مصدق و ناشناسی که تلفنی خبر کودتا را داد

مصدق و ناشناسی که تلفنی خبر کودتا را داد
مصدق، در خاطرات و تالمات صفحه ۳۷۹، از شخص «ناشناسی» یاد می‌کند که شنبه، بیست و چهارم مرداد ماه، بین ساعت شش و هفت، او را پای تلفن خواسته و به او اطلاع داده که در این شب، عده‌ای مامور شده‌اند که علیه او کودتا کنند. این شخص که مصدق ترجیح داده تا هویت او را فاش نکند، چه کسی بوده است؟ نورالدین کیانوری، عضو هیات اجراییه ی وقت کمیتۀ مرکزی حزب توده ایران در آن سالها، مدعی ست که آن فرد ناشناس،خود او بوده است. او می‌نویسد: «روز ۲۱ مرداد به ما اطلاع رسید که مقدمات اجرای کودتا در لشگر گارد و سایر واحدهای مورد اطمینان شاه مخلوع فراهم شده و در انتظار تعیین ساعت عمل هستند. این اطلاع را سرهنگ مبشری به منزل من آورد. از همان منزل کوشش کردم با دکتر مصدق تماس بگیرم. برای اینکه اطمینان او را به درستی مبدا خبر مطمین سازم، همسرم مریم(دختر دایی مصدق) که بستگی و آشنایی با دکتر مصدق و خانم دکتر مصدق داشت، به اندرونی تلفن کرد و خانم را خواست و بوسیله خانم دکتر مصدق، دکتر را پای تلفن خواستیم. ما این راه ارتباط را تا آخرین ساعات روز بیست و هشت مرداد حفظ کردیم. روز بیست و سوم مرداد، باز هم حزب ما، در نشریات صبح خود، خبر کودتای قریب الوقوع را منتشر ساخت. روز بیست و سوم، بعدازظهر، باز هم سرهنگ مبشری به منزل من آمد و خبر آورد که برای شب، قرار قطعی حمله ی لشکر گارد گذاشته شده است و ضمنا اسامی برخی از افسران بالارتبه‌یی را که گرداننده‌ی کودتا بودند با خود آورد. من در همان ساعت، باز از راه اندرونی با دکتر مصدق ارتباط گرفتم و به او گفتم: آقای دکتر، توطیه کودتا قطعی ست. کودتاچیان در کنار هم قرار گرفته‌اند. نام کودتاچیان چنین است. سرتیپ دفتری که شما به او اعتماد دارید، با آنان ارتباط دارد. ما اطمینان داریم که دوستان شما در ارتش، که در پست‌های فرماندهی هستند، عرضه و لیاقت هیچ اقدامی را ندارند. ما دوستان بسیار با ارزش و فداکاری در میان افسران داریم که پست‌های حساس فرماندهی ندارند. ما حاضریم این افراد را به شخص شما معرفی کنیم. از آن ها برای دفاع خانۀ خودتان و برای پست‌های مهم فرماندهی استفاده کنید. تنها از این راه می‌شود جلوی خطر را گرفت. دکتر مصدق در پاسخ سپاسگزاری کرد ولی گفت که نگرانی شما بیش از اندازه است. آن ها کاری از پیش نخواهند برد. من به سرتیپ دفتری اعتماد کامل دارم. او به من خیانت نخواهد کرد. اگر باز هم خبری پیدا کردید از همین راه مرا مطلع سازید. بر اثر این اطلاع، روز بیست و سوم مرداد، کودتا عقیم ماند. کودتاچیان نیم ساعت پس از نیمه شب، با پرتاپ موشک سفید، به واحدهای کودتاچی، انصراف از کودتا را اطلاع دادند. کودتاچیان که فاش شدن توطیه ۲۳ مرداد را فهمیده بودند، روز ۲۴، دو ساعت قبل از عمل، به واحدهای خود، شروع عملیات را اطلاع دادند. ساعت ده شب روز بیست و چهارم مردادماه، سرهنگ مبشری به منزل من آمد و خبر آورد که همان شب، ساعت دوازده عملیات شروع خواهد شد. من فورا از همان راه به دکتر مصدق اطلاع دادم و با عصبانیت به او گفتم که حرف ما را باور نکردید، این هم نتیجه اش. دکتر مصدق البته با لحن دوستانه‌تری، سپاسگزاری کرد. من باز هم پیشنهادهای شب پیش را برای دکتر مصدق تکرار کردم. او باز هم از پذیرش این پیشنهاد سر باز زد.» کانال بی آنکه در صحت و سقم این روایت داوری کند، به مغایرتی اشاره می‌کند که بین یادداشت های مصدق و کیانوری وجود دارد. مصدق، تماس تلفنی هشدار دهندۀ عصر بیست و چهارم مردادماه را بین ساعت شش و هفت اعلام می‌کند، حال آنکه کیانوری می‌گوید که این تماس را بعد از ساعت ده شب با دکتر مصدق برقرار کرده است. آیا ممکن است قبل از کیانوری، شخص ناشناس دیگری نیز در این رابطه با مصدق تماس گرفته باشد؟ او چه کسی می‌توانسته باشد؟ (روایت کیانوری، از کتاب فروریزی حکومت مصدق و نقش حزب توده‌ی ایران، به قلم دکتر ماشاالله ورقا نقل گردیده است.)
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها