«زنی به نام مریم»

«زنی به نام مریم»

سالهاست که دردم آرایش مد بهره کشی است .سالهاست که در پی یافتن راه حلی برای برون رفت زنان خاورمیانه از تعصب شرقی و فریب غربی ام..بحران سنت و مدرنیته و تضادهای حاصل از آن کی و چگونه بدون نابودی ارزشهای اخلاقی حل میشود..غربی که زن شرقی را با حجاب و چهره ی بدون آرایشش تقبیح میکند و مدل زنان هالییودی و انواع لوازم ارایشی با عکس زنان و مارک شرکت های خوش نام را برایش الگو قرار میدهد تا از خود بیگانه اش کند.سرمایه داری این همه را برای انقیاد زنان و تحت سلطه کشیدن آنان انجام میدهد برای آنان افسانه ای میسازد از کفش سیندرلا و رقابت جنسی را به تنها هدف انان تبدیل میکند وافسانه ای از گذشتکان که تمام زنان را داری طبیعتی رقابتی برای کسب شوهر میداند و با انواع مد و ارایش او را مورد بهره کشی و ستم قرار میدهد.پول ناچیزش را میگیرد و او را به کالاهایش میفروشد.انواع فمنیست ظهور می کند و متاسفانه برون رفت زنان را از این وضعیت مبارزه با مرد قلمداد میکنند و مرد را به مثابه غولی در مقابلش جلوه میدهتد تا او را از توجه به ریشه ی اضلی ستم یعنی سرمایه داری بازدارد.سرمایه داری که ایران را به عنوان رکورد دار مصرف لوازم ارایشی شناخته و هر روز از طریق شبکه های مختلف تبلیغاتش را برای بهره کشی بیشتر وسعت میدهد و زن ایرانی و شرقی را از یافتن انگیزه ها و ارزش های اصلی زندگیش دور میگند و او را بیش از پیش از محیط و انسانیت و حتی خودش بیگانه میکند.سرمایه داری دزد مواد خام و منابع انساتی ما چه به شکل نخبه پروری و چه به شکل بردگی زنان است.چرا که سود هدف اصلی و اساسی اوست. و اما زنی به نام مریم که هیچ آرایشی بر صورتش ندارد.معصومیت خاصی دارد.پیوندی دیرینه با هنر دارد .چون اگر تعریف مایاکوفسکی رو از هنر بپذیرم که هنر چکشی برای تغییر جهان است او به درستی جهانش را تغییر داد..پیوندی که پلی میان گذشته .حال و آینده جهان است.پیوندی زیبا شناختی با زیبایی اصیل انسان و نه تنها زن که او را خاص و بی رقیب می‌کند.او از زیبایی شناختی بازی با اعداد زیبایی روح خودش را بازیافت. نه فمنیستی او را شاگردی آموخت و نه تعصبی او را جهل. او مریم بود عصاره محیطش و مبارزه با هزاران افسانه‌ای که از زن تقلبی به وجود آوردند. چشمان روشنش روشنی دهنده چشم هزاران زنی است که می‌خواهند چشمشان را بدون آرایشی ساختگی به جهان باز کنند و جهان را از این دریچه های تنگ و محدود مکتب ها نجات دهند و برای نجات ارزش های به غارت رفته انسانی به پا خیزند. مریم نه تنها زن اصیل و زیبایی اصیل زن را پرورش داد که انسانیت را در انزوای علمی و فروتنانه‌ی خویش معنا بخشید.

آری زن اصیلی چون مریم برای به دست آوردن هویت اجتماعی و به دست آوردن جایگاه در جهان خودش را به کالاهای تقلبی نمی‌فروشد .. در بازی یک هفته و یک شبه شرکت ها برای عرضه مد گم نمی‌شود او با زنده کردن زیبایی عقلانی، روحی، عاطفی خویش جهان را به تصویری واقعی دعوت می‌کند..آری زن اصیل واقع‌بین است اما به دنبال ممکن کردن ناممکناتی است که دیگران آن را آرمانی میدانند.

مریم نیمه گم شده زن شرقی است و راهی برای حل بحران مدرنیته و سنت.زنی که با مدرنیته ی عمیق و واقعی غربی و عقل گرایی پیوند داشت و با زیبایی زن اصیل شرقی قرابتی تام....

یادت گرامی.راهت پر رهرو

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 8 نظر

  • 1 الهام صالحی 1396/4/29 21:20:20

    یادم رفت در پیان قبلی نامم رو ذکر کنم.این پبام قبلی در پاسخ دوستان بودرو نوشتم.....

    پاسخ
  • 2 ناشناس 1396/4/29 21:14:28

    ممنون از تمام دوستان که نظر دادن...اقای موسوی نژاد شما یه زحمت به خودتون بدید متن رو بخونید و ببینید من کدام مریم رو نمونه زن شرقی دونستم ..مریم میرزا خانی منظور هست و نه بی بی مریم بختیاری..که صد البته بی بی هم در جای خود با شجاعت و جسارت و غرور تحسین برانگیزش در برابر استعمار یک الکو هست ...اقای جبارنژاد شما لطف دارید به من ..مکتب هایی که حول انسانیت باشن چ شرقی و چ غربی برای نجات انسان خوب هستن و قابل ستایش..بله من هم اشاره کردم زن شرقی رو باید با توجه به محیطش براش نسخه ازدی تجویز کرد و سیر تکامل جوامع با هم فرق دارند

    پاسخ
  • 3 سید غلامعباس موسوی نژاد 1396/4/28 23:1:40

    به عقیده من نمی توان از روش بی مریم برای زن امروز الگو تراشید و فکر کرد که در جهان امروز می توان بدون استفاده از مواد ولوازم آرایشی زن شرقی را زنده نگه داشت. می توان به عنوان یک الگو از بی مریم مدلی اجتهاد کرد وگرنه چون کار بی مریم کاری مردانه قلمداد می شود، مورد توجه جامعه است. بی مریم نه فمنیست بود و نه سنش و نه شرایط اجتماعی و نه اقلیمی به او اجازه زندگی امروزی را نمی داد.وگرنه تنها استفاده ای که می توانست در صورتش استفاده کند، عینک بود و تنها ابزاری که می توانست از تکنولوژی بردارد، تفنگ بود. نه نماد زن شرقی و نه نماد چپی و نه مخالف سرمایه داری بود. بلکه خودش و خاندانش فئودال و تیول دار و جز احشام داران و کلانتران بودند و گرنه هیچ زن فقری حداقل در آن زمان، نمی توانست بی مریم شود

    پاسخ
  • 4 دیوجام 1396/4/28 15:4:59

    بسیار جالب و زیبا

    پاسخ
  • 5 پناهی 1396/4/27 20:19:31

    از افتخارات جنبش زنانی بانوی شجاع

    پاسخ
  • 6 محسن جبارنژاد 1396/4/26 23:21:49

    متن زیر سیطره ی کلیشه های چپ است. نباید به بهانه ی نگاه منحط نظام سرمایه داری به زن به دام خوانش های معیوب مارکسیستی از زن افتاد. حکایت نگاه اول و دوم حکایت چاله و چاه است. زن ایرانی را جز در متن سنت های بومی، تاریخی و دینی این سرزمین نمیتوان فهم کرد. اشکال عمده ی روشنفکری غیر مولد ایرانی دقیقا در ناتوانی از فهم همین سنت ها نهفته است

    پاسخ
  • 7 محسن جبارنژاد 1396/4/26 20:36:49

    خانم صالحی فرقشان با خیلی های دیگر این است که حرف دلش را هم میزند و هم مینویسد.این بار نیز مثل همیشه صادقانه نگاشتند منتها رگه هایی از نگاه چپ در این متن به چشم میخورد. فقط یک توصیه و آن اینکه در نقد سرمایه داری غرب( که صد البته نگاه منحط اش به زن کاملا عیان است) به ورطه ی نگاه های چپ و خوانش های مارکسیستی نیفتیم که حکایت این دو حکایت چاله و چاه است. فهم زن ایرانی جز از مسیر فهم سنت های بومی خودمان امکان پذیر نیست و این مساله ایست که سالهاست روشنفکری غیرمولد در ایران به عمد یا غیرعمد از فهم آن عاجز است

    پاسخ
  • 8 رضا 1396/4/26 3:43:15

    جون خت صالحی دست وسر سرمایه داری وردا..کلومو کردی

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها