بغض قالیباف در نامه‌ای به «جوانان اصول‌گرا» شکست/ عصیان علیه اصول‌گرایی

بغض قالیباف در نامه‌ای به «جوانان اصول‌گرا» شکست/ عصیان علیه اصول‌گرایی

شهردار تهران که به واسطه حضور اصول‌گرایان در شورای شهر توانسته بود 12 سال در سمت خود باقی بماند، پس از رای‌آوری مطلق اصلاح‌طلبان در شورای پنجم و همچنین ناکامی در انتخابات دوازدهم ریاست جمهوری، روزهای پایانی مسئولیت خود را سپری می‌کند. محمدباقر قالیباف که پس از این باید به عنوان شهردار سابق تهران از او یاد کرد، پس از حذف درون جناحی توسط یاران اصول‌گرای خود در انتخابات ریاست جمهوری، در این روزهای پایانی مسئولیتش در شهرداری تهران،بغض در گلو مانده خود را شکست و با انتشار نامه ای به « جوانان انقلابی» انتقاد از دیگر اصول‌گرایان را در دستور کار خود قرار داد. او با انتقاد از همفکرانش موضوع «نواصول‌گرایی» را مطرح می‌کند، که نشان می دهد او دیگر نمی خواهد زیر علم اصول‌گرایی دو دهه گذشته سینه بزند. او طی نامه‌ای 5 سوالی با بیان‌ اینکه تغییرِ اساسی در نحوه کنش جریان اصول‌گرایی جزو مطالبات امروز است، تاکید کرد که باید حرکت در راستایِ «نو‌ اصول‌گرایی» هرچه سریع‌تر آغاز شود. او با انتقاد از دولت و دوستان خود تاکید کرد: پایان رقابت‌های انتخاباتی به معنایِ فراموش کردنِ ناکارآمدی‌هایِ دولتِ مستقر یا نادیده‌گرفتن برخی خطاهایِ دوستانِ جبهه انقلاب نیست. موضوعی که باعث شد علی شکوری‌راد، دبیرکل حزب اتحاد ملت نسبت به آن نامه واکنش نشان دهد. شکوری‌راد درواکنش به نامه و پیشنهاد قالیباف که به دلیل حذفش از گردونه رقابت‌ها توسط دوستان اصول‌گرای خود و ترجیح ابراهیم رئیسی به او باعث شدند برای چندمین بار مغلوب عرصه انتخابات شود و از این به بعد دیگر حتی نتواند آرزوی رئیس جمهور شدن را در سر بپروراند، در توئیتر خود نوشت: نواصول‌گرایی یعنی جذب حامى و هوادار با هر نوع باور و هر نوع سبک زندگى. یعنی هر شکل و هر جور می‌خواهی باش، اما فقط با ما باش و به ما راى بده!

کنایه‌های زیباکلام به قالیباف: به در و دیوار می‌زنی تا جایگاهی پیدا کنی

نامه سرگشاده قالیباف، واکنش‌های زیادی رابه همراه داشت و علاوه بر شکوری‌راد، برخی از جمله «صادق زیباکلام» نیز نسبت به این نوشته واکنش نشان داد. این چهره سیاسی اصلاح‌طلب و استاد دانشگاه این رفتار را به در و دیوار زدن قالیباف برای به دست آوردن پست و جایگاهی دانست و معتقد است: قالیباف نمی‌تواند از نظر سیاسی در حوزه تفکر، اندیشه و جریان‌سازی تبدیل به رئیس یک جریانی به نام نواصول‌گرایی شود. در واقع هیچ شخصیت کت و شلواری نمی‌تواند چنین جایگاهی را در جریان اصول‌گرا احراز کند، چون همچنان شیخوخیت اصول‌گرایی روحانیت است. به عبارت دیگر جامعه روحانیت و جامعه مدرسین پدرخوانده جریان اصول‌گرایی محسوب می‌شوند. در واقع جریان اصول‌گرا به آن درجه از تکامل اجتماعی نرسیده که یک چهره غیرروحانی بتواند برای جریان اصول‌گرا جریان‌سازی کند و یک تحولی را به وجود بیاورد.

رای‌آوری قالیباف بیشتر از رئیسی بود

البته اقدام اصول‌گرایان برای کسب رای به هر قیمت و خصوصا دیدار رئیسی با تتلو خواننده زیرزمینی واکنش‌هایی را پیش از این به همراه داشت و منجر به اختلاف نظر برخی اصول‌گرایان شد. محمد دهقان، رئیس ستاد انتخابات قالیباف نتیجه کنار رفتن قالیباف به نفع رئیسی را ریختن ۵۰درصد از آرای او به سبد روحانی دانست و دیدار تتلو با رئیسی را کار غلط و حتی بدی دانست که بسیاری از افراد را در انتخابات به تردید انداخت. گفتنی است؛ اصول‌گرایان در انتخابات اخیر از دیدار رئیسی با تتلو نشان دادند که حاضرند برای بازگشت به قدرت دست به هر کاری بزنند و اصول خود را زیر پابگذارند. در تایید این نکته همین کافی است که به لیست میهمانان خبرگزاری فارس در جشن یک سالگی فارس پلاس نگاهی بیندازیم. با نگاهی گذرا به ردیف ویژه میهمانان در سالن و همردیف شدن عزت‌الله ضرغامی رئیس اصول‌گرای سابق صدا و سیما، حسین نقوی حسینی نماینده اصول‌گرای مجلس، تتلو خواننده زیرزمینی و حمیدرسایی نماینده سابق اصول‌گرای مجلس که همگی از اعضای جبهه پایداری و حامیان احمدی‌نژاد هستند و در انتخابات اخیر از ابراهیم رئیسی حمایت کردند، بسیاری از حقایق روشن می‌شود. البته قالیباف با این نامه سعی در جداکردن حساب خود از این طیف داشته و می‌کوشد با طرح موضوعی مثل نواصول‌گرایی خود را پدر معنوی و به اصطلاح لیدر اصول‌گرایی معرفی کند. گفتنی است؛ محمدباقر قالیباف طی این نامه انتقادی، در حقیقت فرمان حمله علیه سران اصول‌گرا را صادر کرده است و با گلایه از دوستان همفکرانش که با پشت کردن به او موجب حضور رئیسی در انتخابات به عنوان رقیب روحانی را فراهم کردند، نوشته است: «فعالانه و آتش‌به‌ اختیار وارد صحنه شوید.» در بخش دیگری از نوشته شهردار فعلی تهران آمده است که تصمیم‌گیری در راسِ جریان اصول‌گرایی دچارِ اختلال است. قالیباف همچنین با بیان‌ اینکه تغییرِ اساسی در نحوه کنشِ جریانِ اصول‌گرایی جزو مطالبات امروز است، تاکید کرد: این مهم زمانی اتفاق خواهد افتاد که شما امیدوارانه، فعالانه و آتش‌به‌اختیار وارد صحنه شده، منتظرِ اقداماتِ از بالا به پایین در جریانِ اصول‌گرایی نباشید؛ زیرا تحلیلِ رفتارهایِ پس از انتخاباتِ برخی دوستان نشان می‌دهد تصمیم‌گیری در این مورد در راس جریان همچنان دچار اختلال است. در بخش دیگری از نامه قالیباف آمده است: چاره‌ای جز تکیه بر جوانان در انجامِ کارهایِ بزرگ و ماندگار نیست و یکی از کارهای بزرگ جسارت «خود‌انتقادی» و متحول کردن اصول‌گرایی، بدونِ تضعیفِ این جریان در مقابل رقیبی است که اصلی‌ترین هنر آن تزریق ترس مصنوعی به جامعه، به قصد فراموش کردن وعده‌ها و ناکارآمدی‌هایش است. شهردار فعلی تهران در بخشی از این نامه خطاب به جوانان اصول‌گرا نوشته است: بدون شک نخستین گام در انجام این رسالتِ مهم و به سر منزل مقصود رساندنِ آن، ترسیم ویژگی‌ها و مبانیِ «نواصول‌گرایی» است و لذا برآنم که در همین باب چند پرسش و دغدغه جدی را با شما در‌میان بگذارم و شما را دعوت کنم در عرصه عمومی، و در صورت تمایل به صورت خصوصی، جواب آنها را به بحث و گفت‌وگو بگذارید. قالیباف خطاب به جوانان اصول‌گرا در این نامه نوشته است: در ماه های گذشته بسیاری از شما به صورت حضوری و غیر‌حضوری با من از دغدغه‌های جدی خود درباره آینده کشور و انقلاب سخن گفتید. این شور و شوق و احساسِ مسئولیت تحسین‌برانگیز شما مرا برآن داشت که دست به قلم برده و برخی نگرانی‌های خودم را با شما و مردم عزیزمان در میان بگذارم. پایانِ رقابت‌هایِ انتخاباتی به معنایِ فراموش کردنِ ناکارآمدی‌هایِ دولتِ مستقر یا نادیده‌گرفتن برخی خطاهایِ دوستانِ جبهه انقلاب نیست. قالیباف البته در این نامه حداقل اشاره‌ای نکرده است که دولت در چه زمینه‌هایی ناکارآمد بود و مردم چرا دولت به گفته او ناکارآمد را دوباره انتخاب کردند. اما این نامزد چند دوره انتخابات ریاست جمهوری در ادامه نوشته است: در برابر این نگرانی‌های دلسوزانه، دو پرسش بیش از هر چیز، ذهن من را به خود مشغول کرده است: پرسش اول این که ناکارآمدیِ دولت زمینه را برای تغییر در وضع موجود در افکارعمومی کاملا مهیا کرده بود، چه عواملی باعث شد که ما این فرصت بزرگ را هم مانند گذشته از دست بدهیم و در عمل اجازه بدهیم با تثبیت مدیریت خسته، بسته و زاویه‌دار با گفتمان انقلاب اسلامی و منافع ملی، زندگیِ جاریِ مردم و آرمان‌هایِ انقلابِ اسلامی چهار سال دیگر در بیم و نگرانی سپری شود؟ و در پی این سوال، پرسش بعدی مطرح می‌شود که برای اصلاح این روندی که سال‌هاست ادامه دارد و باعث شده جمهوری اسلامی نتواند در دوران پس از دفاع مقدس حتی یک دولت کارآمد در حل نیازهای مادی و معنوی مردم و نزدیک به افق آرمان‌های انقلاب اسلامی را تشکیل دهد، چه باید کرد؟

قالیباف به دنبال تطهیر خود از گذشته است

قالیباف در نامه انتقادی خود نسبت به دوستان اصول‌گرایش، از دولت یازدهم و ناکارآمدی آن صحبت کرده است. او بدون اینکه اشاره کند در دوره 12 ساله شهرداری‌اش مردم تهران با چه مشکلاتی مواجه بودند و حتی بدون اینکه از مشکلات بافت‌های فرسوده تهران مثل پلاسکو، املاک نجومی و واگذاری‌های غیرقانونی املاک و تراکم‌فروشی بیش از اندازه در شهر و بدهی‌های ۶۰ هزار میلیارد تومانی شهرداری که برای شورای شهر و شهردار جدید تهران به یک معضل جدی تبدیل خواهد شد، سخنی به میان آورد، در پی تطهیر خود از گذشته و مظلوم نمایی است.

عصیان علیه اصول‌گرایان

نکته مهم دیگری که می‌توان از این نامه استنباط کرد این است که نامزد آزرده‌خاطر سه انتخابات گذشته، پرچم عصیان علیه جناح اصول‌گرا را برافراخته است و ترجیح می‌دهد که از این پس جوانان اصول‌گرا را مخاطب خود قرار دهد و نه بزرگان این جناح قدرتمند را. او آشکارا آزردگی خود را از تصمیمات این جناح نشان داده است. و به خصوص اعتراض خود به آخرین تصمیم مهم این جناح(یعنی برگزیدن ابراهیم رئیسی تازه از راه رسیده به جای او برای مبارزه انتخاباتی) را دو ماه پس از انتخابات علنی کرده است.

زیبا کلام: قالیباف دست و پا می‌زند

صادق زیباکلام در انتقاد به نامه قالیباف با کنایه او را مورد خطاب قرار داد و گفت که بعید می‌دانم حتی نماینده شوی! مهم‌ترین بخش‌های کنایه آمیز صحبت‌های صادق زیبا کلام به این شرح است: شاید آقای قالیباف می‌خواهد که یک جایی برای خودش در سپهر سیاسی ایران به وجود بیاورد و می‌خواهد در حقیقت به سرنوشت احمدی‌نژاد دچار نشود. چون به هر حال می‌داند اگر بخواهد به جریان اصول‌گرایی بچسبد هیچ جایگاهی ندارد. یعنی او نه در بین اصول‌گرایان جایگاهی دارد، نه بیرون جریان اصول‌گرایی؛ بنابراین آقای قالیباف امیدوار است با مانورهایی این‌چنینی جایگاهی در سپهر سیاسی ایران تحت عنوان نواصول‌گرایی یا اصول‌گرایی جدید برای خودش به وجود بیاورد. قالیباف درست می‌گوید اصول‌گرایی به آخر خط رسید. معتقدم اصول‌گرایی نه امروز که در دوم خرداد 76 به آخر خط رسید. منتهای مراتب آن 8 سالی که آقای احمدی‌نژاد آمد آن 8 سال به نوعی اصول‌گرایان را گول زد. در واقع آن 17 میلیون رای آقای احمدی‌نژاد در تیر 84 اصول‌گرایان را به این نتیجه رساند که حیات سیاسی قابل توجهی در ایران دارند. قالیباف دست و پا می‌زند که در روزهای آخر شهرداری تهران یک جایگاهی را برای خودش مهیا کند. حالا یک تعابیر انقلابی را هم به‌کار می‌برد ولی همانطور که گفتم جریان اصول‌گرایی تمام شده است و دست کم اگر امیدی به جریان اصول‌گرایی باشد، این امید را باید به روحانیون دگراندیشی داشت که در آینده ظهور می‌کنند تا باز بتوانند با اسلام سیاسی یک حرکتی را به وجود بیاورند. حرکت قالیباف را هم نمایشی تبلیغاتی می‌توان نامید و هم تلاشی برای ایجاد یک جایگاه سیاسی است. اگر از نگاه آقای قالیباف نگاه کنیم می‌بینیم او نزدیک 12 سال شهردار بوده، قبلش نیز رئیس پلیس بود، الان هم آنقدر پیر نشده که برود بازنشسته شود، بنابراین خیلی سخت است که قدرت را رها کند و دیگر در قدرت نباشد، ولی در عین حال می‌داند هیچ شانسی ندارد، حتی بعید است بتواند نماینده مجلس شود. کدام بخش از جریانات اصول‌گرا از آقای قالیباف حمایت می‌کنند؟ نه اصول‌گرایان معتدل و میانه‌رو حامی قالیباف هستند و نه روحانیت و جریانات تندرو مثل پایداری اصول‌گرا ظاهر از قالیباف حمایت کنند. به همین دلیل آقای قالیباف به در و دیوار می‌زند تا شاید یک فضا و جایگاه سیاسی را برای خودش به وجود آورد.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها