این مقاله قصد جوابیه صادر کردن برای کسی و یا مطلبی را ندارد که برخی مطالب آنقدر بی اهمیت هستند که حیف جواب دادن و حتی خواندن است. عدم مدیریت بر سایت های استان سبب شده است برخی از این سایت ها روزانه مهمل چرت نوشته های متعددی باشد. نوشته ها و مقالاتی که با هویت های نامشخص خود را نه به شخص نه به قانون و نه به تاریخ جوابگو نمی دانند و بعد هم بخاطر همین مطالب سخیف خود را تیم رسانه های معجزه گر فلانی و بهمانی می خوانند و دنبال پول نوشته شان هستند. در ضعیف و سخیف بودن مقاله « پیروز سفر هیئت دولت به استان کهگیلویه و بویراحمد » هیچ جای بحثی نیست و من مطمئنم خیلی از همان نزدیکان آقای زارعی و یا کسانی که به دلایل خاصی در 7 اسفند از ایشان حمایت کرده بودند از این مطلب دلخورند و زمینه آن باشد از مطلب گفته شده اعلام انزجار هم می کنند. مصادره‌ی حماسه بزرگ ملت در روز 24 مرداد به نفع یک شخص و یا یک خانواده و یک طایفه کار بسیار زشت و کریه است. آن حماسه بزرگ محصول عزم و اراده همه مردم استان و حمایت و دعوت نماینده محترم ولی فقیه در استان و مدیریت جناب آقای استاندار به همراه تلاش های شبانه روزی کمیته های ستاد استقبال از رئیس جمهور و سایر نهادها و دستگاه ها و نمایندگان محترم مجلس بود. ولی متاسفانه برخی عادت به تخریب و تشدید اختلافات دارند و با بازی با کلمات و سیر در وهم و دنیای کوچک و منطقه ای خود همه این حرکت بزرگ را به یک سخنرانی ساده ربط می دهند. آن سخنرانی و آن مراسم هم جای تقدیر دارد چرا که حرکتی بود در جهت دعوت مردم از رئیس جمهور. ولی آیا همه آن استقبال با شکوه ، کمپین های مجازی، کارناوال مردمی در سطح شهر، تشکیل کمیته های مختلف مردمی ،تماس با بزرگان و شخصیت های استان ، فعالیت در فضای رسانه ای استان و... همه و همه در مقابل آوردن دو آرم «یا زهرا» که گفته می شود متعلق به کمپین آقای زارعی هستند «هیچ» بودند ؟ اشاره کردم که قصد دمیدن بیشتر بر طبل اختلافات را ندارم که بر عکس هدف از نوشتار اعتراض به تداوم تخریب ها و اختلاف افکنی در بین نیروهای جریان اصلاحات در استان است. در کهگیلویه تداوم اختلافات اصلاحات آنجا را به اگر نگوییم به پرتگاه فرستاده است اینک بر لب پرتگاه برده است و نباید اجازه داد در بویراحمد نیز همان مسیر اشتباه کهگیلویه طی شود. این مسیر عبث در کهگیلویه باعث شده است بسیاری از نیروهای ریشه دار اصلاحات در آن شهرستان مشاوران امروزی عدل هاشمی و دیروزی بزرگواری باشند و به این نیروهای دلواپس پناه ببرند. اتفاقات و حوادث مربوط به دهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی را همه خوب به خاطر داریم و می دانیم که اولا بخش اعظم آن اتفاقات خارج از اراده و مدیریت رهبران جریان و طرفداران آن بود و ما دعوایمان بر روی دو نامزدی بود که حالا ممکن است خلوص و جوهر اصلاح طلبی یکی بیشتر از دیگری بوده باشد ولی هر دو بزرگوار نیروهای سابقه دار و ثابت قدم جریان نبودند . در ثانی هدف مشترکی حداقل بین بچه های اصلاح طلب در کنار دو نامزد وجود داشت و آنهم ممانعت از پیروزی ستار هدایتخواه و ورود به مجلس بود که اگر آن اتفاق می افتاد هدایتخواه هم اینک در کنار کریمی قدوسی و نقوی حسینی در جلوی برنامه های دولت سنگ اندازی می کرد. علی ایحال آن اتفاقات هر چه بود به پایان رسید و اگر چه برای عبرت آموزی مرور آن شاید لازم باشد اما نباید بهانه اختلاف و دودستگی بیشتر شود و نباید آنرا کش داد و مدام بر طبل انتقام و تهمت زنی به همدیگر کوبید. نه زارعی و نه بهرامی توان و ظرفیت تشکیل یک جریان و حتی یک گروه را ندارند و چه رسد به اینکه ادعای رهبری جریان ریشه دار و پر نیروی اصلاحات را کنند. آن دو اگر علاقه مند هستند می توانند به عنوان عضوی از این جریان باشند. باید از تجربه کهگیلویه درس عبرت گرفت و نگذاریم اصلاحات بویراحمد هم به روزی مبتلا شود که دو اسمی و یا به قولا دو بویی(پدر) شود و کار به جایی برسد که نزدیکان یکی از لیدرهای آنجا کمتر از ده نفر را بسیج کنند تا علیه استاندار که او هم یک نیروی اصلاح طلب است در سخنرانی رئیس جمهور شعار دهند و بعد هم که متوجه می شوند کارشان اشتباه و زشت بوده است و ممکن بود سبب سوءاستفاده دلواپسان و اخلال در سخنرانی رئیس جمهور می شد به تقلا بیفتد و قسم و سوگند که ما نبودیم. البته نقد درون گروهی و اعتراض هیچ ایرادی ندارد که وارد هم هست اما این نقدها و اعتراضات نباید به نابودی جریان و سوءاستفاده دلواپسان منجر شود و سبب به مجلس رفتن نیروهای اصولگرایی چون موحد، بزرگواری و عدل هاشمی پور به مجلس شود. اینک نیز هیچ دورنمایی دیده نمی شود که روزی کهگیلویه بتواند از این گرداب مهلک سیاسی و قومی خارج شود.

حماسه سفر و استقبال از رئیس جمهور در سفر به استان نباید به پای هیچ کس نوشته شود چرا که همه در آن نقش داشتند. هر چند برخی بیشتر تلاش کردند، بیشتر نخوابیدن، بیشتر استرس داشتند و در نهایت هم بخاطر همین بیشترها، بیشترین تهمت ها و بی احترامی ها را متحمل و به جان خریدند. یکی از همین افرادی که شبانه روز دوید، عرق ریخت و بی هیچ ادعایی کارش را انجام داد و او و دوستانش حتی فرصت حضور در جلسات عمومی رئیس جمهور را هم پیدا نکردند تا دولت تدبیر و امید روسفید باشد و البته بعضی ها گفتن نباید این کارها را می کرد «سید رضا عسکری» بود. همو که در روز سخنرانی رئیس جمهور عرق ریزان در جلوی در ورودی استادیوم به مدیریت و شکوه مراسم کمک می کرد و قبل از آن هم با بسیج جوانان و نیروهای مردمی در مسیر خلق آن حماسه بزرگ گام برداشته بود. ولی متاسفانه امروز توسط کسانی که ادعای اصلاح طلبی هم دارند تخریب می شود و او را به معامله گری متهم می کنند که باید در جواب گفت هیچ بی احترامی بزرگتر از بی احترامی به بزرگان اصلاحات نیست. این مخالفین انتظار داشتند سیدرضا و دیگر فعالان و جوانان در ستاد استقبال از رئیس جمهور  بی توجه به حیثیت و آبروی استان از یک طرف و از طرف دیگر جایگاه و اقتدار دولت تدبیر و امید دست رو دست می گذاشتند تا دلواپسان نقشه های خود برای دلسرد کردن مردم در استقبال از رئیس جمهور را عملی می کردند.سید رضا و دوستانش در این آزمون جز بر روی آبروی دولت و اصلاحات بر روی چیزی معامله نکردند. سید رضا تنها نبود و در کنار او رستاد و سجادی، باقری و برخی بانوان .... خیلی ها دیگر هم بودند که با شور و هیجان به شور و هیجان برای استقبال کمک کردند.

پس وقت آن است به عسکری، رستاد،باقری، سجادی و ... خیلی های دیگر خسته نباشید بگوییم که برای سربلندی دولت در زمانی که بسیاری از مدیران یا می ترسیدند و یا تردید داشتند پای کار بیایند در کنار استاندار ایستاندند و 24 مرداد را در تاریخ استان ثبت و ماندگار کردند. این وحدت، تجربه ای شیرین بعد از وقایع 7 اسفند بود که نشان داد وقتی پای اصلاح طلبی به میان بیاید اختلافات دیگر معنی ندارد و همه باید یک صدا برای اصلاحات حرکت کنند و خوب است همین تجربه آغازی باشد برای تحکیم دوستی ها و پایانی باشد بر اختلافات و دودستگی ها و به اصطلاح محلی برای اختلافات و تخریب «بردی حیه ای گپ بنیم».