-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
-
بیوه زنان
آفتاب افریدون
-
خلاصهای از مصاحبه با انقلابیون
علیرضا کفایی
فکر سیاسی و جریان چپ در ایران معاصر
تاثیرپذیری حزب توده ایران از سوسیال دموکراسی روسی، علیالخصوص قرائت منشویکی آن باعث شد تا این حزب طی دهههای 20 و 30 با رویگردانی از مشی رادیکال (آنگونه که در مارکسیسم متقدم بیان و توسط کسانی چون مارکس و انگلس صورتبندی میشد) به نوعی کنش سیاسی محافظهکارانه روی آورد.
پس از انقلابهای مدرن؛ فهم و مشی گروههای سیاسی در نسبت با وضع موجود، عموما قابلتقسیم به رادیکال و محافظهکار (به تعبیر غلط پس از مشروطه در ایران، اعتدالی) است. چنانکه در پس انقلاب فرانسه، جدال بین ادموند برک (نماینده محافظهکاری) و تامس پین (نماینده رادیکالیسم) جدال لفظی و نظری مستقیم بین این دو مشی بود. از این دو جریان، رادیکالیسم قائل به برهمزدن ساختارهای موجود و محافظهکاری قائل به اصلاح گامبهگام و موریانهوار رخنه کردن است. انقلاب اسلامی 1357 ایران، شاید تنها رخدادی در میانه وضع مدرن بود که هیچکدام از این دو مشی را پی نگرفت و بلکه اصلا انقلابی از سنخ انقلابهای مدرن نبود (این را امثال میشل فوکو به فراست دریافته بودند.) بررسی جریان چپ در ایران بهعنوان جریانی که گاه مشی محافظهکارانه و گاهی مشی رادیکال را اتخاذ کرده، میتواند حجتی باشد به این نکته که هیچیک از این دو مشی در تاریخ ایران منجر به خیر نشده است. البته با قرائنی میتوان نشان داد که هیچیک از این دو مشی سیاسی، درکل امکان تحقق و فراگیری اجتماعی جدی در ایران را هم ندارند، گرچه گاه به شعارهای محافظهکارانه و گاه به شعارهای رادیکال (مثلا در انتخاباتها) اقبالی نشان داده شده اما از آنجا که نتایج مورد توقع در هیچکدام از این دو مشی سیاسی ظاهر نمیشود (و بلکه بالعکس با پیش رفتن در هرکدام از این دو مسیر، نتایجی معکوس ظاهر میشود)، هرکدام به سرعت با افول اقبال عمومی مواجه خواهند شد. در این مقاله به سابقه چپ در ایران پرداخته شده با این ملاحظه که جریان چپ با اتخاذ هیچکدام از این دو راه، به جایی نرسیده است. لازم است این مطلب با تفصیل بیشتری پی گرفته شود. مارکسیسم نظریهای دارد درباب چگونگی تحول زندگی اجتماعی-تاریخی انسان و قانونهای حاکم بر آن که پایهگذاران آن کارل مارکس فیلسوف، اقتصاددان و جامعهشناس آلمانی و فردریش انگلس یار و همفکر نزدیک او هستند. ولی به معنای وسیع کلمه، مارکسیسم یک مکتب فلسفی- سیاسی است که شاگردان روسی مارکس و انگلس، بهویژه پلخانف و لنین، در پر کردن خلأهای آن و قالبگیری آن بهصورت یک دستگاه جامع نظری - شامل بحث مابعدالطبیعی، فلسفه تاریخ، جامعهشناسی و اقتصاد- نقش بزرگی داشتهاند، چنانکه جدا کردن آرای آنها از آرای اصلی مارکس کار دشواری است. اگرچه در سالهای اخیر برخی متفکران (مانند ژانپل سارتر و مرلوپونتی در فرانسه) و حوزههای فکری جدید اروپایی (مانند مکتب فرانکفورت) کوشیدهاند آرای اصلی مارکس را که جنبه پژوهش فلسفی و تاریخی دارد، از قالبهای ایدئولوژیک مارکسیسم- لنینیسم جدا کنند. (1)
جریان چپ
وقتی از جریانی سیاسی بحث میشود، بیتردید باید آن را در مباحث جامعهشناسی سیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و پیگیری کرد. یکی از موضوعات جامعهشناسی سیاسی، جریانشناسی سیاسی است.(2) طبیعتا وقتی از «جریان چپ» بحث میشود منظور سیر تطورات تاریخی این جریان در بستر زمانی و مکانی مشخص است. البته در اینجا بررسی نقش جریان چپ در مکان و زمان خاص یعنی ایران در دهههای 20 و 30 مد نظر است. ابتدا لازم است مقدمهای نسبتا مختصر در باب تاریخچه شکلگیری این حزب در ایران معاصر بیان شود.
تاریخچه شکلگیری حزب توده در ایران
غالب نویسندگان «تاریخ چپ» در ایران بر این نکته اتفاقنظر دارند که ظهور جریان چپ در این کشور، به حضور کارگران و مهاجران ایرانی در قفقاز، بهویژه شهر باکو و شرکت آنان در تشکیلات سوسیالدموکراتها بازمیگردد. طبق این نظر سازمان سوسیالدموکرات ایران (اجتماعیون عامیون) را سازمان همت (شعبهای از حزب سوسیالدموکرات کارگری روسیه) با کمک بلشویکها به رهبری لنین پیریزی کرد. البته در نقد این دیدگاه گفته شده جامعه کارگری ایرانیان مهاجر در موقعیتی نبود که حزب یا سازمانی تشکیل دهد و در پیدایی جنبش سوسیالیستی و کمونیستی در ایران نقش داشته باشد.(3)
انجمنهای غیبی، نخستین سازمانهای سوسیالدموکراسی بود که با تاثیرپذیری از جنبش سوسیالدموکراسی قفقاز و روسیه در ایران تاسیس شد و در دوران مشروطیت فعالیت میکرد.(4) اعضای متعددی نیز در درون این مجموعهها فعالیت میکردند. افرادی نظیر: ملکالمتکلمین، سیدجمالالدین واعظاصفهانی، یحیی دولتآبادی، حیدرخان عمو اوغلی و... (5)
چپ در دوران رضاخان با محدودیتهای متعددی مواجه شد. هرچند کمونیستهای ایران در قالب اتحادیههای کارگری ضد رضاشاه به فعالیت پرداختند، لکن در سالهای 1300 تا 1307 از فعالیتهای کمونیستی در ایران کاسته شد بهگونهای که در اواخر سال 1310ش، حزب کمونیست ایران از هم پاشید که البته زمینهساز این فروپاشی نیز تصویب قانون منع فعالیت اشتراکی در سال 1310 شمسی بود.(6) البته بهرغم فشارهایی که رژیم بر مخالفان وارد میکرد کمونیستها به رهبری تقی ارانی در سال 1312ش، نشریه دنیا را راهاندازی کردند که اعضایش بعدها به گروه 53 نفر مشهور شدند. گروه 53 نفر در سال 1316 دستگیر شدند و تا شهریور 1320 در زندان بودند و پس از اشغال ایران و عزل رضاشاه از سلطنت و فرمان عفو عمومی، آزاد شدند و در 7 مهر 1320، بزرگترین جریان چپ در ایران یعنی «حزب توده ایران» را به وجود آوردند. در مرداد 1325 سه وزیر از حزب توده به کابینه احمد قوام راه یافتند که در نوع خود یک پیروزی بزرگ برای حزب توده به حساب میآمد.(7)
حزب توده در سال 1322 سه تشکیلات وابسته به نام سازمانهای نظامی یا سازمان افسران، تشکیلات زنان و سازمان جوانان به وجود آورد که هریک به سهم خود نقش مهمی در عرصه فعالیتهای این حزب ایفا کردند. حزب همچنین در سال 1323 «شورای متحده مرکزی اتحادیههای کارگران و زحمتکشان ایران» را تشکیل داد که یکی از مهمترین تشکلهای کارگری تاریخ معاصر ایران بوده است.(8) برای متشکل ساختن کارگران، حزب توده در سال 1321 شورای کارگری را تشکیل داد و در تابستان سال بعد، نخستین کنفرانس این شورا برگزار شد. روستا، آوانسیان، کباری، محضری، جودت، فرجامی و انور خامهای، از سران حزب توده و در زمره چهرههای اصلی شورای متحده کارگری بودند.(9)
تشکیل فرقه دموکرات ایران در سال 1324ش و انحلال آن در سال 1325، شکستی برای حزب توده محسوب میشد. بسیاری از اعضای حزب توده که در غائله آذربایجان شرکت داشتند، مجبور به خروج از ایران شدند و اصلاحطلبانی که عمدتا جوانترهای جریان 53 نفر بودند، در اواخر 1325ش، از رهبری حزب جدا شدند و جریانهای انشعابی پدید آوردند.(10) افراد مختلفی طی این انشعابات از حزب توده جدا شدند و ادله خاص خود را داشتند. بهعنوان مثال خلیل ملکی که خود یکی از منتقدان بود، در سال 1330 با انتشار اعلامیهای با عنوان «حزب توده چه میگوید و چه میخواهد؟» علت کنارهگیری خود از حزب توده را به این صورت بیان کرد که رهبران حزب توده از روسها اطاعت کورکورانه دارند و در اتحاد با دموکراتهای آذربایجان درصدد تجزیه ایران بودند.
در 15 بهمن 1327 سوءقصدی به جان شاه پهلوی صورت گرفت که پس از آن و همچنین پس از کودتای 28 مرداد 1332 و حضور و تاثیرگذاری هر چه بیشتر ایالات متحده آمریکا در ایران در پی این کودتا، روزبهروز فشار بر حزب توده و سران آن بیشتر شد و حتی کار به دستگیری و اعدام بخشی از رهبران حزب کشیده شد.
نکته مهمی که نباید از نظر دور داشت، موضع حزب توده نسبت به کودتای 28 مرداد 32 است، چون شعار «ملی شدن نفت در سراسر ایران» با منافع شوروی که خواستار گرفتن امتیاز نفت در شمال ایران بود، منافات داشت، حزب شعار «لغو قرارداد جنوب» را برگزید. از اینرو در مقابل مردم که خواستشان آزادی نفت در سرتاسر ایران بود، قرار گرفت. از طرف دیگر چون حزب آمریکا را مظهر امپریالیسم جهانی که رودرروی شوروی قرار داشت، میدانست، انگلیس را بهعنوان دشمن اول نمینگریست. نتیجه این جهانبینی و رفتار سیاسی، مخالفت با شعار اصلی نهضت بود. آنها مصدق را عامل امپریالیسم آمریکا میدانستند که میخواهد نفت را با کمک آمریکاییها از دست انگلیسیها خارج کند، و به دست آمریکاییها بسپرد.(11) افرادی نظیر ایرج اسکندری از اعضای حزب توده، این موضع را اشتباه و آن را یک نتیجهگیری نادرست میدانند که حزب توده در آن مقطع مرتکب شد. افرادی هم نظیر آبراهامیان معتقدند حزب توده احتمال کودتا را به مصدق اطلاع داده بود ولی فریدون کشاورز این مطلب را از دروغهای کیانوری میداند و معتقد است با اینکه سازمان افسری حزب توده از وقوع کودتا باخبر بود ولی هیچکس ضمانت نمیکند که کیانوری با آن همه مخالفت با مصدق، چنین دلسوز شده و او را باخبر کرده باشد.(12)
پس از کودتای 28 مرداد تا انقلاب اسلامی حزب عملا رمقی نداشت و فعالیتهای خود را عمدتا مخفیانه انجام میداد. بهطور کلی اگر بخواهیم تا اینجا یک تحلیل خلاصه داشته باشیم، میتوان گفت در دهههای 20 و 30 مشی جریان چپ عمدتا غیرمسلحانه بوده و این جریان عمدتا سعی میکرده نقش و تاثیر خود را از طریق تصاحب کرسیهای پارلمانی یا نفوذ در بدنه حاکمیت یا فعالیتهای مطبوعاتی و نفوذ بر روشنفکران و کارگران ایفا کند. اما رویه جریان چپ در دهههای 40 و 50 کاملا عوض میشود و این جریان تقریبا از ابتدای دهه 40 به سمت فعالیتهای چریکی و مسلحانه سوق پیدا میکند.
حزب توده و تاثیرات آن بر فکر سیاسی در ایران معاصر
جریان چپ در حوزه فکر سیاسی دارای گرایشهای متعدد و متنوعی است. گرایشهایی نظیر مارکسیسم ارتدوکس (کائوتسکی و پلخانف)، تجدیدنظرطلب (برنشتاین)، انقلابی (لوکزامبورگ)، فلسفی (گرامشی و لوکاچ)، انتقادی (فرانکفورتیها)، اگزیستانسیالیسم (سارتر و مرلوپنتی)، ساختارگرا (آلتوسر و پولانزاس) و مارکسیسم روسی (لنین و استالین(13) حال سوال مهم این است که حزب توده ایران در طول دوران فعالیتش عمدتا از کدام نحله مارکسیسم تاثیر پذیرفته بود؟
با نگاهی به مرامنامه و اساسنامه حزب توده و همچنین آثار به جامانده از موسسان و ایدئولوگهای مطرح این حزب مارکسیستی نظیر احسان طبری، ایرج اسکندری، نورالدین کیانوری، انورخامهای و... و همچنین مراجعه به مطبوعات و جراید منتشره این حزب در داخل و خارج ایران(14) به روشنی درمییابیم که حزب توده بیشترین تاثیر را از گرایش مارکسیسم روسی خصوصا سوسیالدموکراسی روس پذیرفته است که در ادامه شرح آن خواهد آمد.
در اوایل قرن 20 میلادی در روسیه، میان سوسیالدموکراتهای مارکسیست که خود به دو گروه بلشویکها (به رهبری لنین) و منشویکها تقسیم میشدند و همچنین نارودنیکهای پوپولیست اختلاف وجود داشت. این اختلاف عمدتا درباره چگونگی تحول اجتماعی در روسیه بود.(15) عمده اختلاف دو گروه بر سر این بود که آیا اصلا روسیه قدم در راه توسعه سرمایهداری گذاشته است یا نه(16) البته میان خود بلشویکها و منشویکها نیز درباره مسائل متعددی اختلاف ایجاد شد، ازجمله درباره تسریع روند سرمایهداری و نحوه برخورد با استبداد، در حالی که منشویکها از امکان وقوع انقلاب بورژوا - دموکراتیک در روسیه براساس اصول مارکسیسم ارتدوکس سخن میگفتند، لنین بهعنوان رهبر بلشویکها مواضعی اتخاذ کرد که علیرغم نوسان و تنوع و تعارض آنها طی زمان، به نحوی پیدایش سرمایهداری در روسیه و تحولات آن را با احتمال انقلاب سوسیالیستی در اروپا پیوند میداد.
یکی از تفاوتهای مهم منشویکها و بلشویکها در این بود که منشویکها معتقد بودند که فتح نهادهای قدرت باید براساس شیوههای غیرخشونتآمیز صورت پذیرد. منشویکها معتقد بودند باید شرایط اقتصادی انقلاب سوسیالیستی کاملا مهیا شود تا بتوان به پیروزی سوسیالیسم امیدوار بود. به نظر آنها دگرگون ساختن روابط تولیدی سرمایهدارانه حاکم از طریق غیرخشونتآمیز و کسب نفوذ درون پارلمان امکانپذیر بود.(17) اما لنین از آنجا که برخلاف مارکسیسم ارتدوکس در عمل، چندان اهمیتی بر نظریه اولویت اقتصاد بر سیاست و نظریه زیربنا و روبنا نمیداد (بهخصوص در آثار متاخرش(18)) به همین خاطر معتقد بود آگاهی سیاسی و طبقاتی محصول خودبهخودی قوانین تکامل تاریخی و اقتصادی نیست و این آگاهی سیاسی را فقط و فقط میتوان با نظریهای انقلابی و توسط سازمانی انقلابی در تودهها به وجود آورد.(19) لنین نام این حزب را «حزب انقلابیون حرفهای» گذاشت و معتقد بود این سازمان انقلابیون پیشاهنگ، منافع کارگران را بهتر از خودشان تشخیص میدهد و درنهایت معتقد بود چنین حزبی فقط و فقط باید از راه یک انقلاب قهرآمیز مسلحانه و خشونتبار قدرت را قبضه کند. با توجه به نکات گفته شده و همانگونه که قبلا هم اشاره شد، حزب توده در یک فضای کلی، متاثر از مارکسیسم روسی بود و با کمی دقت بیشتر در انشعابات این جریان بهخصوص تفاوتهای میان بلشویکها و منشویکها و از طرفی مشینظری و تجربههای تشکیلاتی و نوع کنشهای سیاسی حزب توده ایران نشان میدهد که این حزب عمدتا متاثر از نظریات منشویکها بوده تا بلشویکها، درحالی که تصور عمومی بر این است که حزب توده متاثر از بلشویکها و اندیشههای لنین بوده است.
در اینکه حزب توده در مقام نظر و تقریبا در مقام عمل نیز پایبند به مشی پارلمانتاریستی بوده، شکی نیست. بیژن جزنی در کتاب «تاریخ سیساله ایران» نیز به این واقعیت اشاره میکند که «حزب توده برای فعالیت خود قالب قانون اساسی را در نظر گرفت و از یک برنامه نسبتا دموکراتیک جانبداری میکرد».(20) جزنی که زمانی خود جزء «سازمان جوانان حزب توده» بوده و بعدها به مشی مسلحانه روی آورد، در جایی در پاورقی همین کتاب نیز به این موضوع اشاره میکند که «حزب توده دو مطلب را در برنامه خود گنجانده بود: 1- تایید مشروطیت ایران و قانون اساسی ایران 2- دفاع از دموکراسی و آزادیهای سیاسی- اجتماعی»(21) البته نوع کنش سیاسی حزب توده در فضای سیاسی ایران از 1320 تا 1327 که رسما توسط پهلوی دوم غیرقانونی اعلام شد، کماکان پایبندی به همین مشی بوده است. حزب توده در این سالها سعی کرد با اتخاذ مشی پارلمانتاریستی خود را به صورت قانونی وارد ساختار قدرت کند که نمونه بارز آن را میتوان در انتخابات مجلس شورای ملی چهاردهم مشاهده کرد که هشت تن از اعضای حزب توده به مجلس راه یافتند.
اوج قدرتنمایی حزب توده در ایران در دهههای 20 و 30 است یعنی دورانی که مقارن با حکومت استالین در شوروی است. با کمی دقت میتوان ردپای اندیشه و مرام استالین را در مواضع حزب توده در دو دهه یاد شده دید. همین مواضع و کنشها تاثیراتی را نیز بر فکر سیاسی ایران معاصر بر جای گذاشت. معروفترین نظریه استالین نظریه سوسیالیسم در یک کشور بود که طی سالهای 1924 تا 1947 موضوع مشاجرات شدید وی با لئون تروتسکی مدافع نظریه انقلاب دائمی را شکل میداد. مفهوم سوسیالیسم در یک کشور از مشاجرات دوران اولیه انقلاب پدید آمد و به موجب آن استدلال میشد که انقلاب تنها در صورتی میتواند مصون باشد که جزئی از جنبش انقلابی جهانی را تشکیل دهد، زیرا روسیه به علت عقبماندگی نمیتواند این راه را به تنهایی بپیماید. با توجه به عدموقوع انقلابی دیگر و افول جنبش انقلابی در سطح جهان، استالین استدلال کرد عجالتا میتوان نظام سوسیالیستی را در روسیه ایجاد کرد. این نظر در مقابل نظریات روشنفکرانی چون تروتسکی، زینوویف و کامنف عرضه میشد. سرانجام استالین در فوریه 1931 بهطور رسمی در یک سخنرانی در جمع مدیران صنعتی از نظریه «سوسیالیسم در یک کشور» دفاع کرد.(22)
با توجه به هماهنگی حزب توده با مواضع و خطمشیهای حکومت شوروی استالینی، تاثیر نظریه استالین بر حزب توده کاملا مشهود است. پررنگ شدن خطوط ناسیونالیسم و نیز تاثیرپذیری حزب توده در حوزه کنش سیاسی از میهنپرستی استالینی و فاصله گرفتن این حزب از انترناسیونالیسم (بهعنوان یک اصل خدشهناپذیر در مارکسیسم ارتدوکس) نشان از تاثیرپذیری این حزب از نظریه «سوسیالیسم درون یک کشور» استالین داشت که به نوبه خود موجب توجه حزب توده به ناسیونالیسم شد و یکی از تاثیرات مهم این حزب را بر فکر سیاسی در ایران معاصر رقم زد. بیژن جزنی در تاریخ سیساله ایران نیز یکی از مهمترین اشتباهات حزب توده را در ابتدا «تبعیت بیقید و شرط از سیاست شوروی و رویگردانی از انترناسیونالیسم پرولتری میداند.(23)
خلاصه بحث و نتیجهگیری
تاثیرپذیری حزب توده ایران از سوسیال دموکراسی روسی، علیالخصوص قرائت منشویکی آن (که قائل به ایجاد شرایط تاریخی و مرحله به مرحله و مسالمتآمیز انقلاب سوسیالیستی بود) باعث شد تا این حزب طی دهههای 20 و 30 با رویگردانی از مشی رادیکال (آنگونه که در مارکسیسم متقدم بیان و توسط کسانی چون مارکس و انگلس صورتبندی میشد) به نوعی کنش سیاسی محافظهکارانه روی آورد که البته عوامل داخلی نیز همانگونه که قبلا اشاره شد، در این انتخاب بیتاثیر نبوده است و همین نیز باعث شد مولفههایی نظیر کودتا، شورش و انقلاب در حزب توده جایگاه پررنگی نیابد. همچنین تاثیرپذیری حزب توده از نظریه «سوسیالیسم درون یک کشور» استالین، باعث دوری این حزب از یکی از مهمترین آرمانهای کمونیسم یعنی انترناسیونالیسم و اندیشه جهانوطنی شد و تاثیر خود را در فکر سیاسی ایران معاصر با پررنگ کردن ناسیونالیسم تا حدی بر جای گذاشت و همین مساله نیز باعث غفلت از جنبشهای آزادیبخش در دنیا شد. محدود شدن مبارزه به حدود مرزها موجب غفلت از وضع جهانی و تاثیرات آن شد (سیاست رقیب در وضع جهانی بهشدت فعال بوده است و رقابت در وضع جهانی است که برقرار است). مضافا پیداست که نظر چپهای وطنی، از دوگانه رادیکال-محافظهکار فراتر نرفته و انتخاب میان رادیکالیسم یا محافظهکاری نیز نه براساس «مبانی نظری» بلکه عندالاقتضائی و پراگماتیک بوده است، که در این رویکرد پراگماتیک نیز تابع تصمیم خارجی بودهاند. به این ترتیب هیچ مبنای نظریای برای حل مسائل و مشکلات و مواجهه با وضع موجود در کار نیست و صرفا «نظر» دستاویزی برای اغراض است و به این ترتیب در عمل و نیز در نتایج این نحو سیاستگری، جز آشفتگی حاصل نخواهد شد. در ایران امروز نیز بعضی جریانهای سیاسی، با وضع پراگماتیک، ظاهرا از رادیکالیسم به محافظهکاری رو کردهاند (و از این دوگانه به انقلاب و اصلاح تعبیر میکنند) و اینچنین سیاستگری جز همان آشفتگی در نتایج را بهدنبال نخواهد داشت و عنقریب باز منجر به ضد خود خواهد شد (چنانکه در جریان چپ چنین شد).
پانوشتها
1- آشوری، داریوش، دانشنامه سیاسی، ص29. 2- احمدی حاجیکلایی، حمید، جریانشناسی سیاسی چپ در ایران، ص36. 3- رئیس نیا، رحیم و دیگران، چپ و چپگرایی در جهان اسلام، کتابخانه دانشنامه جهان اسلام، ص1و2. 4- احمدی حاجیکلایی، حمید، جریانشناسی سیاسی چپ در ایران، ص95. 5- همان، ص97. 6- رئیسنیا، رحیم و دیگران، چپ و چپگرایی در جهان اسلام، کتابخانه دانشنامه جهان اسلام، ص7. 7- همان. 8- مدیر شانهچی، محسن، پنجاه سال فراز و فرود حزب توده ایران، ص37 و 38. 9- مقصودی، مجتبی، تحولات سیاسی اجتماعی ایران(57-132)، ص204. 10- رئیسنیا، رحیم و دیگران، چپ و چپگرایی در جهان اسلام، کتابخانه دانشنامه جهان اسلام، ص8. 11- حسینیان، روحا...، بازخوانی نهضت ملی ایران، ص263. 12- مقصودی، مجتبی، تحولات سیاسی اجتماعی ایران(57-1320)، ص204. 13- بشیریه، حسین، تاریخ اندیشههای سیاسی قرن بیستم، ج1، ص80. 14- مدیر شانهچی در کتاب پنجاه سال فراز و فرود حزب توده ایران، اسامی74 نشریه و مطبوعه این حزب را آورده است. 15- بشیریه، حسین. تاریخ اندیشههای سیاسی قرن بیستم، ج1، اندیشههای مارکسیستی، ص82. 16- همان. 17- همان، ص86. 18- همان، ص94. 19- همان. 20- البته جزنی دلایل انتخاب این مشی توسط حزب توده را مواردی نظیر عقبافتادگی جامعه و عدمآمادگی تودهها برای پذیرفتن یک برنامه مترقیتر (منظور او مشی مسلحانه است)، رعایت مصالح شوروی در جنگ و نیاز به حسن رابطه با متفقین که نسبت به تشکیل یک حزب کمونیست، مستقیم یا توسط عوامل خود عکسالعمل نشان میدادند و نیز ممنوع بودن فعالیتهای اشتراکی در قالب قانون منع فعالیتهای اشتراکی(1310) برمیشمرد. 21- جزنی، بیژن، تاریخ سیساله ایران، پاورقی، ص11. 22- بشیریه، حسین، تاریخ اندیشههای سیاسی قرن بیستم، ج1، اندیشههای مارکسیستی، ص120. 23- جزنی، بیژن، همان.
منابع در دفتر روزنامه موجود است.
* پژوهشگر
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- «نادر منتظریان» در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- رونمایی از ۱۲ کتاب جدید در شهرستان کهگیلویه/ از«آیین آزادگی» تا«سلطه نمادین علیه زنان» و «دلنوشتههای جادهای استان»
- استاندار: زیرساخت های حفاظت از جنگل های کهگیلویه وبویراحمد افزایش یابد
- طرح کاهش تعرفه واردات خودرو در صحن مجلس
- فرماندار دنا: مدیران خسته و بینظم را محترمانه بدرقه میکنیم
- غبارروبی گلزار شهدای گمنام گچساران به مناسبت هفته بسیج/ تصاویر
- تشریح بیمه "زنان خانهدار و دختران" از زبان سرپرست تامین اجتماعی گچساران
- پیشرفت ۸۰ درصدی پروژه ایمن سازی و رفع نقاط حادثه خیز سپیدار - بنستان محور یاسوج - دهدشت
- مارگون با ۷۰ برنامه به استقبال هفته بسیج میرود/ جزییات
نظرات ارسالی 1 نظر
با درود مقاله شما را خواندم.توصیفی بسیار کلی و تک بعدی نه از جریان چپ بلکه از حزب توده ارایه داده اید.زیرا جریان چپ در ایران در حزب توده خلاصه نمیشود. ضعف اساسی مقاله شما این است که رگه های تحلیلی و راهبردی ان بسیار ناچیز و ناقص است.
پاسخ