اصلاح‌طلبان و ضرورت ارائه کارنامه/ ولی‌الله شجاع‌پوریان

اصلاح‌طلبان و ضرورت ارائه کارنامه/ ولی‌الله شجاع‌پوریان

دهه 90 را می‌توان دهه طلایی برای اصلاح‌طلبان به شمار آورد؛ هرقدر اصلاح‌طلبان از اوسط دهه 80 تا اواخر آن با محدودیت‌های بیشتری مواجه شده و یکی پس از دیگری از حضور در ارکان قدرت در ریاست‌جمهوری، مجلس و شوراها بازماندند، در دهه 90 سه انتخابات ریاست‌جمهوری 92، مجلس 94 و ریاست‌جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا در سال 96، بعد از یک دهه رکود و محدودیت موفقیت‌های چشمگیری را برای اصلاح‌طلبان رقم زده است. فارغ از عملکرد نامطلوب اصول‌گرایان در یک دهه‌ گذشته که ارکان قدرت را به صورت مطلق در دولت و مجلس در اختیار داشتند، استراتژی اصلاح‌طلبان در ارائه رویکردی انتقادی از وضعیت موجود و ارائه تصویری همدلانه با مردم در پیگیری مطالبات، به‌ویژه با بهره‌گیری از شبکه‌های اجتماعی، افزایش محبوبیت و مقبولیت آن‌ها را در افکار عمومی باعث شده است. به‌عبارتی، اگرچه اصول‌گرایان بعد از یک دهه سلطه مطلق بر همه ارکان، نظام و حاکمیت کشور را تا شرایط وخیمی پیش بردند و زمینه مقبولیت اصلاح‌طلبان را رقم زدند اما موضع انتقادی اصلاح‌طلبان نیز آن‌ها را در جایگاه مطلوب‌تری قرار داده بود تا با سهولت بیشتری انتقادات خود را از وضع موجود و مطالبه تغییر و اصلاحات مطرح کنند. اکنون که اصلاح‌طلبان با موفقیت در سه گام خود در بخش‌هایی بر کرسی قدرت نشسته‌اند و انتظار افکار عمومی از آن‌ها برای ایجاد تغییرات ملموس افزایش یافته، ضرورت تغییر در استراتژی و رویکردهای اصلاح‌طلبان نیز محسوس است. بدیهی است به گواه همه کارشناسان، مصائب و تبعات اداره غیرکارشناسی و پوپولیستی دولت نهم و دهم و حمایت مجلس هم‌سو، سال‌ها و چه بسا دهه‌ها در فضای کشور محسوس خواهد بود اما استناد به آن در شرایط فعلی، تاثیر مثبت و اثرگذاری خود را به مرور از دست خواهد داد؛ به واقع گرچه بر این نکته واقف هستیم که حضور نسبی اصلاح‌طلبان در ارکان مختلف ریاست‌جمهوری، مجلس، شوراها و... هنوز هم با محدودیت‌هایی روبه‌روست اما انتظار و توقع افکار عمومی، استفاده از این فرصت و بهبود وضعیت کشور در حوزه‌های مختلف است.

از این رو اتاق فکر اصلاح‌طلبان باید رویکرد نوینی را برای این روزها ارائه دهد و آنها با عمل به وعده‌های خود، کارنامه موفقی از خود ثبت کنند. در دوره‌های انتخاباتی‌ آینده، اصلاح‌طلبان دیگر در موقعیتی نیستند که در مواضعی تهاجمی و مطالبه‌گرایانه، افکار عمومی را با خود همراه سازند بلکه این افکار عمومی هستند که از موضع مطالبه‌گرایانه و پرسشی، عملکرد آن‌ها را در بوته نقد و آزمون قرار می‌دهند. این فرصت کوتاه چون برق می‌گذرد و همه اصلاح‌طلبان و فعالان سیاسی برای اثبات توانمندی گفتمان اصلاحات باید همه تلاش خود را به کار بندند. به نظر می‌رسد برخی مواضع ناامیدانه نسبت به برخی عزل و نصب‌ها و به‌کارگیری نیروهای اصلاح‌طلب، گرچه انتظاری قابل تامل است اما در سطح کلان نباید باعث ایجاد اصطکاک و ناکارآمدی گفتمان اصلاحات شود. اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان در دو سال و چهار سال آینده به همراهی و حمایت مردم نیاز دارند و این هدف در شرایطی محقق خواهد شد که جامعه انتظارات و مطالبات حداقلی خود را محقق شده ببیند؛ در غیر این صورت عقب‌گرد به سال‌های گذشته و احیای جریان پوپولیسم در کشور به هیچ وجه دور از انتظار نخواهد بود. لذا در پایان باید گفت که بهترین استراتژی جریان اصلاح‌طلبی برنامه ریزی دقیق و مدون برای به کارگیری همه امکانات سیاسی اجتماعی است تا بتوانند بار دیگر به صورتی نظام‌مند شکل جدیدی از حیات سیاسی این گروه را بازتولید کرده و برای سال‌های پس از دولت دوازدهم به ایفای نقش درخور بپردازند. اصلاح‌طلبان و اعتدال‌گرایان بعد از یک شرایط سخت تاریخی، فرصتی چهارساله در اختیار دارند تا نشان دهند در اداره امور کشور توانمندتر از اصول‌گرایان هستند. رویکردهای قانون‌گرایانه، شفافیت‌زا، فسادستیز، ضابطه‌مند، تخصص‌گرا و پژوهش‌محور، مطالبه افکار عمومی از اصلاح‌طلبان در این مسیر است.

*سرمقاله همدلی

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها