اصول‌گرایان اگرچه پس از شکست سنگین در انتخابات 29 اردیبهشت ابتدا از سر عصبانیت برخی حرکت‌های هیجانی از خود بروز دادند و ابتدا رای نامزد شکست خورده خود را دوبرابر اعلام کردند و بعد هم که دیدند این تنها یک بلوف سیاسی برای کم کردن فشار سیاسی و البته امید دادن به هواداران خود است و کمتر کسی نیز آن را باور می‌کند، تلاش کردند تا به مانند انتخابات اسفندماه 94 برچسبی بر رای‌دهندگان به رقیب بزنند و این بار چیزی فراتر از «کوفی» و«انگلیسی» خواندن آنان بزنند که شاید خنکای بیشتری بر دل پر آتش بریزند و از همین‌رو دست بالاتر را گرفتند و رای آنان را «حرام» خواندند.

اما با فاصله گرفتن از شرایط هیجانی، اتاق فکر اصول‌گرایان تلاش کرد که واکنش معقولانه‌تری از خود بروز دهد. حاصل این هم‌اندیشی، ایده تشکیل «دولت سایه» بود. موضوعی که به نظر می‌رسد بیشتر حول محور سعید جلیلی می‌چرخد. چهره‌ای که وقتی دید نگاه بزرگان اصول‌گرا به سمت ابراهیم رئیسی چرخیده است، ترجیح داد از دور نظاره‌گر بازی اصول‌گرایان باشد.

انتخابات به پایان رسید و اصول‌گرایان که گویی فریب اقدامات تبلیغاتی رسانه‌های خود را خورده بودند «ناباورانه» با شکست سنگینی مواجه شدند و در مواضع پس از انتخابات خود تلاش کردند به این شکست واکنش نشان دهند. در این میان سعید جلیلی ابتدا در یک بیانیه و سپس در جمعی از اصول‌گرایان تشکیل«دولت در سایه» را پیشنهاد داد. امری که به نظر می‌رسد برای جلوگیری از فروپاشی بدنه هوادار اصول‌گرایی است که حداقل تا چهارسال دیگر کلید مراکز اجرایی را در دست نخواهد داشت.جلیلی در اولین جلسه از هیات دولت سایه‌اش گفته است:«نباید به خاطر نتیجه یک انتخابات منعفل شد؛ به نظر می‌رسد امروز بیش از هر زمان دیگری به تشکیل یک «دولت سایه» نیازمندیم. طی ۴ سال گذشته در عرصه‌های مختلف، استعدادها و برنامه‌های دقیق و خوبی به‌دست آمده که ان‌شاءالله می‌تواند به عنوان یک «دولت سایه» در آینده طرح و به دولت و جامعه ارائه شود و امروز نیز اگر این جلسه برگزار می‌شود اولا به معنای تشکر از عزیزانی است که در این ۴ سال در این روند زحمت بسیار زیادی کشیدند و ثانیا قرار است یک همفکری صورت بگیرد تا مشخص شود چگونه این روند در ۴سال آینده با قوت بیشتری ادامه پیدا کند. جریانی که امروز ۱۶ میلیون پشتوانه اجتماعی دارد باید نسبت به آینده امیدوار باقی بماند و افکار عمومی نیز به خوبی متوجه شود این جریان در عرصه‌های مختلف حرف‌های جدی دارد. نباید هر ۴سال یک‌بار آمد و با کلی گویی رویکرد انقلابی را به مردم معرفی کرد بلکه این کار باید قدم به قدم، محله به محله و در طول زمان انجام شود تا نتیجه بدهد و در این مسیر نیز باید تمام ۱۶ میلیون نفر در صحنه حاضر باشند تا بقیه مردم نیز همراه شوند.»

جلیلی اگرچه از 16 میلیون رای ابراهیم رئیسی مایه گذاشته تا دولت در سایه را دارای پشتیبان وانمود کند، اما به نظر می‌رسد بسیاری از همراهان ابراهیم رئیسی در انتخابات (که عمدتا از نزدیکان محمود احمدی‌نژاد در دولت‌های نهم و دهم بوده‌اند) نمی‌خواهند زیر علمی سینه بزنند که سعید جلیلی برافراشته است و از همین رو پیش‌بینی می‌شود که مهم ترین کنش سیاسی درون جناحی اصول‌گرایان در روزهای «اختلاف بر سر دولت در سایه» باشد.

پایگاه خبری انتخاب در تحلیلی در این باره نوشته است:«پشت آرامش این جناح، گویا طوفانی در حالی شکل‌گیری است؛ راست‌گرایان مضطرب‌تر از همیشه‌اند؛ اختلافات سرباز کرده و جنگ قدرت عجیبی میان طیف‌های مختلف آنها در حال شکل‌گیری است. اکنون چند صد کیلومتر آن طرف‌تر در مسجدی در مشهد ابراهیم رئیسی خود را نماینده، سخنگوی و لیدر جناح نامیده و البته خود را مستظهر به ۱۶ میلیون رای کسب شده در روز انتخابات می‌داند. این طرف اما در پایتخت در خیابان پاستور، سعید جلیلی در دفترش به یاد روزهای قبل از انتخابات همراهانش را فراخوانده و فرمان تشکیل دولت سایه را داده است. وضعیت عجیب و غریبی است؛ گویا تلاش برای خداحافظی زودهنگام با نامزد ویژه اصول‌گرایان آغاز شده. تلاشی بسیار سخت که با مقاومت حامیان ابراهیم رئیسی مواجه شده است.»

به نوشته این سایت «تصمیم‌سازان دولت در سایه، رئیسی را یک چهره تمام شده می‌دانند. کسان دیگری هم هستند که معتقدند نباید اتاق فرمان هدایت و کنترل جناح در قم و در همان موسسه مشهور( موسسه آیت‌الله مصباح یزدی) باشد.»

اما بدون تردید بسیاری از آنان که همه سرمایه اصول‌گرایی را در انتخابات اخیر به پای رئیسی ریخته بودند و قید دیگر طیف‌های اصول‌گرا را زده بودند، حاضر نیستند که در سایه دولت در سایه سعید جلیلی باشند. انتخاب می‌نویسد:«جدال مهم و سرنوشت‌سازی در جناح آغاز شده است؛ باید دید در این زورآزمایی و وزن‌کشی سیاسی زور کدام طیف بیشتر است. آیا می‌توان از همین حالا و با آسودگی گفت که کار از دست ابراهیم رئیسی و شاگردان آیت‌الله مصباح خارج شده یا که نه باید به این فکر کنیم که نوپدیدهای اصول‌گرا به این سادگی قدرت به دست آمده را که فعلا در کاراکتر لیدر ۱۶ میلیون نمود بیرونی یافته را از دست نخواهند داد. باید منتظر بمانیم؛ یک جنگ قدرت تمام عیار در پیش است. عجله نکنید نشانه‌هایش همین روزها بیشتر نمایان می‌شود.»

در این میان آنچه که خود را نشان می‌دهد جدال درونی اصول‌گرایان بر سر مرده‌ریگی است که از شکست حاصل شده و حاصل شکست چیزی نیست که بتواند افراد را به دور خود جمع کند، یعنی «جدال بر سرهیچ.»

منبع: همدلی