پتروشیمی «سقاوه»، درد دلی با آیت الله ملک حسینی

پتروشیمی «سقاوه»، درد دلی با آیت الله ملک حسینی

حضرت آیت الله ملک حسینی، نماینده محترم ولی فقیه در استان کهگیلویه و بویراحمد سلام عرض می‌کنم، این نوشته نه یک نامه رسمی و یا حتی سرگشاده که درد دلی است. درد دلی است با پیری که می دانیم اراده‌اش می‌تواند راهگشا باشد.

حصرت آیت الله ملک حسینی اراده اولیه‌ای برای نوشتن این درد دل خطاب به شما وجود نداشت، اما حضور سه روزه نگارنده در اهواز و همزمان شدن این حضور با گرد و خاک ۲۴ بهمن خوزستان، انگیزه و علتی شد برای نوشتن.

نویسنده این سطور هر ساله اخبار، عکس‌ها و حتی فیلم‌های گرد و خاک اهواز را دنبال می‌کرد و صحبت‌های دوستان و هم دانشگاهیان اهوازی‌اش را می‌شنید اما ۲۴ بهمن ۹۶ که در میانه‌ی این گرد و خاک قرار گرفت، برایش مصداق عینی «شنیدن کی بود مانند دیدن» بود.

وقتی اهواز را غرق در گرد و غبار دید، وقتی که لباس سورمه‌ای بر تنش به رنگ خاک گرایید، وقتی ساختمان‌های اداری و اتاق‌های دربسته را پر از گرد و خاک دید، وقتی به چشم خود دید که صاحب رستوران طی پنج دقیقه سه بار میز غذاخوری را تمیز کرده و بعد از هر بار خاک بیشتری بر آن نشسته، وقتی که مردم را ماسک و دست و پیراهن و چادر به صورت دید که بدو بدو خیابان طی می‌کنند و در خیابان‌های اهواز سراسیمه هستند، وقتی راننده تاکسی مسیری که در حالت عادی دو هزار تومان کرایه می‌گرفت را گفت بیست هزار تومان، وقتی در شب اهواز باران خاک و شل را مشاهده کرد؛ ترسید، چهار ستون بدنش لرزید، از خود پرسید این چه عذابی است که بر خوزستان می‌رود؟ از خود پرسید تصمیمات و منفعت طلبی‌های چه گروه‌هایی از افراد و مسئولان این بلا را بر سر خوزستان نازل کرده است؟ از خود پرسید گزارش‌های غلط کدام بخشدار بی فکر بخشی از این مشکلات زیست محیطی را رقم زده است؟ از خود پرسید آیا آنان که این درد را پیش بینی می‌کردند همه‌ی توان خود را برای جلوگیری از تصمیمات غلط و بی تدبیری‌های منفعت طلبان و دلسوزان نا آگاه به کار گرفتند؟ از خود پرسید آیا پیران این شهر با سکوت‌هایشان نقشی در ایجاد این جهنم گرد و خاک دارند؟

حضرت آیت الله ملک حسینی نگارنده همه‌ی این سوالات را از خود پرسید و البته که در آن جهنم گرد و خاک دنبال جوابی نمی‌گشت. جز اینکه یک نتیجه را قطعی دانست: و آن اینکه حاضر نیست در عوض ایجاد هزاران شغل و تولید میلیاردها تومان سرمایه، حتی برای یک روز این نوع از آب و هوا و طریق زندگی را برای شهرش و مکان زندگی‌اش بخواهد.

حضرت آیت الله ملک حسینی دوستی می‌گفت بگو برای ثبت در تاریخ می‌نویسیم. اما نه! نگارنده برای ثبت در تاریخ نمی‌نویسد، توضیح اینکه اگر ما از مثال عینی و ملموس احوال این روزهای اهواز درس نگیریم و آیینه‌ی عبرتمان نشود، بدون تردید ما نیز درس عبرت آیندگان نخواهیم شد، اصلاً چه بسا اینکه تاریخ و تجربه‌ها برای درس نگرفتن باشند!. بنابراین نگارنده برای ثبت در تاریخ نمی‌نویسد بلکه برای جلوگیری از تغییر باورهای من بچه مسلمان نوعی، من دانشجوی نوعی، من جوان کهگیلویه و بویراحمدی نوعی، من بچه بسیجی نوعی، من بچه فلان منطقه محروم نوعی می‌نویسد؛ وقتی من جوان نوعی، موضع صریح حضرت آیت الله ملک حسینی در قبال مسئله تغییر نام استان و یا حتی تغییر نام یک بیمارستان را با موضعشان در قبال چنین مسئله‌ی بسیار مهم‌تری مقایسه کنم، شاید تلنگر منفی‌ای بخورم. حضرت آیت الله ملک حسینی اگر آب و هوا و طبیعت این استان عزیز که خدادادی و از قضا مهم‌ترین نعمت آن است، از بین برود، اگر رودخانه بشار خشک شود، اگر قرار باشد در آینده‌ای نزدیک گرد و خاک دشت سقاوه بویراحمد و دنا و یاسوج را کور کند، اگر قرار باشد بی بدیل‌ترین نقاط طبیعی بویراحمد و دنا نابود شوند، اگر قرار باشد یاسوج اهواز دیگری شود و خدای ناکرده عبارت ” یاسوج هوا ندارد” هشتگ شود؛ دیگر چه تفاوتی می‌کند که نام آن کهگیلویه و بویراحمد دوست داشتنی باشد یا زاگرس یا دنا یا هر اسم دیگری؟

حضرت آیت الله ملک حسینی چشمه‌ای چون زمزم ” به لطف الهی و مباشرت جبرئیل در زیر پای مبارک حضرت اسماعیل می‌جوشد و آب و آبادانی را به سرزمین مکه و دیار پیامبران می‌آورد، تا سرچشمه بقای کعبه و حج، رویش نسل مبارک و شکوفایی شجره پاک نوبت درام القری توحید باشد و جاری بودنش در عصرها و برای نسل‌ها آب حیات معنوی را تفسیر کند” آنگاه در قرن ۲۱ در گوشه‌ای از این آب و خاک و در ادامه فجایع کشوری چون احداث سدهای کارشناسی نشده و خشک کردن دریاچه‌ها و رودخانه‌ها، مسئولان استانی ما کمر همت بسته‌اند به نابودی آب و هوا و طبیعت جگر گوشه‌ی دیگری از ایران عزیزمان. با چه تفسیر؟ تحلیل؟ توجیه؟ و استدلال علمی و عملی‌ای؟ خدا داند!.

حضرت آیت الله ملک حسینی نگارنده و دوستان دیگر در رابطه با این طرح، دغدغه‌ها و انتظارات خود را به تفصیل در نوشته‌های مختلف مطرح کرده‌اند، پس برای جلوگیری از اطاله کلام، سخن خلاصه کرده و اشاره می‌کنیم: از آنجائی که درد دل خود را به نوشته در می‌آوریم، باید تعارفات را کنار بگذاریم و بگوئیم مواضع کلی‌ای چون “حق و حقوق مردم در نظر گرفته شود و مسائل زیست محیطی رعایت شوند” دردی از این آب و خاک مظلوم و این مردم محروم دوا نخواهد کرد. باید بیان بداریم که حداقل در این نوشته درد دل ما از جنس حق و حقوق صاحبان احتمالی زمین‌ها، نحوه واگذاری زمین‌ها و … نیست. درد دل ما از جنس تنفس است، از جنس آب است، از جنس خاک است.

حضرت آیت الله ملک حسینی آن طور که از شواهد و قرائن بر می‌آید در اینجا و خاصه در این موضوع بخصوص خیلی که چه عرض کنم، اصلاً نمی‌شود به روال معمول اداری و پیش بینی شده امید داشت، پس عاجزانه تمنا می‌کنیم پای کارشناسان خبره، دانشگاهی و بی طرف کشوری را در رابطه با مسائل زیست محیطی احداث پتروشیمی در دشت سقاوه باز کنید، و از آنها بخواهید که نتایج بررسی‌ها و گزارش‌های خود را در اختیار مردم و رسانه‌ها قرار دهند. عاجزانه التماس داریم که مسیری تعبیه شود که تنها تایید فلان بخشدار یا امضا بهمان مدیر چسبیده به صندلی معیار عمل و تصمیمات بعدی قرار نگیرد.

  (مطلب منتشر شده نظر نویسنده است و انتشار آن در سایت افتونیوز به معنای تایید تمام یا بخشی از آن نمی‌باشد)
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 کارشناس 1396/11/28 20:10:55

    پتروشیمی بویراحمد پس از بهره‌برداری قادر است که سالانه 60 هزارتن بنزین پیرولیز، 30 هزار تن گاز مایع، 250 هزار تن پروپیلن، 250 هزار تن پلیمرهای پروپیلن به اشکال ابتدایی و یک میلیون تن متانول تولید کند. مسئولان به هوش باشید ؛ مصرف آب يك واحد يك‌ميليون تني متانول، حدود 10 ميليون مترمكعب در سال است. یعنی روزانه بیش از 27000 متر مکعب از آب رودخانه بشار بایستی انتقال شود! آیا آبدهی رودخانه بشار توانایی تأمین این حجم آب را دارد !؟ مصرف آب بقیه تولیدات این واحد صنعتی پیشکش!؟ محیط زیست و امور آب استان به هوش باشید؟!

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها