-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
-
بیوه زنان
آفتاب افریدون
-
خلاصهای از مصاحبه با انقلابیون
علیرضا کفایی
-
نامه «سرباز سالهای ابری» خطاب به استاندار !
سیدعلی حمیدهکیش شاهقاسمی
«سندرم اعدام»
خودش را کشت... لفظی که این روزها به کرات ان را در اخبار و گفت وگوهای روزمره میشنویم، طرحی نو که نسلی نو انرا درانداخته است و اگر گوش شنوایی باشد صدای اعتراض است. حکایت محبت های یکطرفه پدر و مادر های امروزی که قصد ندارند تفاوت های خود و فرزندان را درک کنند، حکایت دوستی معروف و ناخوشایند خاله خرسه است. ایده آل پدرومادرهای امروز خانه و فرزندانی بی سروصدا و سر به راه است همه والدین از فرزندان پزشکان و مهندسانی سربه زیر و بی حاشیه میخواهند تا آنچه که خود نبودند فرزندان باشند. خانه ای که همیشه فرزندان در دسترس و تحت کنترل باشند و بی هیچ اما و اگر بله گوی خواسته های آنان باشند، از نوع پوشش و خوراک گرفته تا انتخاب دوستان و بعضا انتخاب شریک زندگی آینده. برخلاف روال گذشته اکنون انگشت اتهام به سمت والدین است. برخی که امروز بسیاری جوانان و نوجوانان در آن گرفتار شده اند را همین والدین رقم زده اند. والدینی که لجبازي هايشان را در اولویت هر امری میدانند و نظر فرزندان حتی برای زندگی خودشان نیز هیچگاه ارج و اهمیتی ندارد. اصرار و پافشاری والدین برای آنکه فرزندان دنیا را از همان دریچه ای ببینند که خود میبینند فرزندان را به ستوه آورده است. آغاز مرحله هویت یابی و صمیمیت طلبی در سنین نوجوانی و جوانی آنان را از کودکان متمایز میکند، دیگر موجودات وابسته و دلبسته سابق نیستند، و در سنین 15 تا 25 سالگی با گشوده شدن باب دیگری از ارتباطات و حضور در مکان های متفاوت آنان را وارد عرصه تازه ای میکند. عرصه ای که نیازمند "انعطاف" اطرافیان خصوصا والدین است. "انعطاف" والدین و کوتاه آمدن از مواضع خود نه تنها از اقتدار آنان نمی کاهد بلکه صمیمیت را در ارتباطات افزایش میدهد. اما اکنون به سیاق همه امور والدین آنچنان همه فن حریف اند که قادر به پیش بینی آینده نیز هستند و مصلحت همه امور چون راز سربه مهری نزد هرکدام از آنان نهفته است. والدینی که به همه چیز را میدانند الا اینکه آنها و فرزندان با یکدیگر تفاوت دارند. عرف سرتاپا ایراد و فضول جامعه ما نیز به این تنش ها دامن میزند، و امکان هرگونه انعطافی را از والدین گرفته است. والدین در کمال خودخواهی فرزندان را وادار میکنند راهی را که آنان میگویند بروند، کمتر والدی فرزند خود را راهنمایی میکند که تابو شکنی باشد تا عرفی را که خود نتوانست اصلاح کند فرزندش اصلاح کند. نخواسته اند فرزندانشان قربانی مسایلی مثل ازدواج اجباری باشند بلکه گاهی آنان را نیز درگیر سرنوشت تلخ خود میکنند. هیچکس درگیر جامعه ای موافق بی بند و باری نیست حتی نوجوانان و جوانان معترض و پرآشوب نیز همواره رفتارهای در قالب اخلاق رابیشتر می پسندند. اما ما دو نسل کاملا متفاوت داریم که اخلاق را به دو گونه کاملا متفاوت می بیند، نسل گذشته اخلاق را راضی نگه داشتن و رفتار در قالب خواسته های مردم میکند، اما نسل جدید اخلاق را تنها در آزار نرساندن به دیگران می بیند نه راضی نگه داشتن آنان. والدینی که هیچگاه عزم اصلاح جامعه خود رانکردند و همواره در آسیب ها نظاره گر بوده اند به،امید آنکه این آسیب ها دامنگیر آنان نميشود اکنون ازفرزندان نیز انتظار دارند بازهم گوشه ای بایستد و فقط نظاره گر باشد. والدین نه تنها در خانه بلکه در ادارات وزارتخانه ها ها مساجد مشاغل آزاد و هر منسب تصمیم گیری دیگری نیز مشغول لجبازي اند، مدیری که به بودجه عمراني شهر دست درازی میکند و شهری را از منظره ای قابل تحمل محروم میکند، مدیری که بودجه فرهنگی را به جای ساخت سالن سینما و برگزاری کارگاه آموزشی خرج اهداف واهی و برقراری نظام خودخواهانه خود میکند، فعالان سیاسی_اجتماعی که تنها مقصودشان رسیدن به شهرت و قدرت است، نمایندگانی که برای جوانان پشیزی ارزش قایل نیستند و آنان را فقط برای مقطعی خاص میخواهند، متولی دینی که پویایی دین را نمیفهمد، معلمی که تعطیلی واستراحت به هر بهانه ای برایش در اولویت است، روانشناسی که جز در کادر درمانی بالینی جایی حاضر به گره گشایی نیست، جامعه شناسی که تمام وقت خود صرف تدریس طوطی وار دروس بی فایده ای در دانشگاه و مدارس میکند، پلیسی که موقعیت و وظیفه اش را اشتباه گرفته و... همه و همه در حال لجبازي با جوانان و آینده آنان اند، و برخی از این جوانان چاره ای جز پایان دادن به زندگی خود نمیبینند. نسلی نو از جمعیت باشد سبکی متفاوت درحال رشد است، تجمع گسترده جوانان متولد دهه هفتاد در خرداد 95 در تهران و اکنون عرض اندام متفاوت آنان در مناسبات اجتماعی نشان انتخاب راه میدهد راهی که از والدین سوا شده جوانانی که باشند پوسیده والدین درون چاه نمیروند. راهی که اگر چه ايرادات زیادی به آن وارد است اما طرحی تازه است و نشان دل کندن و جسارت است دل کندن از همه آداب و رسومی که جز.بستن دست و پای آدمی کمکی به او نمیکند. جوانانی که با جسارت تمام در امور خانوادگی و عاطفی مصلحت را به کناری مینهند اهل حاشیه پردازی نیستند و حرف آخر را اول میزنند. این حرف آخر گاهی تهدید است گاهی فرصت، گاهی فقط به زبان می آید گاهی به عمل مینشیند و تشخیص آن از عهده والدینی که هیچ ارزشی برای این حرف آخر قایل نیستند خارج است. بویراحمد اکنون درگیر حرف اخری است که روز به روز در حال افزایش است، خودکشی لفظ آشنای این روزهای بویراحمد است حرفی که چندان جدی گرفته نشده. اغلب اقدامات منجر به مرگ به شکل حلق آویز شدن گزارش شده،پدیده ای که تبدیل به سندرم شده است. سالها پیش گوته نویسنده شهیر آلمانی دست به نگارش رمانی زد که شخصیت اول داستان درنهايت بخاطر شکست عشقی دست به خودکشی میزند، بعدها عشاق به وصال نرسیده بسیاری به شیوه ورتر (شخصیت داستان گوته) خود را کشتند و این شیوه خودکشی به سندرم ورتر شهرت یافت. اکنون شاید بتوان واقعه خودکشی های زنجیره ای بویراحمد را سندرم اعدام نام نهاد. چرا که اغلب مردم به دلیل دیدن اعدام های در ملا عام میدانند که حلق آویز کردن راهی بی بازگشت است. بیکاری، ارتباطات خانوادگی و بین فردی آشفته ومتعارض و تضاد فاحش بین محیط خانوادگی و محیط دوستانه جوانان را به بن بست های ناگشوده می کشاند. با اندکی تامل در علل وعوامل حداقل بیست مورد از خودکشی های یک سال گذشته بویراحمد درمی یابیم که اختلافات خانوادگی در صدر است. خودکشی که بعد از فرار از خانه و اعتیاد جدیدترین نمود بیرونی لجبازي های جامعه وخشک اندیشی و دگم اندیشی آن است. پدیده ای که البته حاصل گذار و پوست اندازی جامعه است، اما نميشود و نباید به راحتی از کنار آن گذشت. اکنون میطلبد مسیولین امر در حوزه های آموزشی و پژوهشی و تربیتی جوانان را به اندکی مدارا دعوت کنند. واز آن مهم تر والدین را به درک تفاوت ها مجبور کنند. اگر نه ارایه آمار را هر مکتب رفته ای میداند.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- «نادر منتظریان» در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- رونمایی از ۱۲ کتاب جدید در شهرستان کهگیلویه/ از«آیین آزادگی» تا«سلطه نمادین علیه زنان» و «دلنوشتههای جادهای استان»
- استاندار: زیرساخت های حفاظت از جنگل های کهگیلویه وبویراحمد افزایش یابد
- طرح کاهش تعرفه واردات خودرو در صحن مجلس
- فرماندار دنا: مدیران خسته و بینظم را محترمانه بدرقه میکنیم
- غبارروبی گلزار شهدای گمنام گچساران به مناسبت هفته بسیج/ تصاویر
- تشریح بیمه "زنان خانهدار و دختران" از زبان سرپرست تامین اجتماعی گچساران
- پیشرفت ۸۰ درصدی پروژه ایمن سازی و رفع نقاط حادثه خیز سپیدار - بنستان محور یاسوج - دهدشت
- مارگون با ۷۰ برنامه به استقبال هفته بسیج میرود/ جزییات
نظرات ارسالی 1 نظر
نوشته ای بسیار قابل تامل. به امید اینکه دریچه رو به بهبود باز شود.
پاسخ