ساز و کارهای آینده اصلاح‌طلبان/ راهبردهای اصلاح‌طلبی در افق 1400

ساز و کارهای آینده اصلاح‌طلبان/ راهبردهای اصلاح‌طلبی در افق 1400

اصلاح‌طلبان در طول چند سال گذشته با تکیه بر یک راهبرد تشکیلاتی مناسب توانسته‌اند اقتدار و هژمونی تحول‌خواهانه خود را حفظ کنند و این امر میسر نشد جز با استفاده از نصایح بزرگان خود که در جهتی قدم گذاشتن که فرآیند آن کسب موفقیت‌های متوالی در کارزارهای سیاسی بود.

انتخابات رئیس‌جمهوری و شوراهای شهر و پیش‌تر انتخابات مجلس دهم در حالی برگزار شد که اصلاح‌طلبان و حامیان جریان اعتدالی فاتح بلامنازع این عرصه شدند و توانستند با راهبرد و استراتژی که داشتند جریان رقیب خود یعنی اصولگرایان را به انزوای سیاسی بکشانند. امروز و در جریان پیروزی اصلاح‎طلبان در انتخابات ریاست‎جمهوری و شوراها در تهران و بسیاری از شهرهای بزرگ، فرصت خوبی برای عرض اندام این جریان سیاسی ایجاد شده است، اما بدون شک آنچه در این فضا باید برای جریانات اصلاحات حائز اهمیت باشد توجه به این امر بوده که بدون شک آنها برای این چهارسال باید برنامه و سازوکار مناسبی را اتخاذ کنند، در غیراینصورت مانند سال 84 علاوه بر باختن قافیه، زمینه ظهور پوپولیسم را بازتولید خواهند کرد و برای یک مدت طولانی پایگاه سیاسی خود را از دست می‎دهند.

از این رو داشتن یک برنامه و استراتژی درست و مناسب در مقطع فعلی برای این جریان سیاسی امری ضروری است که می‌تواند زمینه‌ساز چشم‌اندازی مهم و روشن در افق 1400 باشد.

ضرورت برنامه‌ریزی جامع

حفظ موقعیت فعلی اصلاح‌طلبان و تسری دادن آن به آینده امروزه دغدغه بسیاری از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب است. داریوش قنبری نماینده پیشین مجلس پیرامون سازوکار اصلاح‎طلبان در چهارسال پیش‌رو با توجه به پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‎جمهوری اظهارکرد: «در حال حاضر بدون شک برای ارائه یک سازوکار و برنامه مناسب به منظور تحقق مطالبات مردم و رویکردهای آنها در دولت دوازدهم باید در یک فرصت و زمان مناسب برنامه‎ریزی جامعی در این راستا صورت گیرد.» وی افزود: «به طور حتم اصلاح‎طلبان همانگونه که برای انتخابات برنامه و رویکرد مشخصی داشتند، باید درباره رویکردهای حزبی و کارجمعی خود نیز راهبرد مناسب را در نظر بگیرند.» اتخاذ راهبرد یا سیاست‌ورزی به شیوه یک کار جمعی امری است که در ماه‌های اخیر به کرات به عنوان انتقادی درون گفتمانی از سوی بسیاری از اصلاح‌طلبان نیز مطرح شده است. جوادی حصار در این راستا به «ابتکار» می‌گوید: «در حال حاضر اکثر قریب به اتفاق آدم‌ها خیلی ساده و سهل‌الوصول با اعتماد کردن و توجه کردن به برنامه‌هایی که به تایید آقای خاتمی می‌رسد خودشان را بی‌نیاز از قول و بررسی تمرین و ممارست برای کار جمعی می‌بینند و احساس می‌کنند که همین رویکرد کفایت می‌کند. در حقیقت با اعتمادی که به آقای خاتمی دارند به نوعی رفع نیاز می‌شود. به هر حال ممکن است که در ترسیم چشم‌اندازی که برای 4 سال آینده وجود دارد کسانی چون حسن روحانی یا حسن خمینی این نقش‌آفرینی را بر عهده بگیرند. این مسئله یکی از آفت‌هایی است که باید به شکلی جدی به آن پرداخت.»

استراتژی پوپولیسم‌زدایی

خطر مواجه با ظهور پوپولیسم و اقدامات موثر پیشگیرانه از جمله راهبردهایی است که جریان اصلاحات برای آن اتفاق نظر دارند. داریوش قنبری پیرامون اینکه اصلاح‎طلبان چه راهکاری را اتخاذ خواهند کرد تا چهارسال آینده با تکرار اتفاقات 84 و روی کارآمدن افرادی چون احمدی‎نژاد روبه‌رو نشوند تصریح کرد: «چنین اتفاقی نباید رخ دهد و بدون تردید برای این موضوع جریان اصلاحات باید در تدارک برنامه‌ای مدون و راهبردی باشد.» ظهور پوپولیسم که در سال 84 در فضای سیاسی ایران تجربه شد، در وضعیت فعلی به عنوان کانونی‌ترین محور آسیب‌شناسانه و پیشگیرانه‌ای است که جریان اصلاحات برای تلطیف حیات سیاسی خود و تحکیم چشم‌انداز آینده خود در نظر گرفته است. خطری که جوادی‌حصار نیز آن را گوشزد می‌کند و رفع این موانع و خطر احتمالی را با انجام اقداماتی دور از ذهن نمی‌داند: «یکی از کارهایی که اصلاح‌طلبان در چهار سال پیش‌رو با کمک دولت باید انجام دهند، بستری است که احزاب قدرتمند در آن ریشه بدوانند و رفتارهای اجتماعی از سمت شخص‌محوری به جمعیت‌محوری تغییر جهت دهند. یعنی ما بتوانیم با استفاده از فرصت‌های موجود و شخصیت‌های برجسته‌ای که در اردوگاه اصلاح‌طلبی هستند کاری کنیم که چهار سال آینده احزاب قدرتمند برنامه‌محور بتوانند بدنه اجتماعی حامی اصلاح‌طلبان و تحول‌خواهان را پیرامون برنامه‌ها و روش‌های اصلاحی خودشان جمع کنند و متاثر از این فضا زمینه جبهه قدرتمند و گسترده‌ای را از انسان‌های مطالبه‌گر و برنامه‌محور به وجود آوریم. اگر غیر از این رویکرد دیگری را اتخاذ کنیم ممکن است آسیبی متوجه ما شود و آن پراکندگی است که سال 84 آن را تجربه کردیم.»

حفظ ارتباط با بزرگان

پربی‌راه نیست اگر بگویم بیشتر موفقیت‌های جریان اصلاحات در سال‌های اخیر متاثر از بزرگان این جریان بوده است. داریوش قنبری درباره ارتباط اصلاح‎طلبان با بزرگان این جریان به عنوان امری مهم اظهار کرد: «مسیری که در حال حاضر در بدنه اصلاح‎طلبان به پشتوانه حمایت مردم و نصایح بزرگان این طیف صورت رفته است به سختی به دست آمده است از این بدون شک باید برای حفظ آن تمامی سعی و تلاش خودمان را به کار ببنیدیم.» استفاده از ظرفیت بزرگان جریان اصلاحات امری است که صادق جوادی حصار نیز به آن اشاره می‌کند و معتقد است: «یکی از نقاط قوتی که در حال حاضر اصلاح‌طلبان و جریان دولت دارند، شخصت‌های ممتاز و تعیین کننده‌ای است که بعضی از چهره‌های اصلاح‌طلب در این میدان از خود نشان داده‌اند؛ در گذشته مانند آیت‌الله هاشمی، سیدمحمد خاتمی و الان هم روحانی و حسن خمینی و دیگران.» بهره‌گیری و استفاده از ظرفیت بزرگان جریان تحول‌خواه البته سویه دیگری نیز دارد که جوادی‌حصار در این مورد هشدار داد و گفت: «فکر می‌کنم که این نقاط قوت اگر کارشناسانه مورد بررسی قرار نگیرند و از اینها نقاط قوت جدیدی را به دست نیاریم می‌تواند از فرصت به تهدید تغییر فاز دهیم.»

وحدت رمز موفقیت

از جمله عواملی که در طول این سال‌ها پیروزی جریان اصلاحات را در کارزارهای سیاسی تضمین کرد، وحدت بین جریانات و گروه‌ها بود. قنبری در این مورد می‌گوید: بدون شک انتظار است که دوستان اصلاح‎طلب ما در بدنه احزاب و تشکل‎های سیاسی این مجموعه نسبت به حفظ وحدت و انسجام داخلی تمامی تلاش خود را انجام دهند و در راستای حرکت در مسیر اصلاح‎طلبی وارد عمل شوند. پرهیز از اختلافات بیهوده و بدون اساس و توجه به فعالیت جریانات رقیب بدون شک از مهم‎ترین راهبردهایی است که می‏‌تواند در جهت استمرار وضعیت فعلی ما تاثیر بسزایی داشته باشد.»

سرمایه مردمی

مشارکت مردمی در انتخابات در این سال‌ها زمینه‌ساز پیروزی‌های مهمی برای تحول‌خواهان بوده است که جریان اصلاحات باید در حفظ آن جدی باشد. قنبری در این مورد خاطرنشان کرد: «اصلاح‎طلبان در جهت حفظ وضعیت فعلی خود باید پیرامون تحقق مطالبات مردم از سوی دولت تدبیر جدی را اتخاذ کنند تا پایگاه اجتماعی که از سال 92 به دست آوردند تضعیف نشود. مردم بالاترین سرمایه جریانات سیاسی در یک کشور هستند که بدون شک غفلت از آنها شکست را نصیب این جریانات خواهد کرد. نگهداری و حفظ پایگاه مردمی و پایگاه اجتماعی امری است که جوادی‌حصار هم به عنوان یک عامل پیش‌رونده و پیش‌برنده برای افق آینده اصلاح‌طلبان از آن نام می‌برد و معتقد است: «یکی از کارهایی که اردوگاه اصلاح‌طلبی باید انجام دهد این است که با توجه به امکانات موجود و شرایطی که به وجود آمده باید کاری کنیم که در طول این چهار سال کارنامه‌ای قابل دفاع و تضمین‌آور و موفق به جامعه ارائه دهیم و این کارنامه و برنامه بتواند برای شهروندان اطمینان‌خاطری به وجود آورد که دستشان را برای حمایت از اصلاح‌طلبان بالا ببرند و اعتماد دوباره را تکرار کنند. به نظر من این مسائل می‌تواند بسیار تعیین‌کننده باشد که ما برنامه موفق و کارنامه درخشانی از عملکرد اصلاح‌طلبان به مردم نشان دهیم.» با همه این تفاسیر در کنار مولفه حفظ پایگاه و سرمایه مردمی به آلترناتیوهای دیگری نیز وجود دارند که می‌توانند ضامن ثبات سیاسی برای افق 1400 جریان اصلاحات باشد؛ انتخاب شهردار در کلان‌شهرها، اجرای برنامه‌های اصلاح‌طلبانه، گام‌‌های اطمینان بخش و موثر برای به دست گرفتن و یا حضور قدرتمند در مجلس بعد که دو سال دیگر انتخابات آن برگزار خواهد شد، می‌تواند چشم‌انداز روشنی از آینده اصلاح‌طلبان را ترسیم کند. اگر اصلاح‌طلبان با توجه به برنامه‌هایی که شورای شهر و شهرداران منتخب جریان اعتدال و اصلاح‌طلب ارائه می‌دهند اطمینان جامعه را جلب کنند و منتقدان را از حوزه تهاجمی به حوزه انفعال بکشانند و آنها نیز بپذیرند که جریان اصلاح‌طلبی حرفی برای گفتن و برنامه‌ای برای اجرا کردن و روشی برای توسعه امید و رشد در کشور دارد، آن زمان می‌توانند بستری را فراهم کنند که در انتخابات آینده زمینه‌ساز موفقیت‌های بیشتر باشد.

منبع:ابتکار

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها