص سره از ناسره خبره شده‌اند، نادیده‌گرفتن شعور اجتماعی و سیاسی ملت در دستور کار آنها قرار گرفته است. بی‌تردید مردمی که 29 اردیبهشت ساعت‌ها حضور در پای صف‌های طولانی را به جان خریدند و رای خود را ثبت کردند، به دنبال اقتدار و اعتلای ایران بودند و شایسته نیست اکنون که نتیجه انتخابات موافق رای و نظر عده خاصی نبوده، این گونه بی‌محابا رقیب و افکار عمومی را زیر سوال ببرد. این‌ها همان مردمی هستند که در راهپیمایی 22بهمن، روز قدس و دیگر مناسبت‌ها حاضر بوده‌اند و هزینه ناکامی چهره‌های شکست‌خورده و ناتوان را نباید پرداخت کنند. اگر اصول‌گرایان تندرو از ناکامی‌های گذشته درس می‌آموختند، به بازسازی اصول و اندیشه‌های خود می‌پرداختند و گزینه‌های شکست‌خورده و غیرقابل اعتماد را روانه رقابت نمی‌کردند و در عملکرد گذشته خود انصاف، عدالت و تخصص به خرج می‌دادند، امروز مجبور نبودند برای تلافی ناکامی خود به دو قطبی «رای حرام و رای حلال» متوسل شوند.ما معتقد به تفکیک آرای حلال و حرام نیستیم و معتقدیم هر شهروند حتی از روی ناآگاهی نیز حق انتخاب دارد و نباید مواخذه شود، اما اگر قرار است رایی حرام خوانده شود، باید به پای آرایی نوشت که با تحریک احساسات مذهبی مردم در مناطق محروم و دورافتاده تلاش کردند روحانی را فردی سکولار و حتی ضددین معرفی کنند، بی‌محابا با طرح دروغ 2030 خانواده‌ها را دچار هراس کردند، از جایگاه ائمه اطهار برای منافع انتخاباتی استفاده کردند، گاه امام زمان(عج) و گاه امام رضا(ع) را هزینه انتخابات می‌کنند. از بیت‌المال برای پیروزی پل ساختند و تلاش کردند تا با توسل به هر اقدام صحیح یا ناصحیحی برنده انتخابات شوند که با « نه» بزرگ ملت روبه‌رو شدند.

اگرچه این مباحث در روزهای گذشته نقل هر محفلی بوده است، اما چیزی که در این میان به خوبی خود را نشان می‌دهد، این است که اصول‌گرایان نظام و انقلابی را می‌خواهند، که خود کارگزار و مدیر آن باشند و در این میان هرگاه اوضاع را بر وفق مراد خود نبینند،به گونه‌ای موضع‌گیری می‌کنند که حتی از خلال مواضع‌شان می‌توان مردم و نظام را نیز در معرض اتهام دید. آن‌ها به‌گونه‌ای عمل می‌کنند که گویی حاضرند برای اثبات ادعای دروغین مادری خود برطفل انقلاب و نظام،حتی تا مرز دوپاره کردن آن پیش بروند و در این میان چیزی که برایشان اهمیت دارد، اثبات ادعای آن‌هاست و نه ادامه حیات انقلاب و نظام.و نتیجه آن که این جناح بیشتر به نامادری شبیه است تا مادری که حاضر است مادر خوانده نشود، اما طفل زنده بماند.

سرمقاله همدلی

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 ناشناس 1396/3/12 13:15:43

    از شورا چه خبر جناب اصلاح‌طلب 

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها