«اعتماد زدایی»

«اعتماد زدایی»

خبرجانکاه درگذشت سارینای دو ساله از بازماندگان حادثه زلزله کرمانشاه بر اثر سرما بسیار تکان‌دهنده و متاثر کننده بود؛ این اتفاق تلنگری برای مسئولان و مردم بود که با گذشت زمان زیادی مقوله کمک‌رسانی به مناطق زلزله‌زده را فراموش نکنند و با برنامه‌ریزی و هماهنگی بیشتری به مصایب زلزله‌زدگان بپردازند. در زلزله کرمانشاه و سایر حوادث و رویدادهای مشابه که با تلفات انسانی متاثرکننده‌ای همراه است، علاوه بر جان انسان‌ها که از اهمیت زیادی برخوردار است و باید برای پیشگیری از آن چاره‌ای اندیشید، ذبح اعتماد عمومی است که مصیبتی دوچندان به شمار می‌آید. هنوز فراموش نکرده‌ایم برخی از شهروندان در حوادث اخیر به جای اعتماد به نهادهای مسئول به سمت سلبریتی‌ها، هنرمندان، ورزشکاران و... رفتند تا کمک‌های خود را از آن طریق به دست نیازمندان برسانند، موضوعی که در درون خود یک فرصت و یک تهدید را به دنبال داشت، فرصت از آن جهت که با حضور همان سلبریتی‌ها و چهره‌های مشهور میزان کمک‌های مردمی افزایش می‌یافت و تهدید از آن جهت که مبادا عدم اعتماد عمومی به نهادهای مسئول باعث رویگردانی مردم از آنها و اقبال به سمت سلبریتی‌ها شود. به هر روی این مسئله حیاتی نیز مورد توجه قرار نگرفت و هیچ مسئول یا نهادی به دنبال آسیب‌شناسی جامعه‌شناختی این موضوع نرفت، اما در تداوم ناهنجاری‌های اخلاقی و اعتمادزدایی در جامعه، این روزها ماجرای غم‌انگیز سارینا باعث شده است تا برخی رسانه‌ها و جریان‌های خاص با استفاده از فرصت فراهم‌شده و احساسات جریحه‌دارشده افکار عمومی به تخریب سلبریتی‌ها بپردازند. به واقع به جای آسیب‌شناسی دقیق و نشانه‌گیری صحیح مقصران و مسببان چنین حوادثی بازهم سلب اعتماد عمومی و تخریب چهره‌های موجه در دستور کار قرار گرفته و تبعات و پیامدهای این پدیده اجتماعی بازهم دامن نظام و مردم را خواهد گرفت. در روزهای اخیر و در فضای ناشی از مرگ سارینا، برخی از رسانه‌ها به دنبال تحریک افکار عمومی برای تخریب شخصیت‌های مشهور به بهانه تسویه حساب‌های سیاسی هستند، شخصیت‌های مقبولی همچون دکتر زیباکلام، علی دایی و دیگرانی که به نیت کمک به مردم زلزله‌زده اعتبار خود را به گرو گذاشته‌اند، در واقع فرصت‌هایی هستند که می‌توانند بخشی از هزینه‌های حاکمیت برای جبران کاستی‌ها را فراهم کنند، لذا تخریب این افراد و اعتمادزدایی از آنها به بهانه‌های سیاسی رویکرد هوشمندانه‌ای نیست و همچون بسیاری از رفتارهای گذشته، تیشه بر ریشه اعتماد عمومی می‌زند. متاسفانه سال‌هاست عادت کرده‌ایم نخبگان خود را در عرصه‌های مختلف به هر بهانه‌ای از بین ببریم، سلبریتی‌ها، هنرمندان، ورزشکاران و افراد مشهور در واقع بخشی از سرمایه اجتماعی کشور هستند که در بسیاری از بزنگاه‌ها می‌توانند به کار آیند و رشد و پرورش آنها نیز زمان‌بر و البته هزینه‌بر است؛ لذا اصلا شایسته و منطقی نیست که در پی سرما‌یه‌سوزی و نخبه‌ستیزی باشیم و به هر بهانه‌ای تلاش کنیم دیگرانی را که دگرگونه می‌اندیشند در معرض اتهام قرار دهیم. سال‌هاست بزرگانی را از عرش به فرش آورده‌ایم و با اتلاف سرمایه‌های خود دست رد به سینه توسعه و پیشرفت زده‌ایم؛ اکنون نوبت به غیرسیاسیون و سلبریتی‌ها رسیده تا با قراردادن آنها در لیست غیرخودی‌ها، اعتماد افکار عمومی نسبت به آنان را نیز سلب کنیم. تداوم این رویه، تداوم استراتژی ناصحیح سال‌های گذشته است که دود آن به چشم خودمان خواهد رفت؛ برای توسعه و پیشرفت و فائق آمدن بر مشکلات کشور و جلوگیری از تکرار فاجعه مرگ سارینا و ساریناهای جامعه نیازمند همدلی و مهربانی هستیم؛ ذبح اعتماد به هر صورت خطایی نابخشودنی است که فردا روزی تبعات آن به خودمان بازمی‌گردد، روزی که دیگر مردم نه به نهادهای مسئول و نه سلبریتی‌ها و افراد مشهور اعتماد نخواهند کرد.

*سرمقاله همدلی
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها