عشق؛ گره از کار مهموم و محروم گشودن است

عشق؛ گره از کار مهموم و محروم گشودن است

نه درحاشیه بلکه در متن بودن یا نبودن ها و تحول ها در روزگار ما، عشق سريع الوصال و سريع الفراق است. در این رهگذر، بیاییم به عشق یکدیگر رحم کنیم. عشق، مشکل آفرین نیست بلکه مونس طلبی است که نا محترم و بیگانه ها را از خودی ها و محترم ها جدا و سینه ها را گرم و زیبا آفرین می شود و نفس را عفیف و فکر را لطیف می کند.

برای بیشتر خواه تمام دنیا هم کم است. عاشقی کار آدمی است و بگذریم از این که عاشقی بازی این زندگیست و یک روز پستانک ، عروسک، بادکنک، توپ و روزی دیگر لباس، ابرو،کفش ، کلاه و روزگاری هم چرخ ، ماشین ، موبایل و روزی هم مدرک و مراد و مرید و... و این قصه همچنان ادامه دارد.

عشاق در روزگار ما پنج فرقه هستند:گروهي از آن ميترسند،عده اي آن را مي پرستند،دسته اي از آن می گریزند ،افرادي هم با آن به هلاكت ميرسند، وبعضي هم از آن بهره مي برند اما افراد بسيار انگشت شماري هستند كه تا به حال آن را ديده و حس كرده اند بهر حال انكار عشق محال است.

جان ستان عشاق خداست که در حدیث قدسی آمده است: «مَن طَلَبَنی وَجَدَنی، و مَن وَجَدنی عَرَفَنی، و مَن عَرَفَنی احَبّنی و مَن احَبّنی عَشَقَنی‏، و مَن عَشَقَنی‏ عَشَقْتُهُ، و مَن عَشَقْتُهُ قَتَلْتُهُ، و من قَتَلْتُهُ فَعَلَی دِیتُهُ، و مَن علی دیتُه فانا دِیتُه‏»؛ آن‌کس که من را خواست ، من را پیدا می کند و آن‌کس که من را پیدا کرد، من را می‌شناسد و آن‌کس که مرا شناخت، من را دوست خواهد داشت وآن‌کس که مرا دوست داشت، عاشقم می شود و آن‌کس که عاشقم شد، من هم عاشق او می شوم و آن‌کس که من عاشقش شدم، بی واسطه خودم جان ستانش خواهم شد و آن‌کس که جانش نزد من شد، خون‌بهای او بر من واجب است و آن‌کس که خون‌بهایش بر من واجب شد، پس خود من خون‌بهای او هستم .

ازسيد العاشقين محمد مصطفی(عليه صلوات رب العشاقين ) درباره بهترين انسانهاي عاشق مروي و مشتهر است كه فرمود : «أفضل النّاس من عشق العباده». عاشق ترين عاشقان آن انسانی است كه عبادت را عاشق شود. عبادت يگانه علت مولد سعادت است.عشق ورزی به او در فطرت انسان است. عبادت معاشقه ای با خداست. عبادت دعوت‌كننده‌ي‌ انسان به پاك زيستن است. عبادت اولين وظيفه وآخرين وظيفه‌ است. عبادت تمام زندگي ماست.

عشق دوبار از دست ندادن است. عشق گره از کار مهموم و محروم گشودن است.جدایی از محبوب نشدن است.بدون عوض با سخاوت بخشیدن است.هرکس غیر او کسی را خواست که جدای از اوست مرده ای بیش نیست.هرکس غیر او طالب دیگری شود محروم است.هرکس در حضور او به چاپلوسی و شیرین زبانی با غیر او بایستد مفلوک است.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها