در روزهای اخیر شاهد بداخلاقی ها وکج اندیشی هایی بودیم که بی مثال نیست و اگردرتاریخ معاصر و حتی قرون وسطی و عصر حجر کنکاش کنیم مطمئنا مشابه این مواردیافت خواهدشد؛ در روز قدس رئیس جمهور را بنی صدر زمانه خواندند!!!!پس محتمل هست این دار ودسته ای که چند سالی هست سازمان یافته قصد را برتخریب افراد مدیر و مسئول ان هم درسطح کلان نهاده اند اگر روزی رهبری هم با مواضع و افکار انان مخالفت ورزد او را با شخصی دیگر در تاریخ مقایسه کنند و چه بسا با ظالم و یاستمگری برابر دانند و گواه این موضوع رفتار زشت و ناروا این گروه می باشد که هرگونه مخالفتی را با خود برنمی تابند ومخالفت را به معنای ضدیت با انقلاب و اغتشاش و فتنه می دانند؛ متاسفانه از سخنان رهبری کشور،انطورکه باید درست برداشت نکردند و خود را اتش به اختیار می دانند!!! که این جای بسی درنگ دارد،که عده ای افراطی و کوته نظر که عمر سیاسی انها به ربع قرن هم نمی رسد و از اصلِیت واهلیت بر خوردار نیستند،سلیقه و طبع شخصی خود را فراتراز قانون بدانند و هرکجا که لازم باشد حاکم قانون باشد، فکرخود را قانون برشمرند و اقدام شخصی کنند؛ درکجای این جهان بی کران به جز گروه خودسر و فاقد هویت داعش که سرکرده و گماشته می باشند ما شاهد بی قانونی و هرج و مرج هستیم؟؟؟گروه داعش با نام محمد رسول الله و اعتقاد به خدای یکتا و پیامبردین اسلام دست به تجاوز می زند و چنان خودرای و انحصارطلب بوده که براین باورهستند به جزخود همه کفار هستند و باید از دم سر بریده و برده گی گرفته شوند؛این گروه هرکس که مخالف نظرات و باورهای افراطی خودشان باشد را تکفیر می کند وکافرمی نامد، همچنین استقلال وتمامیت ارضی،و قوانین بین الملل را زیر پا گذاشته و فراتر از ان هرکجا که لازم دانست دست به رعب و وحشت و از جمله اقدام به عملیات انتحاری و ترورمی کند و بیش از همه موجب اسلام هراسی و دین گریزی می شود؛ پس تفاوتی شگرف دربین اسلام تشیع و اسلام داعش وجوددارد؛ اگر قانون را محترم نشمریم به رفتارمان با گروه داعش بی مثال نیست؛ اگراموزش و اخلاق صواب را نادیده بگیریم با تحجر همسان خواهیم شد و امروز در روز روشن شاهد این بی قانونی ها و لاابالی گری هستیم که بیش از همه کشور را به سمت تجزیه و انشقاق و چند قطبی شدن سوق می دهد؛ روز قدس ،روز وحدت و روز اتحاد بوده و هست و میراث امام خمینی (ره )بوده و ایامی  توان گفت اشخاصی که شعارهای فتنه و آشوب برانگیز سر می دهند رفتارشان با اتحاد و همدلی برابری می کند؟؟؟به ضرس قاطع می توان گفت که باید از اینگونه فعالیت ها ترسید چرا که ما درخاورمیانه زندگی می کنیم و خاورمیانه یعنی نفاق و یعنی جدایی و یعنی جنگ و یعنی آشوب؛ پر واضح و مبرهن است با توجه به اسناد و شادی رسانه ها و جناح راست افراطی در اسرائیل و حزب جمهوری خواه و تندرو که دائما برطبل جنگ می کوبد،اگر مسئولین با اینگونه،بد رفتاری، ولنگاری ها،بی قانونی ها و بی تدبیری و سواستفاده اشخاصی کوته فکر از واژه ی انقلابی گری برخورد نکنند در آینده ی نزدیک شاهد درگیری های داخلی باشیم؛ تا دیروز معجزه ی هزاره ی سوم، اقای احمدی نژاد را با شهیدرجایی برابر می دانستند و عاقبت این شد که هرکدام درحال اعلام برائت از رفتار و کردار ایشان هستند،و حال رئیس جمهور وقت را چون مطابق میل ،معیار و سلیقه ی شخصی آنان عمل نمی کند، و قانون را معیارقرارداده است، با اقای بندصدر!!!!! کسانی که از دیوار سفارت بالارفتند و مکانی که از لحاظ  بین الملل و قانونی کاملا مصونیت دارد را به اتش کشیدند و همچنین امروز قصد دارنداز ورود بانون که قشری کاملا تاثیرگذار ،در جوامع بین الملل و کشورهای جهان اول هستند،و می توانند به ما که کشوری درحال توسعه هستیم با میدان دادن و لحاظ کردن ظرفیت و به کارگیری انان درتمام سطوح  و تعریف و ظایف و دیگر موارد ارزشی، جلوگیری کنند؛ اگرخوشبینانه به این قشر فقیر درفکر ،نگاه کنیم اوج افق دیدشان،تا نوک دماغشان هم نیست، چه برسد به اینکه دوراندیش هم باشند؛ تحجر را با انقلابی گری به اشتباه گرفتند و دائما در پی مصادره اشخاص و جریان انقلابی هستند؛ اینان رهرو و ادامه دهنده ی همان دسته ای هستند،که به سردستگی شعبان بی مخ ،مصدق را خانه نشین کردند؛ از حنجره ی این دسته که مطمئنا اتاق فکری ،دل در گرو تحجر و استنکاف بی چون و چرای انان از دستور آتشان دارد، صدای پاو چکمه های دشمن به وضوح طنین انداز می شود و می توان خسران و تجزیه را درصورت عدم برخورد دستگاه قضا ،و همچنین عدم  برخۈرد قانون ،به وضوح برای اینده ی کشورمان به تصویرکشید؛ در سوریه هم از اول شاهد چنین درگیری ها ،چند قطبی و مخالفت هایی بودیم که عده ای دربین مردم رخنه کرده و باعث انشقاق شدند و امروز شاهد نابودی و عدم استقلال و وابسته شدن ان به قدرت های بیگانه هستیم؛ اگر هردسته ی فاقد هویتی رفتار و ذائقه ی خود را ، ملاک و قانون قراردهد و از قانون تمکین نکند، اصل های قانون اساسی را نادیده بگیرد، منتجه ی ان بی مثال به سرگذشت کشورسوریه و عراق نیست؛ درقانون امده اصل بر برائت می باشد مگر اینکه خلاف ان اثبات شود؛ ایا این درست می باشد هر دارو دسته ی فاقد هویتی در لوای ارمان های امام و انقلاب ،اردو کشی کند و از روزهایی که درتقویم برای راهپیمایی در جهت اتحاد و همبستگی لحاظ شده در راستای رسیدن به مطامع امیال و غرض ورزی بهره برداری کند؟؟؟؟ ایا می توان چنین رفتارهایی که ریشه در جهالت ،بی سوادی و علیل الحالی دارد را انقلابی گری دانست؟؟؟ ایا این رفتارها جز بی اعتمادی مردم ،به حاکمیت می تواند ثمره ای در برداشته باشد؟؟؟ دلایل عدیده ای می توان نام بُرد که این دسته رفتارشان قابل هضم نیست و همچنین می توان رفتارشان راخلاف قانون ،عرف شرع دانست، و باید مسئولین چنان شفاف و سلیس تحلیل و اعلام موضع کنند که این دسته دائما مصادره به مطلوب نکنند؛ در اخر لازم به ذکر هست، که اگر تحجر ،افراطی گری و نادیده گرفتن قانون را دین داری و انقلابی گری معنامی کنید، پس علی ایحال با این تعریف باید گفت دین دارترین گروه گروه داعش هستند،چون نه قانون را قبول دارند و نه استقلال کشوری را و بر این باورهستند که در چنین عصری باید احکام بدوی دین اسلام با تعاریف خودشان جاری و ساری باشد، پس اگر قانون را فصل الخطاب ندانست و هرکس مطابق سلیقه و برداشت شخصی خود عمل کند، مطمئنا می شود گفت داعش به زودی درکشور ما فراگیر خواهد شد؛ پدیده و طرز تفکر شوم و منحوس داعش در هرکجامی تواند نشر پیداکند، و باید با قانون از بروز هرج و مرج، و همچنین اشوب جلوگیری کرد و این گروه باید خود را ملزم  به رعایت قاون بداند و از قانون تمکین کند و اینکه باید بدانیم اتش به اختیارقانون و اجراکننده ی ان یعنی قوه ی مجریه می باشد؛ باید بدانیم انقلابی گری با دروغ تهمت ،افترا،و افراطی گری منافات دارد و باهم درتعارض و تضاد هستند، و تردیدی در این نیست که دولت باید نقد شود چون از ارکان دموکراسی پذیرفتن نقد و وجود فضا برای منتقد هست و اما نقد با ،فحاشی و هتاکی یکی نیست و کاملا با هم درضدیت هستند؛ قانون اساس تمام امور هست و امید به اینکه بپذیریم و اقتدا به این مهم داشته باشیم.