تاجگردون، سیدباقر و ترازوی قدرت

تاجگردون، سیدباقر و ترازوی قدرت

براساس یادداشتی که دریکی ازسایتهای محلی مبنی بر "تلاش کت وشلواریها" برای انتصاب استاندار نشرداده شد، مارا برآن داشت تا با تحلیلی کوتاه به تبیین حقایق بپردازیم شاید تصویری واقعی از آنچه این روزها درحال گذراست داشته باشیم؛ اول اینکه این انتصاب تنها وتنها انتصاب آقای تاجگردون بودولاغیر واینکه نماینده کهگیلویه مطرح کردند در دوران خدمت درقرارگاه خاتم بااستاندارجدیدکه نماینده آن زمان دهلران بودارتباطی سطحی داشتند هیچ تاثیری بر روند انتصاب وی نداشته واساسا ایشان قدرتی برای اینکار نداشتند وتنهاکاری که کردند ناچارا همسویی با آقای تاجگردون بود .نماینده بویراحمد ودناکه اصلا اطلاعی نداشتند وتنها سعی کردند خودشان رابااین کارتاجگردون همراه سازند وطی یادداشتی اظهارلطف نسبت به استاندارمنصوب شده داشتند تاازقافله عقب نیفتند وحداقل امتیازی بگیرند. وبه تعبیر دکتر مندنی پور:"زارعی سعی درشرکت درقافله به مقصدرسیده نموده وپس ازکشتن سهراب به یکباره سراسیمه آرزوی موفقیت برای دوست وهمکار قدیمی درمنصب جدید داشته است" درخصوص پیگیری عده ای کت وشلوارپوش برای انتخاب سیدباقرموسوی به عنوان استاندارومخالفت تاجگردون باایشان که اظهرمن الشمس است تاجگردون تحت هیچ شرایطی موسوی رانمیپذیردواصل موضوع بحث اینکه بعضی ها میخواهند تقابلی ساختگی میان تاجگردون وسیدباقربوجودآورند دلایلشان برای خودشان محترم اما در تعیین گزینه های این قیاس دچارخطای فاحشی شدند و مقایسه سیدباقر با تاجگردون به هیچ وجه منطقی جلوه نمیکند

حال فارغ از"انگیزه ها" و"ریشه ها"ی احیای نام سیدباقرتقریبافراموش شده محوریت نوشته رابا "انگیخته ها"و"میوه ها"ی این اقدام معطوف میداریم! برهمگان آشکاراست نمیتوان سیدباقررا دربرهه کنونی باتاجگردون قابل قیاس دانست. درجغرافیای کنونی کهگیلویه وبویراحمدسیدباقرچه نقشی دارد؟شایدتوان گماردن یک مدیرمیانی رانیزنداشته باشد درحالی که تاجگردون دراکثرعزل ونصب های مهم وغیرمهم نقش مستقیم یاغیرمستقیم ایفامیکند,به گونه ای که مدیران شهرستانهای غیرازحوزه اونیزمترصد زمانی هستند تا تایید وی رابدست آورند. مرزدنیای سیدباقرامروز از مرز محله شان فراترنمیرود در زمانه ای که تاجگردون درانتصاب،تغییر ویاابقای استانداران استانهای دیگر نیزنقش دارد. امروزسیدباقر درجامعه سیاسی ما به مثابه ی پاسخی کهنه است که برای سوالهای نو تکرار میشود. دربرهه ای که درتمامی اتفاقات کلان اعم ازصنعت ,تولید وتخصیص بودجه تاچینش مدیران دولت ومسائل مهم کشوری چون برجام ردپای حضور تاجگردون دیده میشود، سیدباقرحتی نتوانست برای خود جایگاهی دربدنه دولت بدست بیاورد وتلاش روزهای اخیرش برای تصدی سکان استانداری نیز بی نتیجه ماند و بار دیگر باچراغ سبزی از داخل استان همراه نشد.موسوی وهم پیمان وی (زارعی)هرگزنتوانستند درمقابل تاجگردون سهمی ازقدرت این منطقه داشته باشند .سیدباقرکه باحمایت از زارع سودای استانداری درسرمیپروراندباتلاشهای بی اثر زارعی نتوانست به خواسته اش برسد. تلاشهایی ازجنس بردن تاجگردون به منزل سیدباقر برای عیادت وی،که سید این عیادت را به منزله تایید خود ازسوی تاجگردون تعبیرکرد اما پس ازمدتی این تعبیر وارونه جلوه کرد. سیدباقر برخلاف اصلاحطلبان قدیمی چون مندنی پور و بهرام تاجگردون که دربرابر درخواستها برای استانداری مقاومت کردند و وارد این گود نشدند بااشتیاق وارد میدان شد واز هیچ کوششی در این مسیر دریغ نکرد ولی کارگر نیفتاد. تنها عایدی حاصله ازهم پیمانی سیدباقر وزارعی برای سید، مقصردانستن وی بعلت ضعفهای مشهود زارعی است وازاین حیث درتحمل مصایب حاصل ازناتوانی زارعی باوی شریک شد که میتوان گفت چیزی جز تنزل جایگاهش نصیبش نشد. واین کت وشلواریهای (فرضی یا واقعی) نیزقطعا دریافتند که به ریسمان مناسبی چنگ نزدندو موسوی نمیتواند کفه مقابل تاجگردون درترازوی قدرت کهگیلویه وبویراحمد باشد. سیدباقر برخلاف اکثرمجلس ششمی هاکه امروزه درساختارسیاسی کشور درسطوح مختلف تصمیم گیری وتصمیم سازی جریان اصلاحات و بدنه ی دولت حضوردارند دراین چرخه کاملا ازدورخارج ودربی تعهدی مفرط نسبت به اصلاح طلبان منطقه انزوا و گوشه گیری برگزیده ونقشی بیش از یک تماشاگرندارد.قیاس تاجگردون وسیدباقر قیاس اخلاقی وشخصیتی نیست بلکه قیاس قدرت سیاسی است که ملموس ترین وعظیم ترین قدرتی است که درجامعه وجوددارد،ازاین منظرباقاطعیت میتوان گفت سیدباقر در روند کنونی قدرت سیاسی جزو مقولاتی است به دوران های دیگری تعلق دارد ودرمقابل تاجگردون که بسیاری اوراموفق ترین نماینده تاریخ استان میدانند قطعارقیب قابلی محسوب نمیشود.حتی دربویراحمد نیز باتوجه به اتفاقات اسفند۹۴نقش کدخدامنشانه اش را ازدست داد و این زوال روزافزون عملا سیدباقرموسوی رابه مهره ای سوخته بدل خواهد كرد

و در آخر آقای تاجگردون باید بدانندباتوجه به شرایط پیش آمده وتوان وتخصصی که دارندبهتر است تعاملات خودراجهت تاثیرگذاری برروند توسعه استان بکارگیرند،برای نیروهای استان احترام قائل شوندتااستان بخاطرعدم هماهنگی وهمصدایی بیش ازاین متضررنشود وهمه یکصداازهرتوانی که دارندبه رشد،تعالی وپیشرفت استان کمک کنندنه اینکه تنها بخواهند یکه تازمیدان سیاسی استان باشند.جامعه امیدوار به نقش ایشان در ایجاد فضای همدلی و وفاق میباشد تا بابلند نظری ها از سطحی نگری ها و نفاق ممانعت کنند که تنها دراین فضا میتوان به مردم خدمت کرد و دردی از دردهای بیشمار استان درد دیده درمان کرد. و سوالی که به ذهن خطورمیکند این است که آیا استاندار منصوب شده به دلیل ضعف تجربه اجرایی وعدم شناخت ازاستان میتواند استان راازمحرومیت نجات دهد ومرهمی بر زخم های کهنه استان باشند؟! آیاآقای تاجگردون نمیتوانست به جای ایشان یکی ازنیروهای بومی همراه جریان ولی باسابقه اجرایی موفق که نسبت به استان شناخت کافی داشته باشد راانتخاب کند؟!

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها