ترمیم کابینه در ایستگاه آخر

ترمیم کابینه در ایستگاه آخر

رئیس‌جمهور، منصور غلامی رئیس کنونی دانشگاه بوعلی سینای همدان را به‌عنوان وزیر پیشنهادی علوم به مجلس معرفی کرد. پس از هفته‌ها کشمکش و گمانه‌زنی حول معرفی وزیر علوم، انتظارها به پایان رسید و به قولی «کف‌گیر به تهِ دیگ خورد». غلامی 64 ساله فارق‌التحصیل دکتری علوم باغبانی از استرالیاست و از سال 76 تا 83 در دولتین اصلاحات و از سال 93 تاکنون مسئولیت ریاست دانشگاه بوعلی همدان را به عهده داشته است. وزارت علوم در زمره وزارت‌خانه‌های حساس شمرده می‌شود. حساس از منظر نهادهای حاکمیتی بالادستی. در رابطه‌ی دوسویه‌ی نظام حاکم و ملت، روح قانون بر مبنای مشروعیت و مقبولیت مردمی آن بر حیات جامعه تسری می‌یابد. حساسیت نهادهای بالادستی در امور و تصمیمات کلان تا زمانی ارجح است که واجد همراهی عموم ملت باشد و همدلی و هم‌صدایی آنان را به همراه داشته‌باشد. در مورد مشخصِ تصدی کرسی وزارت علوم نیز همین اصل مدرن برقرار است. حساسیت مردم و به‌طور مشخص جامعه دانشگاهی اعم از دانشجویان، اساتید و کارکنان ارجح بر حساسیت نهادهای بالادستی است. در این فقره بواسطه طرف مواجهه وزیرعلوم یعنی دانشجویان که عموما جوانان این کشور و استوانه بافت جامعه ایرانند، موضوع از حساسیت بالایی برخوردار است. حساسیتی که بیشتر از نگرانی نهادهای امنیتی متوجه آینده این جوانان و در نهایت ایران است. دانشگاه بالنده دولت بالنده می‌سازد و دانشجویان پویا دولتمردان پویا و مدیران مقتدر. توجه غالب در این منازعه خودساخته توسط مسئولان به جای دانشجویان به خود معطوف است. نادیده‌گرفتن خواسته‌های دانشجویان با وجود موج نارضایتی آنان در فضای مجازی در تقابل با غلامی نوید آینده‌ روشنی نمی‌دهد. شنیدن صدای جامعه دانشگاهی چونان گذشته دشوار نیست چه؛ شبکه‌های اجتماعی به راحتی و بدون هیچ سانسوری بهترین منبع دسترسی به صدای خالص این قشر عظیم جامعه است. انجمن‌های دانشگاهی و تشکل‌های دانشجویی مختلف در روزهای اخیر با هر زبانی پیام خود را از درگاه رسانه‌ها به مسئولین دولت رسانده‌اند. اینکه دولت چشم و گوش خود بسته است و نه صدای دانشگاهیان بوعلی و نه نامه 500 فعال دانشجویی و البته نه صدای اصلاح‌طلبان را نمی‌شنود جای دلسردی دارد. تو گویی روحانی بارِ خود بسته است و دیگر خود را بی‌نیاز از موتور محرکه انتخابات اخیر یعنی جوانان و دانشجویان (که پیروزش ساختند) می‌داند. اگر روحانی در ادامه، ارتباط خود با اصلاح‌طلبان و پایگاه‌های اجتماعی‌شان (از جمله دانشگاه) را بلاموضوع بداند؛ تکلیف مشخص است و بایستی پذیرفت که آن‌ها بازی خورده‌ و تنها دنباله‌رو بوده‌اند. اما اگر اصلاح‌طلبان و نمایندگان نامی‌شان در مجلس نیز با این طرح همدل بوده‌اند و توافق ضمنی دارند، بایستی چراغ هشدار افول اصلاح‌طلبی را روشن ساخت و روزهای بدتر از این را به انتظار نشست. ائتلاف تاکتیکی اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل نتیجه را به سود گروه دوم رقم زد و اعتدالیون از کابینه بیشترین کام را گرفتند. چینش کابینه دوم روحانی با ناکامی اصلاح‌طلبان رقم خورد و کنشگری سیاسی در سپهر قدرت را از آنان سلب کرد. وزارت‌خانه‌های باقیمانده تنها امیدواری تحول‌خواهان برای چرخش دولت به چپ بوده‌اند. اما روحانی تصمیم خود را گرفته و فراکسیون امید تنها امید دانشجویان ناامید است؛ گرچه خبرها نشان از رضایت برخی اعضای این فراکسیون را می‌دهد. باید منتظر بود و مطالبه‌گر ماند.

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها