-
در مذمت آیینهای سوگواری؛ وقتی مرگ به تماشا بدل می شود
علی ضامنی پور -
فرماندار کهگیلویه و بازتعریف جلسات شورای اداری؛ از هماهنگی تا مطالبهگری جدی
ناشناس -
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان
پیام تسلیت جمعی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در پی سانحه هوایی

دنا هم چون ساکنان سرزمینش دراین روزها اشک غم میبارد
به گزارش افتونیوز، در پی وقوع حادثه تلخ سقوط هواپیمای مسافربری تهران به یاسوج و کشته شدن 66نفر از هموطنان، جمعی از فعالان سیاسی اصلاحطلب در پیامهای جداگانه این مصیبت را تسلیت گفتند.
متن این پیام در پی می آید
سر کوه بلند آمد سحر باد
زطوفانی که میآمد خبر داد
درخت و سبزه لرزیدند و لاله
بخاک افتاد و مرغ از چهچه افتاد.
سر کوه بلند ابرست و باران.
زمین غرق گل و سبزه ی بهاران.
گل و سبزه ی بهاران خاک و خشت ست
برای آنکه دور افتد زیاران.
سر کوه بلند آهوی خسته
شکسته دست و پا، غمگین، نشسته.
شکسته دست و پا دردست، اما
نه چون درد دلش کز غم شکسته.
سر کوه بلند آمد عقابی.
نه هیچش ناله ای، نه پیچ و تابی.
نشست و سر بسنگی هشت و جان داد؛
غروبی بود و غمگین آفتابی.
پرواز آسمانیان سریع و آنی بود ،
طیاره ی کوچ با شصت مسافر آسمانی به زمین برخورد و شصت کبوتر مهاجر آسمانی شدند واز میان ما رفتند
ازدست دادن اینهمه عزیز که گلچینی از بهترینها بودندمصیبت بزرگی است.
دنا هم چون ساکنان سرزمینش دراین روزها اشک غم میبارد ،قامتها خم میشوند از این همه درد اما استواری دنایش میخواندمان بر ایستادن. ،قلم از بیان وسعت این حادثه غم انگیز و جانکاه ناتوان است. دست به آسمانها دراز می کنیم و از خداوند قادر و متعال می خواهیم راه صبر بر این مصیبت را بر ما هموار کند.
تسلیت به خانواده های داغدیده واژه کوچکی است در برابر این غم جانسوز ،همدردی ما را بپذیرید، در غمتان شریک هستیم و در کنارتان خواهیم ماند.
روحشان شاد و یادشان تا ابد گرامی باد.
فرید مرادیان ، ایرج اقبالفر، علی عسکر اکبر زاده، مهران پوزش، آیت پوزش، مهدی خادمیان، عبدالکریم خرمی، سیدعباس سجادی اصل، ابوطالب صادقی، وحید محمدی تبار، روح اله ملک پور
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
رضایی: معوقات آبداران پرداخت شد / هشدار نسبت به تنش آبی در ۶۳۹ روستای استان
-
فشار ازدواج؛ زخمی خاموش بر شانهی دختران کهگیلویه و بویراحمد
-
فراخوان ششمین جشنواره بینالمللی ستارههای صحنه منتشر شد/ جزییات
-
آیین باشکوه بزرگداشت حافظ در دانشگاه یاسوج برگزار شد
-
ابلاغیه مساله ساز مدیر درمان تامین اجتماعی استان علیه مردم و داروخانه ها
-
استاندار کهگیلویه و بویراحمد: پاسداشت مفاخر استان از حسین پناهی تا فریدون داوری
-
استاندار اسبق استان در دولت مسیولیت گرفت/ حکم قایمپناه برای «موسی خادمی»
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
نظرات ارسالی 4 نظر
▪️🏴▪️ شب است و آسمان را غـم گرفته سڪوتم با نگاهـش دم گرفته♡ شب است و کهکشانی در ڪنارم ولی از دوریـت من بیقـرارم ▪️حادثه تلخ سقوط هواپیما را به مردم عزیز ایران تسلیت می گوییم.
پاسخگناه آسمانی که شمارابه قعرکوه های پرازبرف برد،وگناه کوه دنایی که درآغوشتان کشید، را هرگز نخواهیم بخشید میان بودن و یادتان ، یادتان را برایمان گذاشتید و بودنتان را افسانه ساختید.😔 حافظا دیدی که کنعان دلم بی ماه شد ، عاقبت با اشک غم کوه امیدم کاه شد ، گفته بودی یوسف گمگشته باز آید ولی ، یوسف من تا قیامت همنشین چاه شد.
پاسخشاهد مرگ غم انگیز بهارم چه کنم ابر دلتنگم اگر زار نبارم چه کنم نیست از هیچ طرف راه برون شد ز شبم زلف افشان تو گردیده حصارم چه کنم
پاسخخبر کوتاه و غیر منتظره بود😢 چهره های خندانشان رو به آسمان کردند ورفتند. تسیلت واقعاواژه کوچکی است.مارودرغم خودتون شریک بدونید😔 اگر از میان ما، زودتر از همه، زندگی شما را فرصت زنده بودن، به اتمام نمیرسانید، چیزی از آسمان و زمین کم نمیشد؛ ماندن شما باری بر دوش زمین اضافه نمیکرد؛ شادیتان از شادی کسی نمیکاست؛ و غمتان اندوه جهان را فزونی نمیداشت؛ تنها و تنها سالیانی بیشتر؛ سالیانی که برای تاریخ به سان لحظهای چشم بر هم زدن است؛ اینکه تنها حضورتان کمی ادامه میداشت؛ مانند درختانی که همسالان شمااند؛ یا بناهایی که شاید اکنون مانند آنها خسته و باوقار سالهای میانسالی را میگذراندین؛ همین تعداد کافی بود؛ لازم نبود حتی به سان کوهی قرنها پابرجا باشید؛ این روزهای بیشتر از روزگار، چیزی نمیکاست؛ این روزهای بیشتر، به ما چه چیزها که نمیافزود؛ همانند پرستوهای عاشق شما رفتین، غمتان در خانه هامان...
پاسخ