وقتی سیاست لبخند بزند

وقتی سیاست لبخند بزند

این روزها جمع اعضای شورای شهر و شهردار منتخب تهران در قاب تصاویر باور کردنی نیست. پنج سال پیش هیچ‌گاه فکرش را نمی‌کردیم که تحولات به گونه‌ای رقم بخورد که محسن هاشمی در قامت رئیس شورای شهر و محمد‌علی نجفی را در جایگاه شهردار تهران ببینیم.

این تصاویر در آن زمان بیشتر به فانتزی شبیه بود. روزگارانی که رنگ مدارا پریده و رخ سیاست برگشته بود.

روزهایی که کسی تصور بازگشت اصلاح‌طلبان به حکومت و پذیرش این ایده در حاکمیت را نمی‌کرد. هیچ رویِ خوشی به اصلاح‌طلبان نشان داده نمی‌شد. حتی با ردصلاحیت مرحوم آیت‌الله هاشمی، آب پاکی بر دستان اصلاح‌طلبان ریخته شد و چندان شد که گویا بخت از این جریان برگشته بود.

در چنین فضایی هیچ‌گاه کسی تصورش را نمی‌کرد که روزی سیاست، رویِ خوشی به اصلاح‌طلبان نشان دهد. اما به‌ناگاه ورق برگشت. پیروزی‌های پیاپی اصلاح‌طلبان، کار را به‌جایی رساند که امروز شوراهای شهر کلان‌شهر ها همه یک‌دست اصلاح‌طلب شده‌اند و چهره‌هایی چون محسن هاشمی و محمدعلی نجفی در صدر پارلمان و مدیریت شهر تهران ایستاده‌اند. رئیس جمهوری بر سرِکار است که عمیقا به آزادی و توسعه کشور باور دارد. شعارهای او همه از جنس اصلاح‌طلبی است. در مجلس، فراکسیون منتسب به اصلاح‌طلبان در همه امور نقش تعیین کننده دارد و در صدر این فراکسیون یکی از برندهای اصلاح‌طلبی ایستاده است. در ادبیاتِ حوزه‌ قدرت، جای اصلاح‌طلبان باز شده است و سایه سنگین امنیت، کم‌کم خود را از سر اصلاح‌طلبان جمع می‌کند.

اکنون که دفتر روزگار ورق خورده است و سیاست کمی به اصلاح‌طلبان لبخند می‌زند چند نکته را نباید از یاد برد:

۱- این بازگشت، هم محصول خواست ملت و ایستادگی آنان بر این خواسته بوده و هم محصول پذیرش این خواسته توسط حاکمیت بوده‌است. لذا باید به شکرانه، یک‌دم تکالیف خود مقابل ملت را از یاد نبریم و مقابل این ملت زبانی خاضع داشته باشیم. و از طرف دیگر باید زبان و عمل خود را درون جمهوری اسلامی تعریف کنیم. بخشی از جریان ‌که چندی است در حاشیه جمهوری اسلامی مانده اند باید رفتار سیاسی‌شان را به درون پارادایم جمهوری اسلامی شیفت دهند و ادبیات خود را از «با جمهوری اسلامی» به «در جمهوری اسلامی» تغییر دهند. این نظام نشان داده که در صورت رفع پاره‌ای از سوءتفاهمات آغوشش برای اصلاح‌طلبان باز است و این جریان را «خودی» می‌انگارد.

۲- حضور اصلاح‌طلبان در قدرت، آرامش را در همه‌ حوزه‌ها به کشور بازگردانده و امید و نشاط سیاسی را دوچندان کرده است. نه‌تنها باید تمام اصلاح‌طلبان ادبیات خود را متناسب با شئون جمهوری اسلامی تنظیم کنند بلکه از آن طرف هیچ‌کس در حاکمیت نباید از حضور اصلاح‌طلبان، برای نظام احساس خطر کند. همه باید بپذیرند که اعتنا به خواسته‌های ملت و اهتمام به رفع محدودیت‌ها، به حفظ آرامش جامعه کمک خواهد کرد. هر گامی در جهت رفع محدودیت بزرگان اصلاح‌طلب یقینا نه نشانه‌ی عقب نشینی و ضعف بلکه مویدی بر ظرفیت بالای نظام است.

۳- تولد امید در جامعه، مقارنِ اقبالِ بلندِ «امیدی‌ها» افتاده است. نباید به امیدها خیانت کرد. هم مسئولان باید امید مردم را پاس بدارند و از آرمانِ مردمِ امیدوار تخلف نکنند و هم نخبگان و فعالان حوزه عمومی نباید با بی‌مسئولیتی، شیشه‌ امیدِ مردم را سنگ بزنند. امیدی‌های دولت و مجلس قطعا کارنامه‌ بی ایرادی ندارند. اما باید عملکرد امیدی ها را در نهایت در ظرف مقدورات سنجید. نباید فراموش کرد چه بودیم و چه شدیم. پیش از این، در مجلس شورا شعارِ «مرگ بر» بسیاری از سرمایه‌های این کشور داده می‌شد. اکنون اما به صراحت و با بزرگی از این سرمایه‌‌ها یاد می‌شود. پیش‌تر خدمتگزارانی چون ظریف و صالحی را تهدید به اعدام می‌کردند امروز اما محبوبان ملت، در خانه‌ ملت تکریم می‌شوند. چهار سال پیش، تحریم‌های اقتصادی گلوی اقتصاد ما را فشرده بود. مفسدان و اختلاس‌گران، خون ثروت ملی را مکیده بودند. ادبیات غیربهداشتی در عرصه‌ رسمی رواج یافته بود. زبان همه دنیا در مقابل ما، زبان تهدید بود. اصلاح‌طلبی جرم نابخشودنی به حساب می‌آمد. شعارهای اصلاح‌طلبانه را براندازانه می‌خواندند. نه در سیاست خبری از فضیلت بود و نه در اقتصاد خبری از عدالت. فضای پلیسی، سیاست را ناامن کرده بود. صدای دفاع از آزادی‌های قانونی، صدای غریبی می کرد.

در آن فضا کسی تصورش را هم نمی‌کرد در کمتر از پنج سال این همه تحول رخ دهد. لذا همه مقابل موقعیت کنونی مسئولیم. نباید دستاوردهای کنونی را با وجود همه‌ نارسایی‌ها، خفیف و سبُک بشماریم.

*سرمقاله ابتکار

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها