-
در نقد شبه رسانه ها و بلاگرها؛ دوربینت را زمین بگذار!
ادریس کشاورز -
به بهانه روز جهانی آگاهی از اتیسم
لیلا حسینی -
اهمیت کتاب و کتابخوانی
سیدکاظم فاضل -
همبستگی ملی اکسیر نجات بخش، حیات آفرین و تجربه موفق ایران زمین
سید علی حمیدهکیش -
مردم تغییر می خواستند، نه معامله !
محمود منطقیان -
سیری در سروده های حسن دمساز
سیدکاظم فاضل -
روایت های شیرین تا تلخ نماینده محترم مردم شریف گچساران و باشت جناب حاج غلامرضا تاج گردون با اصلاحاتی ها در پانزده سال گذشته!
سید سعادت حسینپور -
روایت های شیرین تا تلخ نماینده محترم مردم شریف گچساران و باشت جناب حاج غلامرضا تاج گردون با اصلاحاتی ها در پانزده سال گذشته!
سید سعادت حسینپور -
روپوش آبی قدیمی
علی ضامنی پور -
هشت مارس و جامعه مردسالار ایران
یادداشت مخاطبان
اخلاق حلقه گمشده فعالیت دانشجویی
لازم نیست چند سال فعالیت دانشجویی کرده باشید و یا فعال دانشجویی شناخته شوید تا پیدا کنید حلقه گمشده این روزهای جامعه و خصوصاً جامعه دانشجویی و ویژهتر فعالیتهای دستهجمعی دانشجویی را که انتظار میرود بیش از هر محیط دیگر در جامعه و یا حتی سایر محیطهای دانشگاه اخلاق و فعالیت در چارچوب اخلاق را ببینیم. اگر مدت کوتاهی هم دانشجو باشی و حتی دورادور با فعالین دانشجویی چه در تشکلهای دانشجویی چه کانونها و چه نشریات دانشجویی حتی انجمنهای علمی آشنایی داشته باشی متأسفانه زودتر ازآنچه فکر میکنم پیدا خواهیم کرد این حلقه گمشده جامعه امروزمان را.
در اوضاعواحوال کنونی در جامعه ایرانی که انحطاط اخلاقی در ظاهر و باطن همهی عرصههای سیاسی اجتماعی اقتصادی به وضعیت نگرانکنندهای رسیده است ضروری است قبل از هر چیز بهنقد و آسیبشناسی خودمان و فعالیتهای دستهجمعی دانشجویی و تشکیلاتیمان از زاویه اخلاق بپردازیم. تا زمانی که عیوب خود را نشناخته و برطرف نساختهایم بر مسند ادعا نشستن و داد وا اخلاقا سردادن و دم از اصلاح و اصلاح گری زدن همان مقدار مؤثر است که سخنان جاهلان با عمل و عالمان بیعمل در جامعه ما! قبل از هر چیز باید از خود بپرسیم که آیا متوسط اخلاق ما دانشجویان و فعالان فرهنگی، اجتماعی، و مدنی دانشجویی در مقایسه با متوسط جامعه ایرانی و سایر جمعهای دانشجویی، اعضای سایر تشکلها و کانونها ...چگونه است؟ آیا افرادی که در جمع فعالین دانشجویی حضور پیدا میکنند یا به عضویت تشکیلات ما چه در انجمنها و کانونهای دانشجویی چه در هیئت تحریریه نشریات و سایر جمعهای دانشجویی درمیایند پس از فارغالتحصیلی اخلاقیتر میشوند یا نه؟
پرداختن به این موضوع برای کسی که چندین سال از عمر خود و تقریباً تمام عمر دانشجویی خود را در میان جمع دانشجویان تشکلها، کانونها، نشریات دانشجویی، انجمنهای علمی و هر جمع دانشجویی دیگری که به فعالیت فرا درسی میپردازد گذرانده در یک یا دو یادداشت و گزارش در چند صفحه نشریه دانشجویی نمیگنجد لذا با یاریگرفتن از تجربیات دانشجویی و جزوات کار تشکیلاتی در این سالها این نوشتار صرفاً فتح بابی است در موضوع اخلاق به آن امید که بحث و گفتگو و تحقیق پیرامون موضوع اخلاق جای خود را انگونه که شایسته است در میان ما باز کند و علم و مهمتر از آن عمل به مکارم اخلاق نصب العین و وجهه همتمان قرار گیرد.
در ابتدای امر میتوان فهرستی از مهمترین فضیلتها و رذیلتهای اخلاقی ارائه کرد که گمان میرود اهتمام به آنها در میان ما کمرنگ شده است. بدیهی است که هرکسی (ازجمله نگارنده) و در هر موقعیتی (چه در موضع نقد کردن و چه نقد شدن) میتواند مصداق بالفعل امروز و یا بالقوهی فردای کمتوجهی به اصول اخلاقی باشد و از سوی دیگر ممکن است نوشتار پیش رو به علت افزایش فاصله ما با آرمانها و اصول اخلاقی یک سری لفاظی های ارمانگرایانه به نظر بیاید که غیرعملی و غیرواقعبینانهاند اما درواقع اینگونه نیست و راهحل کاهش فاصله ما با آرمانها و اصول اخلاقی این نیست که آرمانها را به وضعیت موجود نزدیک سازیم بلکه باید وضع موجود را به آرمانها نزدیک سازیم.
اگر بهصورت خلاصه و کلی بخواهیم مجموعهای از مهمترین و ملموسترین فضایل و بایدهای اخلاقی که مشمول کمتوجهی ما شدهاند را نام ببریم شاید بتوان به موارد زیر اشاره کرد:
اصل شورا و خرد جمعی بهجای تکروی، خودرایی، فنسالاری و گروه سالاری - شفافیت در گفتار و رفتار -استخدام وسیله مشروع برای هدف مشروع -صداقت در تعاملات درون و برون تشکیلات بهجای دورویی و ریا-شایسته سالاری-حفظ ابرو- خیرخواهی در حق یکدیگر -دفع سیئات با حسنات یا همان بخشش و زدودن کینه-انصاف در نقد کردن و سعهصدر در نقد شدن-گفتگو، تعامل و توانایی تحمل همدیگر-صراحت در گفتار و دوری از نیرنگ و دورویی و ...
همچنین مجموعهای از مهمترین رذایل و نبایدهای اخلاقی که مشمول کمتوجهی ما شدهاند را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
سیاست زدگی- گرایش به سبکی از عملگرایی و نتیجه گرایی که با فراموشی آرمانها و اصول همراه است- استاندارهای دوگانه در عرصههای گوناگون یا همان سیاست یک بام و دو هوا-ریاست طلبی و حب نفوذ اراده و بسط قدرت که نتیجه اصلیان مرید پروری و نوچه پروری است-شیوع پیمانشکنی و نیرنگ-برتری جویی و حسادت- قول و باور به غیر علم و عمل به غیر علم-کوبیدن بر طبل اختلاف بهجای پافشاری روی مشترکات-غیبت و تجسس و مچ گیری-تلقی کردن جایگاه دانشجو در تشکلها و جمعهای دانشجویی بهعنوان ناقد قدرت به قدرت و...
از میان مجموع این فضایل و رذایل برخیها بهمراتب مهمتر و جامعتر هستند که میتوانند سایر جنبهها را بشدت تحت تأثیر قرار دهند و چنان آثاری بر کار جمعی و فعالیت تشکیلاتی خصوصاً در دانشگاه بگذارند که حتی تا حذف و تعطیلی نهادهای دانشجویی و بیانگیزگی دانشجویان جهت فعالیت تشکیلاتی و دانشجویی شود.
آیتالله طالقانی را به سخنان صریح و شفاف در باب آزادی و تقبیح استبداد از یکسو و پدر شوراها و یکی از معدود روحانیونی میدانند که در فضای انقلابی ان روزها از شورا و مشورت سخن میگفت و همواره در فضای دانشجویی و جنبش دانشجویی از جایگاهی خاص برخوردار بودند در باب شورا و کار جمعی سخنان فراوانی دارند دریکی از سخنان مشهورشان در 30 تیر فریاد شورا سر میدهند و میگویند: در نظام عادلانه باید از پایین به بالا الهام بشود و نظام اجتماعی و رهبری را باید توده مردم انتخاب کنند، اگر شورا تشکیل بشود اگر مردم همه حق رأی داشته باشند همه حق نظر داشته باشند این هرم قابل بقاست و الا آسیبپذیر است و ما باید متوجه باشیم.
شاید به جرات بتوان گفت یکی از عوامل بیانگیزگی و رخوت در بدنه تشکیلات دانشجویی کمتوجهی به این اصل مهم است که معلول تصمیمگیری فردی یا گروهی معدود است و مهم نیست این فرد یا گروه چه کسی یا چه کسانی باشند صالح باشند یا ناصالح از میان ادوار مجموعه باشند یا اعضای فعلی با ترکیب ان دو نگرانی آنجاست که جمعی خودی باشند و محرم و جمعی غیرخودی و نامحرم این امر باعث نتایج کاملاً قابل پیشبینی میشود: مشارکت بدنه مجموعه در امور بشدت کاهش و احساس بیتفاوتی نسبت به سرنوشت تشکیلات و فعالیت جمعی در دانشجویان به وجودمی آید و ساختاری شکل خواهد گرفت که بهجای هرم پویا و از پایین به بالا ساختار تصمیمساز از بالا به پایین شکل میگیرد؛ که خود باعث میشود بار مسئولیت بر دوش چند نفر افتاده و از سویی انتظار داشت تصمیمها را خودمان بگیریم آنگاه برای امور اجرایی از بقیه انتظار همراهی و کمک داشته باشیم! در حقیقت با این کار اقدام به ذبح شایستهسالاری و به محاق رفتن ان کردیم زیرا دیگر بهجای شایستگی این نزدیکی افراد به کانون الیگارشیک است که پیشرفت و ارتقای افراد را در تشکیلات بر عهده دارد.
اگر با فعالیت تشکیلاتی چه در کانونهای فرهنگی چه در انجمنهای سیاسی و علمی و حتی هیئت تحریریه نشریات اندکی آشنایی داشته باشیم بسیار به این پاسخ برخوردهایم که همهی تصمیمات ازنظر شوراها عبور میکند! در پاسخ به آن باید گفت صرف اینکه ضاهرا مصوبات و تصمیمها به تصویب شوراها و مجموعههای مرکزی تشکیلات رسیده باشد کافی نیست (گرچه حتی در تشکیلات گاها اقداماتی بدون اطلاع اعضای اصلی شورای صورت گرفته و سایرین را در مقابل عمل انجامشده قرار میدهند.) بلکه روح مشورتی و دموکراتیک باید در کالبد مجموعه جریان داشته باشد نه اینکه شوراها برای رفع تکلیف و ارائه بیلان کاری کاربرد داشته باشند! تصمیم سازی حلقههای داخل و خارج مجموعه، شکلگیری سازوکارهای غیر شفاف و زد و بند پیدا و پنهان برای القا تصویب و اجرای برنامههای از پیش تعیینشده شاید ما را به اهداف زود گذری برساند و دلمان را به ماسک دموکراتیکمان خوش کند ولی دیگر نه رشدی در کار خواهد بود و نه نیروی انسانی توانمندی تربیت خواهد شد و درنهایت خیلی باید خوشاقبال باشیم که به استبداد طغیان و تمامیتخواهی و درنهایت فروپاشی مجموعه مبتلا نشویم! استفاده از تجربیات ادوار مجموعه و شخصیتهای فرهنگی سیاسی چنان چه در چارچوب مشخص و شفاف باشد به رشد مجموعه کمک میکند و انتقال نسلی بین مجموعههای قبلی و بعدی بهخوبی اتفاق میافتد اما اگر همین اقدام بهصورت محفلی و بهصورت القای اهداف و تصمیمات در راستای منافع خاصی باشد مهمترین نقطه ضربه به استقلال مجموعههای دانشجویی است. در مجموعههای دانشجویی هر چه بیشتر باید در تقویت شوراهای مجموعه تشکیلاتی بکوشیم و شورایی عمل کردن و شورایی تصمیم گرفتن و پایبندی به تصمیم شورا برایمان یک اصل تردیدناپذیر و همیشگی باشد حتی اگر به نظرمان یقیناً نادرست بیاید و به هیچ بهانهای ازجمله وقتگیری، مشکل امنیتی! و...نباید شورا و مشورت را تعطیل کنیم.
یکی دیگر از افتهایی که کار تشکیلاتی و جمعی دانشجویی را مبتلا کرده مشخص نبودن حدومرز و کیفیت فعالیت در حوزه امور سیاسی است که باعث نوعی سیاست زدگی در میان دانشجویان شده بهگونهای که هر چه بهپیش میرویم و شاهد حضور نسلهای جدیدتر دانشجویی در دانشگاه هستیم سیاست و فعالیت سیاسی بیشازپیش بهعنوان خط قرمز مطرح میشود و اکثریت دانشجویان در تلاش برای دوری از فعالیت سیاسی در دانشگاه هستند. وجه نخست این سیاست زدگی این است که باعث میشود تشکیلات نردبان رسیدن به پست و مقام در ساختار سیاسی حکومت یا حزبی باشد بهعبارتدیگر کارکرد تشکیلات این باشد که برای حزب یا جبههای کادر سازی کند و به آنها نیرو تحویل دهد یا اینکه وامدار یا مرید با شیفته شخص، حزب، گروه و جبهه معینی باشد.(مهم نیست این گروه جبهه حزب اصلاحطلب باشد یا اصولگرا وابسته به دولت باشد یا هر نهاد حکومتی دیگر). درحالیکه راهی که امروزه در جهان توسعه و یافته تر بدان عمل میشود این است که اگر دانشجویی بخواهد بهصورت حرفهای در سیاست دخالت کند بهجای جنبش دانشجویی باید وارد شاخه دانشجویی احزاب سیاسی شود و سپس مراتب ترقی را دران حزب سیاسی طی کند و آنگاه وارد مجلس یا دولت شود.
کار اصیلی دانشجویان در نظام توسعهیافته افزون بر دانش آموختن و تجربه اندوختن نقد قدرت است اما نه از موضع رقیب حاکمیت که از مقام شهروندانی دانا و آگاه و نخبگانی جوان که قصد وزارت و وکالت و ریاست ندارند اما در سیاست بهعنوان ناظری خردمند دخالت میکنند و این دخالت جز نظارت نیست و دانشجو در این موقعیت ناظری مدنی است نه بازیگری سیاسی، نگهبان آزادی است نه پاسبان قدرت.
اما وجه دوم سیاست زدگی پرداختن افراطی و سطحی به مسائل سیاسی روز بدون آنکه برنامه مدونی برای ارتقا و افزایش بینش و قدرت تحلیل اعضا وجود داشته باشد و یا از دیگر پیامدهای فعالیت سیاسی صرف در دانشگاه درگیر شدن در کارهای اجرایی مراسم محور و همایشی بهجای اهتمام به حلقههای مطالعاتی و ارتقای مهارتهای بین فردی اجتماعی، اخلاقی و دانش ورزی در بخشهای مختلف یک تشکیلات دانشجویی است.
درنتیجه مهمترین تالیهای فاسد افت سیاست زدگی را میتوان اینگونه خلاصه کرد:
توجیه ضعفهای شخص، گروه، حزب، جبهه معین و چشم بستن بر عملکردهای غلط باانگیزهها و بهانههای مختلفی همچون سوءاستفاده رقیب و یا به عبارت خودمانیتر گل به خودی! -تبدیل انجمنها و کانونهای مختلف دانشجویی به یک حزب سیاسی با ایدئولوژی مشخص-فاصله گرفتن از نقد فراجناحي و مستقلانه تمامی اشخاص و پرهیز از سیاست یک بام و دوهوا در نظر و عمل-محافظه کاری و توجیه وضع موجود-کاهش منزلت اجتماعی مجموعههای دانشجویی در حد یک برگ بازی برای اشخاص، احزاب، گروها و جبهههای معین سیاسی-تحت الشعاع قرار گرفتن استقلال مجموعههای دانشجویی و تربیت افراد مقلد و دنبالهرو بهجای نیروهای خلاق و جریان ساز -غفلت از سایر جنبههای غیرسیاسی فعالیت تشکیلاتی دانشجویی از قبیل خودسازی افزایش آگاهی و مهارت دانشجویان -انزوا و حذف تدریجی افراد ناهمسو با شخص، حزب، گروه و جبهه معین-ورود اختلافات سیاسی روز در داخل مجموعههای دانشجویی و غفلت از ماهیت اصلی دانشجو و فعالیت دانشجویی -حاکمیت تدریجی تکصدایی -کاهش انعطاف مجموعه در برابر تحولات سیاسی روز-شکل گیری منطق غیراخلاقی هدف وسیله را توجیه میکند بهعنوان مبنای عمل برای نیل به اهداف سیاسی معین و دامن زدن به خب ریاست.
اگر دقت کنیم اینگونه رفتارها و گفتارها هم در مجموعههای دانشجویی هم در حاکمیت و نیز در جزئیات روابط اجتماعیمان رسوخ کرده که برای رسیدن به منافعمان و اهداف بعضاً مقدس دست به هر کاری میزنیم و نیرنگ بازی و حیلهگری را تدبیر و سیاست تلقی میکنیم! اگر دم از اخلاق و انسانیت میزنیم باید بیهیچ تعارف و ملاحظهای به راه و روش اخلاقی پایبند باشیم مگر اینکه مصلحتهای تشکیلاتی را از مصلحت حفظ اخلاق و ابرو هم بالاتر بدانیم! و اصول اخلاقی را پای حفظ تشکیلاتی قربانی کنیم که قرار است انسانهایی اخلاقی دران تربیت شوند و این چه تناقض بزرگی است! در کار تشکیلاتی بسیار پیش میآید که حرفوحدیثها و نقلقولهایی بین اعضا منتقل و نسبتهایی به هم روا داشته میشود دانستن رویکرد صواب و اخلاقی در این مواقع برای حفظ امنیت روانی دوستی و صلح بین اعضا و پیشگیری از ایجاد کینه و اختلاف ضروری است. در وحله اول باید از تجسس در امور یکدیگر بپرهیزیم. که این همان تقوای سخن و قضاوت است.
در مجموعههای تشکیلاتی خصوصاً تشکیلات دانشجویی تعاملات هر چه بیشتر با شفافیت همراه باشد برکات بیشتری به بار میآورد عدم وجود شفافیت و جریان آزاد اطلاعات در مجموعههای دانشجویی خودبهخود باعث نوعی رانت اطلاعاتی و امتیاز ویژه برای گروهی از اعضا و محرومیت گروهی دیگر میگردد درنتیجه نوعی نظام طبقاتی ازنظر اطلاعات در مجموعه شکل میگیرد که مقاصد خاص خود را در پی دارد. از طرفی پنهانکاری و نجوا بهتدریج اعتماد دانشجویان را به یکدیگر سلب میکند و سبب میشود سخنهای علنی همدیگر را معتبر ندانند و بهجای اعتماد به سخنان در ظاهر در پی کشف درونیات و نیات یکدیگر برآیند. همچنین ریا و دورویی در مجموعه رواج یابد که خود موجب شیوع پنهانکاری میشود و یک دور معیوب را شکل میدهد.
درنتیجه مسئله اخلاق را انقدر باید فریاد زد که تبدیل به یک دغدغه جمعی شود و زیر پا گذاشتن آن با فشار سنگین اجتماعی مواجه گردد. راهی جز تکرار و تکرار مسئله اخلاق نداریم. شهره شدن یک مجموعه به اخلاقی عمل کردن هم هزینه برخورد را افزایش میدهد و هم زمینه مناسبی برای فعالیت و نقشآفرینی بهتر فراهم میکند و هم جاذبه بیشتری برای مجموعه دارد. هرچند طبیعی است که اخلاقی عمل کردن در کوتاهمدت موجب کاهش نقش و یا حتی حذف در فضای غیراخلاقی موجود میشود اما نمیتوان منکر پیامدهای میانمدت و طولانیمدت مثبت ان شد.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 اسکان بیش از ۱۲ هزار نفر در ستادهای اسکان آموزش و پرورش کهگیلویه و بویراحمد
- 2 مرحله دوم طرح کالابرگ الکترونیکی در کهگیلویه و بویراحمد آغاز شد
- 3 انفجار یک منزل مسکونی در یاسوج
- 4 توزیع گوشت قربانی با عنوان میهمانی مادر در گچساران
- 5 تاکید جدی استاندار بر حمایت از متقاضییان سرمایه گذار در بخش کشاورزی
- 6 میزان مصرف گاز در کهگیلویه وبویراحمد رو به افزایش است
- 7 رئیس دانشگاه علوم پزشکی یاسوج: شایعترین نوع سرطان در استان سرطان سینه است
- 8 کتاب تصویری «پلنگ ایرانی در دنا» رونمایی شد
-
تاکید استاندار بر اهمیت راه در دیدار با رئیس شورای اطلاعرسانی دولت
-
سرپرست دانشکده ادبیات و علومانسانی دانشگاه یاسوج منصوب شد
-
بازرسی استان تخلفات هیئتهای ورزشی را افشا کرد/ 18 رئیس هیئت به محاکم قضایی معرفی شدند/ جزییات
-
مدیر جوان هماستانی مدیرعامل سیمیدکو شد/ عکس
-
ماجرای قتل یک سرباز در بهمئی چه بود؟ / توضیحات معاون اجتماعی نیروی انتظامی استان+ جزییات
-
قول معاون دانشگاه علوم پزشکی برای بهرهبرداری از زایشگاه بیمارستان امام خمینی دهدشت/ جزییات
-
مصرف برق در کهگیلویه و بویراحمد رکورد زد!
-
سرپرست هلال احمر دنا منصوب شد/ ابلاغ
-
سمفونی ناهنجار شبانه شوتینماها در خیابانهای مسکونی دهدشت/ شورای ترافیک و شهرداری دقیقا چه میکنند؟!/ تصاویر
-
بی توجهی فرمانداری کهگیلویه به مصوبه شورای ترافیک و مطالبه اهالی روستای «ایمور آباد»
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!