نقد یک جوان هم استانی بر مطلب « نقد جوان اصلاح‌طلب بر خادمی»

نقد یک جوان هم استانی بر مطلب « نقد جوان اصلاح‌طلب بر خادمی»

چندی پیش مطلبی با عنوان " نقد جوان اصلاح طلب بر خادمی " به قلم ایمان محمدپور فتح در همین رسانه منتشر شد. یکی از خوانندگان ما به نام "یک جوان اصلاح طلب کهگیلویه و بویراحمدی" به این مطلب واکنش نشان داده است که در پی می‌آید:

اظهار نظر و بیان آزاد عقاید از حقوق اولیه ی هر شهروندی در دنیای مدرن است و نمی توان کسی را از بیان نظرات و احیانا نقد و نقادی منع کرد. با این وجود انتقاد و نقد کردن اصول و شرایط خاص خود را دارد و باید حداقل هایی را در چنین مواقعی رعایت کرد . در نقد لازم است نقادی مان متناسب با سواد و یک فهم نسبی از موضوع باشد . عالم بی در و پیکر سیاست در استان کهگیلویه و بویراحمد ظاهرا از این اصول اخلاقی برکنار است و هر کسی با هر سطحی از سواد و البته با انباشتی از«توهم» هر زمان اراده کند بی محابا و مطابق با امیال و بر اساس اغراض شخصی به هر کس و هر چیزی نه انتقاد که بنای تخریب و عقده گشایی را می گذارد . عدم نظارت و مدیریت در برخی سایت های استانی که در بیشتر مواقع در یک نیم روز میزبان ده ها مقاله ضعیف و نسبتا ضعیف و خیلی ضعیف هستند بستری فراهم کرده است تا هر نوشته ی انشاء گونه ای به عنوان مطالبه مردم جلوه کند. در حالی که بسیاری از این مطالب تنها به درد ،درد دل در فضای مجازی بین یکی و دو نفر و نه بیشتر می خورند . به طور مثال همین مطلب«نقد جوان اصلاح طلب بر خادمی » است که عنوان تیتر اول یکی از سایت های استان را تصاحب کرده است. در تکراری و کلیشه ای بودن مطالبی از این دست حرفی نیست اما بالاخره خواننده ممکن است درگیر شود که این نویسنده کیست که مطلبش با این نوع نگارش و ادبیات می تواند به عنوان تیتر اول یک رسانه ی استانی قرار گیرد. این اتفاق آیا محصول ضعف مدیریت در رسانه های استان است یا مطلب در «کنه» خود چیز خاصی دارد که بر خواننده روشن نیست؟ رزومه سیاسی چنین نویسنده ای که این گونه تیتر پر طمطراق و پر ادعایی را برای مطلب خود انتخاب کرده است کدام است؟ (رزومه سیاسی از آن جهت لازم است که طرف نه به عنوان یک جوان در جامعه و یا شهروند بلکه یک جوان اصلاح طلب و به تبع سیاسی اظهارات و ادعاهایی را مطرح کرده است). بعد هم که خطوط تایپ شده بر صحفه مانیتور را از جلوی چشم می گذرانیم این سوالات به ذهن خطور می کنند که منتقد محترم در این مقاله بر اساس چه متد و منطقی به نقد پرداخته است؟ آیا این مطلب برگرفته از دغدغه و تحلیل منطقی و منصفانه اتفاقات سیاسی است و یا بیشتر و همچون موارد مشابه قبلی برگرفته از سهم خواهی های شخصی و یا عدم منتفع شدن است؟ و آیا مطلب که اسم نقد بر خود نهاده است برخاسته از یک تحلیل و بررسی همه جانبه است و یا صرفا نتیجه سفارش از بالا و یا جایی است؟ سفر رئیس جمهور به استان در ماه گذشته و استقبال تاریخی مردم از دکتر روحانی که نتیجه برنامه ریزی و همت بلند در استان با همکاری و همراهی ستاد مردمی استقبال از رئیس جمهور و با مدیریت شخص استاندار بود رضایت دولت در بالاترین سطح را سبب شد که ظاهرا این رضایت و عملکرد خوب سبب دلخوری و عصبانیت برخی ها شده است . این گروه اندک چپ و راست به تکاپو افتاده اند تا این موفقیت را به شکست مبدل کنند و در روزهای گذشته بسیاری از اظهارات ،تحرکات و به ظاهر انتقادات را می توان در همین راستا تفسیر کرد . در جدیدترین مورد نیز همین مطلب ذکر شده است که بر خروجی سایت ها قرار گرفته است و ما را به نوشتن این وجیزه واداشت. این نوشتار در پی جواب دادن به یک شخص نیست که نقد آمده به صورت خاص نیازی به جواب دادن ندارد و قرار هم نیست هر کس با هر خواسته ای چیزی گفت و نوشت جواب داده شود بلکه از آنجا که این نوشته و امثالهم برگرفته از نگاه و نگرش یک طیف وسیع است که دنبال سهم خواهی هستند توضیحاتی جهت تنویر افکار عمومی ارایه می شود. درابتدای نوشتار و یا همان نقد مذکور جوان اصلاح طلب عزیز بر خادمی بر خواننده روشن نمی شود که قصد و نیت نویسنده حداقل از بیان مطالب ابتدایی چیست. وی به موضوع تفکیک قوا اشاره می کند و مدعی می شود که این اصل توسط دولت یازدهم و در بحث انتخاب استانداران وبه دلیل مشورت با نمایندگان مجلس زیر پا گذاشته شده است و بعد هم اقای تاجگردون به خاطر در اقلیت بودن به نسبت دو نماینده دیگر اصولگرای استان راهی جز سکوت و پذیرفتن گزینه معرفی شده دولت به عنوان استاندار نداشت . در این که چنین ادعایی از اساس کذب و خیالبافی است هیچ جای مجادله نیست.اما راجع به نوع نگاه نویسنده به سیاست دولت یازدهم و ایراد گرفتن از مشورت با نمایندگان باید گفت: اولا که مشورت بین وزرا و مدیران اجرایی با نمایندگان شهرستان ها اگر چه صراحتا در قانون اشاره نشده است اما امری مرسوم و نوعی احترام به موکلین نمایندگان در شهرستان هاست و در ثانی مشورت در راستای تعامل و هماهنگی بیشتر و پرهیز از اختلافات و تنش های بعدی است .ثالثا اینکه اگر ادعای این بزرگوار را بپذیریم باید گفت آقای تاجگردون که پیش از این توسط همین تیم رسانه ای، نماینده ای قدرتمند و صاحب نفوذ معرفی می شد نماینده ی بسیار ضعیف و کاملا مصلحت اندیشی است و حتی این سوال به ذهن خطور می کند چرا چنین نماینده ی ضعیفی(مطابق ادعای نویسنده) باید پیشتر توسط همین جوان و دیگر جوانان مورد حمایت قرار بگیرد و برای جذب رای مردم بر قدرتمندی و ذی نفوذ بودن وی تاکید شود؟ نویسنده جوان که از همان ابتدا و با کلی گویی هایش مشخص است برای نقد و ادعاهای خود چیزی در چنته ندارد سراغ یک گیر قدیمی رفته است و حضور خادمی در هشت سال گذشته در تهران را دلیلی برای خروج ایشان از اصلاحات عنوان کرده است و معتقد است چون خادمی در هشت سال دولت های نهم و دهم در استان نبوده است پس صلاحیت استاندار شدن را نداشت . بر اساس طرز فکر این جوان اصلاح طلب ظاهرا باید همه قید پیشرفت و ارتقاء در عالم مدیریت را بزنند و از استان «جم» نخورند که مبادا فردا روز با اتهامات واهی از این دست روبرو شوند . این بزرگوار حتی به این نکته فکر نکرده است که خود آقای تاجگردون هم سال ها قبل از نمایندگی در تهران مقیم بوده اند و چرا این اشکال بر تاجگردون وارد نیست؟. (آقای تاجگردون از این جهت اشاره می شود که از سوی همین جوان حمایت شده و ایشان به وی رای داده است پس اگر این جوان این موارد را ایراد و عیب می دانند چرا به تاجگردون رای داده است که همین ایرادات هم مطابق منطق نویسنده جوان اصلاح طلب بر او وارد است ). در ادامه باز یک ادعای نامستند دیگر و تکراری که در چنین مواقعی برای تخریب، اکثر به ظاهر منتقدین به آن استناد می کنند .ایشان نوشته اند آقای خادمی در سال 1376 به ناطق نوری رای داده است .این اولین باری است چنین ادعایی مطرح می شود و هیچ سندی هم برای آن ذکر نمی شود در حالی که بر فرض پذیرش چنین ادعایی ایشان می خواهد با چنین حرفی چه چیزی را ثابت کند می خواهد ثابت کند خادمی اصولگراست و با دولت اعتدال نیست ؟ آیا حدود بیست سال زمان کافی برای اصلاح و تغییر موضع کسی نمی تواند باشد؟ ایا به فرض چنین کاری از سوی خادمی و به فرض اشتباه بودن آن خادمی حق نداشته است در سال 92 از روحانی حمایت کند؟ آقای نویسنده بهتر بود به جای حواله دادن به 76 که خود نیز آن سال ها را بخوبی به یاد ندارند به 92 مراجعه می کرد زمانی که بسیاری از مدعیان امروزی در ستاد محسن رضایی فعال بودند و اقای خادمی کاملا تابع تشکیلات در مسیر حمایت از جریان گام بر می داشتند و نوع شناخت از عملکرد سیاسی و مدیریتی ایشان سبب شد که از مرکز و از سوی بزرگان سیاسی کشور به عنوان استاندار معرفی شوند که در ادامه نیز مورد حمایت نمایندگان محترم استان در مجلس قرار گرفتند . نویسنده عزیز در پایان مدعی شده اند که در زمان معرفی خادمی به عنوان استاندار بالشخصه از ایشان حمایت کرده اند و در برخی جراید برای خادمی مطلب نوشته اند و جوری انرا مطرح کردند که انگار اگر این حمایت نبود لابد اتفاق دیگری می افتاد. با این وجود جا دارد صمیمانه از حمایت ایشان تشکر شود ولی باید از ایشان پرسید شما که اینهمه ادعای مطالعه و صاحب نطری دارید چگونه از کسی حمایت کردید که به قول خودتان در 1376 با ناطق نوری بوده است. پس اگر انزمان عیب نداشته پس چگونه الان آنرا پیراهن عثمان کرده اید؟ یا اینکه چگونه شما از کسی حمایت کرده اید و برایش در جراید مطلب نوشته اید که خودتان مدعی هستید اصلاحات را در هشت سال دولت احمدی نژاد رها کرده بود و در تهران دنبال کار و منافع شخصی اش بود؟ متاسفانه خیلی ها این گونه اند که اول با نیت تامین منافع از کسی حمایت می کنند و بعد اگر منافع شخصی شان تامین شد حمایت ادامه پیدا می کند و در غیر این صورت شروع به تخریب بدون از دلیل و منطق و صرفا از روی سهم خواهی می کنند. این رویه زشت و ناپسندی است که اگر دوستانمان در مراسمات معارفه ای که این روزها برگزار می شوند جزمدیران جدید نیستند و یا خودمان در شرکت و یا اداره ای بکارگیریمان ردیف نشد شروع به تخریب و تهمت زدن کنیم. نویسنده مدعی اند در حمایت ابتدایی شان از خادمی اشتباه کرده اند پس اگر اشتباهی صورت گرفته است ایشان چرا از مردم عذرخواهی نمی کنند هر چند هیچ نیازی به عذرخواهی از این دست نیست چون چنین تصمیم هایی شخصی بوده است که از دایره یک فرد بیرون نمی رود و هیچ تاثیری بر اصل قضیه ندارد .اعتماد و اعتنایی به چنین تصمیماتی نیست و با نگاهی به سابقه تصمیمات اشتباه ایشان باید گفت: تصمیم فعلی نیز اشتباه بزرگتری است. نویسنده عزیز از بزرگان اصلاحات بخاطر آن اشتباه عذرخواهی کرده اند. لابد اینبار قصد دارد خود را به بزرگ دیگری بچسباند ولی نگفته اند بزرگان منظورشان چه کسانی هستند در حالی که اکثر بزرگان اصلاحات در استان در حال حاضر و به خاطر منافع جمعی استان و بحث توسعه استان از ادامه مدیریت خادمی حمایت می کنند . مورد آخر که این روزها همه آنرا بهانه نقد شخص خادمی تنها قرار داده اند بحث «فامیل گرایی» در مدیریت و انتصابات استان است در جواب این مورد باید گفت: کدام مدیر و فعال سیاسی در این استان از قوم گرایی برکنار هستند که فقط باید خادمی در این مورد با هجمه مواجه شود؟ بهتر است به طور واضح فامیل گرایی و مصادیق ان در مدیریت استان تشریح شود تا واقعیت و نوع برخورد همه تصمیم گیرندگان ،مدیران و نمایندگان استان با این مقوله روشن شود.در آن صورت شاید مشخص شود خادمی اخرین کسی است که در این دایره می گنجد. ضمن آنکه باید این مورد را در نظر گرفت و مراقب بود که در استانی که ساختار آن کاملا عشیره ای و قومی است هم طایفه ای بودن دو سیاستمدار نباید نفی حقوق دیگری شود و هر کجا دو هم طایفه ای و هم ایلی دیده شود سریعا کسی را به فامیل گرایی متهم کنیم . نگارنده ی این متن مطلقا منکر برخی مشکلات قومی و فامیلی در استان نمی شود اما برخلاف نویسنده جوان اصلاح طلب محترم معتقدم این معضل یک معضل تاریخی و ساختاری است که بارها هم استاندار برخلاف دیگران در گفتار از آن تبری جسته اند . تا مادامی که این موضوع از پایین و در ذهن جوانان اصلاح طلب اصلاح نشود انتظار اصلاح آن در بالا غیر منطقی است .متاسفانه باید گفت «اتاق فکری» که خود اقای نویسنده از نزدیک و یا شاید هم دور در آن فعال بوده اند و هستند از جمله مراکزی است که بر طبل فامیل گرایی و منطقه گرایی می کوبد وبخش زیادی از انتقادات امروز به خادمی هم برگرفته از همان نگاه منطقه گرایی است . هفته قبل استاندار در نشست با خبرنگاران در جواب عزیزی که تعریف درست «تورم» را نمی دانست توصیه ی مشفقانه ای داشتند که ذکر آن در اینجا خالی از لطف نیست و آن اینکه همه ما باید سواد و آگاهی مان را بالا ببریم وبعد حرف بزنیم و بنویسیم و به جای سکوت هر اندازه هم دوست داریم فریاد بزنیم .

یک جوان اصلاح طلب کهگیلویه و بویراحمدی

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 اصلاحاتی 1395/6/13 12:26:58

    آخرش ما نفهمیدیم توی این استان کی اصلاح طلب،هر کسی دراین دولت دم از اصلاحات میزنه،متاسفانه در دولت قبل هم طرفدار دولت احمدی نژاد بود.

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها