-
«دُور مَحرم رحیم» و خدای اسپینوزا
هجیر تشکری
-
هشتگی برای «زنان گوجهچین» دهدشتی
فضلالله یاری
-
جادههای کهگیلویه و بویراحمد: قاتلان خاموش!
حمیده تابش نژاد
-
زنان گوجه چین؛ پایانِ شب ِ نابرابری سپید نیست!
رفعت کاظمی
-
مرثیههای ناتمام برای «زنان گوجهچین کهگیلویه» چرا با این حجم از غصه و درد نمیمیریم؟!
صیاد خردمند
-
پرسشهای صریح در باره سقوط بالگرد رئیسی
یادداشت سایر رسانه ها
-
تقصیر را گردن مسئولین قبلی نیندازید!
میلاد یزدانپناه
-
انتظار توسعه کهگیلویه بزرگ با نمایندگی موحد سرابی بیش نیست
سید علیرضا تقوی دوست
-
واکنش فعال اجتماعی به خبر شکایت موحد از وزارت نفت/ چه اتفاقی برای امید و اعتماد عمومی میافتد؟!
رفعت کاظمی
-
پشت پرده حاشیه سازی ها علیه هلال احمر کهگیلویه و بویراحمد/ لطفا ما را متفاوت ببینید
محمد رخ فیروز
- «پل چهارم بشار یاسوج» همچنان در پیچ و خم وعدهها
- آفت پروانه سفید برگخوار درختان تنومند زاگرس را به زانو در میآورد / ابتلای ۶۰ هزار هکتار جنگلهای کهگیلویه به آفت
- روایت کوتاه اَفتونیوز از زندگی پر مشقت مادر دهدشتی و دو فرزند معلولاش
- حال و روز جنگل های زاگرس خوب نیست/ امکان زادآوری درختان آن را به صفر رسیده است/قُرق بانی منطقی نیست
- حمله ملخ ها به روستای« جلاله» / ماجرا چیست؟
- خانههای دولتی دهدشت در قُرق یک لیست ۳۰ نفره/ راه و شهرسازی کهگیلویه آییننامه تخلیه منازل سازمانی را مطالعه کند
- آخرین اخبار از بیماری تب مالت در دیشموک
- امید معتمدی: شعر من زاییده «عشق» و«تنهایی» است/ اعتقادی به انتخاب اسم برای اشعارم ندارم/ با نوشتار زبان لری به دستورالعمل دستور فارسی مخالفم
- کاسبی با سلامت شهروندان با کلینیکهای غیرمجاز در یاسوج/ به نام زیبایی به کام سودجویان
- ابتلای بیش از ۴۰ نفر از اهالی روستای«رودریش» به یک بیماری/ «دیشموک» در تسخیر « تب مالت»
«خداوندا، قامت صدری را خم نگردان»
مسئولین اردوی جهادی پس از شناسایی، ارزیابی و گذاشتن عقلشان روی هم(خرد جمعی) به یک تصمیم درست و آگاهانه دست یافتند و از میان دو پروژۀ، ساخت مسجد یا ایجاد بنایی از صفر تا صد برای زیستن یک خانواده محروم، گزینه دوم را در اولویت و اختیار گزیدند.
پروژه، زمینی بود با مساحت تقریبا ۸۰ متر که با تسهیلات و وام دادن ۱۵ میلیون تومانی کمیته امداد، شرایط مالی را برای ساختن آن تا حدی فراهم کرده بود.
جماعتی جهادگر که از صنف کارگر، مهندس، دانشجو، طلبه، کنکوری، دانش آموز و... تشکیل شده بود.
خانه ای برای مشهدی صدری، مادر دو دختر و یک پسر و تنها دار و ندارش از مال دنیا ۷ راس گوسفند بود. صدری پس از فوت شوهرش بر اثر سکته قلبی، مسئولیت پدر بودن را خوب توانست تجربه و ایفای نقش کند و هم اکنون مادری مهربان و پدری پر تلاش است. مادر و پدری که سالهای سال است سایه خویش را بر روی پریا، پریسا و عیسی انداخته که مبادا گوشه ای از حیاتشان ناامن شود. پریا دانش آموز کلاس اول بود، زبده، خلاق با هوش و استعداد بالا و قلبی پاک و آرزوهای بسیاری که در آن قلب کوچک جای داده بود.
بچه های جهادی مراحل اجرای یک ساختمان را از پی کنی، تا فنداسیون و دیوار چینی انجام می دادند و صدری با هر نگاهی که به پیشرفت پناهگاه خود و فرزندانش می کرد ترکیبی از گریه و خنده بر چهره اش نمایان بود، هنگام صحبت بغض های فرا گرفته گلویش با گویش و همان لهجه خاص، ذهن هر نظاره گر و اهل وجدانی را به سویش درگیر و بیدار می کرد. پریسا که دانش آموز دوره راهنمایی بود و لوح های تقدیرش میخکوب بر دیوار خانه قدیمی شان نقش بسته بود ، همانند مادرش صدری شاد بود و شاید دلیل شاد بودنش، ادامه تحصیلش در پناهی می بود که برای زیستن چشمانش را بدان می دوخت.
وقتی با پریای ۸ ساله همنوا شدم گوشه ای از حرف ها و آرزوی هایش را بیرون کشاندم. از پریا در مورد کار و پیشه آینده اش پرسیدم،که پاسخش را در پزشکی و خدمت به مردمش دریافت کردم. لابلای پرسشهایم ذهن پریا را درباره دوست داشتن صدری، پریسا و عیسی به چالش کشاندم که اول پاسخ را در هر سه مورد دیدم اما با چند بار تکرار پرسش و پافشاری اظهار داشت، برادرش عیسی را بیشتر دوست دارد که این لحظه اظهار پریا را، هیچگاه فراموش نخواهم کرد. پریا، عیسی را مردی در نقش پدر برای خانواده پنداشته بود. عیسی دانش آموزی بود که چند واحدی از دروسش مانده بود تا دیپلم خود را بگیرد اما هنوز به مرتبه روی پای خود ایستادن نرسیده بود و باید خوب تمرین می کرد.
من که ذکر هر روضه و مصیبت خوانی یارای گریه دار کردنم را ندارد با حرفهای پریا ناخواسته اشک را بر چشمانم جاری می کند. هنوز جهادگران به مرحله اجرای سقف نرسیده بودند که پریا را از خوشحالیش از ساخت منزلشان خبر می دهم اما او می گوید: زمانی خوشحالم که سقفش را کار کرده باشید. این جمله برای سن و سال دختری همچون پریا تنها یک جمله نبود بلکه دنیایی از آرزوهایش بود.
سقف هم ساخته شد و اساس خوشحالی پریا را فراهم کرد و جهاگران سفرشان را با آرزوی عاقبت بخیر گفتن های صدری و خداحافظی های پریسا، پریا، عیسی و اهالی روستا به پایان رسانند.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 بزرگداشت شهدای خدمت برگزار می شود/+زمان و مکان
- 2 افزایش ۳۵ درصدی اعتبارات دانشگاه علوم پزشکی یاسوج در حوزه بهداشتی
- 3 محکومیت یک موسسه دندان پزشکی در یاسوج
- 4 روایت رئیس سازمان امور عشایر کشور از بازدید شهید رئیسی از کارخانه قند یاسوج
- 5 ثبت نام۸۶۶۴ مادر دارای سه فرزند در صندوق بیمه اجتماعی کشاورزان کهگیلویه و بویراحمد
- 6 برگزاری انتخابات سازمانهای مردم نهاد کهگیلویه و بویراحمد
- 7 ۳ هزار و ۲٠٠ شهروند کم شنوا یا ناشنوا در کهگیلویه و بویراحمد داریم
- 8 واحدهای تولیدی کهگیلویه و بویراحمد با مشکل نبود نقدینگی مواجهند
- نماینده گچساران و استاندار و ماجرای«قیر و قیف» / سخن تاجگردون با احمدزاده چه بود؟
- کمبود محسوس تجهیزات اطفای حریق در کهگیلویه وبویراحمد
- کشور نیاز به شعار عدالتخواهی و رفتار نمایشی ندارد/ نشاط سیاسی باید به جامعه برگردد
- جزئیات اعتبارات و تخصیص های دو سفر ریاست جمهوری به کهگیلویه و بویراحمد
- اسحاق جهانگیری کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد
- استاندار اسبق کهگیلویه و بویراحمد کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد
- نماینده بویراحمد: نگاهم به آموزش و پرورش سیاسی نیست/ در مسائل پیش و پا افتاده این حوزه دخالت نمیکنم
- بخش قابل توجهی از آتشسوزیها در شهرستان بویراحمد تعمدی است
- معاوضه زمین با مالکان بافت تاریخی دهدشت
- فرماندار اسبق دنا درگذشت
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!