پاشنه ورنکشیده‌ها؛ همان بی‌انگیزه‌های امروز؟!

پاشنه ورنکشیده‌ها؛ همان بی‌انگیزه‌های امروز؟!

هفته گذشته دکتر روحانی طی سخنانی کم سابقه به پاره‌ای از وزرای دولت خود حمله کرد و از «ناامیدیِ» آنان نالید. ایشان گویا متوجه شده‌اند که با این تیم نمی‌توان بر مشکلات کشور فائق آمد. شدت مشکلات و حجم بحران‌ها بیشتر از انگیزه‌های پاره‌ای از افراد کابینه است. درست یک سال پیش در چنین زمانی، دکتر روحانی به اتفاق حامیان سیاسی و ستادی‌اش، مشغول رقابت‌ها و تبلیغات انتخاباتی بودند. در آن زمان، وعده‌هایی به مردم داده شد؛ وعده‌هایی که سعی شد مانند وعده‌های رقیبان چندان فانتزی نباشند که امکان اجرایی نداشته باشند. به مردم قول دادیم که این وعده‌ها و مطالبات را تا پایان ۱۴۰۰ محقق کنیم. ضمانت‌نامه این قول را نیز گروه‌های سیاسی حامی روحانی امضا کردند. در واقع، اعتبار روحانی و اصلاح‌طلبان، گره خورد به این قول. بر همین اساس، پس از پیروزی دکتر روحانی، همه بر سرِ چینش کابینه حساسیت به‌خرج دادیم. اعتقاد داشتیم، کابینه باید در یک همفکری، بتواند بیشترین کارآمدی را تحصیل کند. معتقد بودیم دامنه این همفکری نیز باید با گستره آرای روحانی تناسب داشته باشد. کابینه اما فارغ از این اعتقادات ما بسته شد و شد آنچه شد. از همان زمان، صدای طیف‌های گسترده و مختلف حامی دولت درآمد. بسیاری از منتقدینِ حامی دولت، این کابینه را خسته و تنبل و ناکارآمد توصیف می‌کردند. جوانی و چابکیِ وعده داده شده، در کابینه قابل ملاحظه نبود. این اولین وعده دولت بود که در همان بامداد تشکیل دولت، به محاق رفت. از همان زمان نمودار محبوبیت دولت «ترقّی معکوس» کرد! بسیاری از مشکلات دولت در این کمتر از یکسال، دقیقاً ناشی از همین کابینه خسته و بی‌انگیزه است. پس از تشکیل این کابینه، پاره‌ای مشکلات کشور، دومینو‌وار سربرآوردند. کابینه‌ای که اکنون روحانی خود نیز از رسوخ و رسوب ناامیدی در آن می‌نالد. همان زمانِ پیروزی، خودِ روحانی پس از اینکه پای لنگِ پاره‌ای از وزرایش را در همراهی با خود در آن رقابتِ سخت را دید، به طعنه و کنایه گفت که «پاشنه ورنکشیده‌ها» را دیگر در کابینه راه نمی‌دهد. اما تشکیل کابینه چیز دیگری را نشان داد. محفلی که کابینه از آن متولد شد با طیف گسترده‌ پاشنه ورکشیده‌ حامیِ روحانی، خیلی نسبتی نداشت. الان همان پاشنه ورنکشیده‌ها، پاشنه آشیل او شده‌اند. روحانی به درستی ولی دیرهنگام تشخیص داده‌ که وزرای ناامید و بی‌انگیزه چه بلایی بر سرِ دولت آورده‌اند. اکنون نیز پس از اتلاف فرصت یکساله، به‌جای اقدام قاطع نباید به سخنرانی و طعنه و نهیب روی آورد. صراحتاً می‌گوییم دکتر روحانی حق انتقاد از دولتش را ندارد! فیگور او در این انتقادها، ژست رئیس یک حزب یا نماینده مجلس است. روحانی خود مسئول دولت است. اگر متوجه ناکارآمدی وزیری شده، دو کار وظیفه او است؛ خواستن عذر وزیر و عزل او، و سپس عذرخواهی از مردم بابت ناکارآمدیِ احراز شده. نمی‌شود خودِ او در قامت منتقد دولت ظاهر شود. این موضع رئیس جمهور، بیش از اینکه به اصلاح روندهای ناکارآمد و پمپاژ امید بینجامد، کابینه را بی‌انگیزه‌تر می‌کند.

*سرمقاله ابتکار
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 ناشناس 1397/2/17 21:7:2

    جناب وکیلی لا اقل روراستی دیار خود را حفظ کنید و ثبات عقیده وعمل داشته باشید .شما که حتی حاضر نشدید در جریان سقوط هواپیما در استیضاح وزیر راه شرکت کنید حالا میگوئید نقطه ضعف روحانی وزرا هستن؟ دم خروس را قبول کنیم یا قسم حضرت عباس ات را

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها