-
"فریدون داوری" شاعر عشق و حماسه
ایرج اقبال فر
-
فریدون داوری در چهار پرده
فضلالله یاری
-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
تحلیل جامعهشناختی «خودکشی» در جوامع در حال گذار
در سالهای اخیر شاهد روند روبهرشد میزان «خودکشی» (suicide) در میان اقشار مختلف مردم به ویژه طبقه متوسط، جوانان و دانشجویان هستیم، به گونهای که خبر «خودکشی» پای ثابت ابزارهای اطلاعرسانی، از صداوسیما گرفته تا روزنامهها، سایتها و خبرگزاریها شده است. این پدیده در کشور ایران صورت متمایزی به خود گرفته است؛ به این شکل که با ورود موج مدرنیته به ایران، این کلانشهرها بودند که بیشترین آمار خودکشی را به خود اختصاص دادهاند، اما امروز، پدیدهای عجیب در حال رخ دادن است. به این معنی که شهرها و استانهای کوچک و پیرامونی در میزان خودکشی از کلانشهرها پیشیگرفتهاند؛ به گونهای که سه استان کوچک و پیرامونی ایلام، چهارمحالوبختیاری و کهگیلویهوبویراحمد بیشترین میزان خودکشی را، به نسبت جمعیت، به خود اختصاص دادهاند. اما منشأ و علت این تعداد از خودکشی در استانهای پیرامونی چه میتواند باشد؟ چرا در حال حاضر، گرایش به خودکشی، عمدتاً در شهرهای پیرامونی به چشم میخورد؟ این نوشتار در پی آن است که ضمن ارائهی بحثی نظری از منظر جامعه-شناسی امیل دورکیم به پدیده خودکشی، به چرایی رخ دادن آن در کشورهای در حال گذار مانند ایران بپردازد و در نهایت به این پرسش پاسخ دهد که چرا در ایران، استانهای پیرامونی نسبت به استانهای مرکزی در سالهای اخیر، میزان خودکشی بالاتری دارند.
دورکیم در کتاب «تقسیم کار» خود به راین اعتقاد است که خودکشی همراه با تمدن ظاهر میشود و یا حداقل آن چه به شکل خودکشی در جوامع فروتر ملاحظه میشود، خصوصیات ویژهای دارد. استدلال دورکیم به این شرح است که خودکشی را باید یک رخداد به هنجار و عادی قلمداد کرد اما افزایش ناگهانی میزان خودکشی در برخی از گروههای جامعه و یا کل جامعه یک رخداد نابهنجار و نشان¬دهنده-ي اختلالهای نوپدید در جامعه است.
دورکیم استدلال میکند که در پراکندگی خودکشی در اروپا، خودکشی در بین کاتولیکها کمتر و بین پروتستانها بیشتر است و این نتیجه را به عامل دینی کاتولیکها پیوند میدهد و بر نقش انتظامات و آموزههای دینی مذهب کاتولیک در جلوگیری از خودکشی بین کاتولیکها تاکید دارد. وی در مورد عامل دین معتقد است «این که مذهب، انسان را در مقابل خودکشی حفظ میکند به این دلیل است که مذهب خود یک اجتماع است و ممکن است کارکرد اجتماع را هم داشته باشد».
مدل دورکیم در مورد قدرت بازدارندگی دین در مورد ارتکاب به خودکشی نشان داده است که افراد مذهبی کمتر دست به خودکشی میزنند زیرا که زندگی خود را متعلق به خدا میدانند و معتقدند که تنها خداوند میتواند در زمان مقرر زندگی آنها را بگیرد.
وی در کتاب «خودکشی» عوامل اجتماعی خودکشی را به چهار صورت دسته بندی میکند:
الف. خودکشی خودخواهانه (Egoistic): دورکیم این نوع خودکشی را خاص جوامع و اجتماعاتی میداند که دارای فلسفه و سنت فردگرایی، استقلال طلبی افراد، خوداتکایی و خودکفایی هستند. در چنین جوامعی به واسطهی میزان کنترل اجتماعی و فشار جمعی بسیار کم، تضعیف روحیه جمعی، بی طرفی سازمانهای اجتماعی در مسئولیتهای فردی، غلبه مناسبات و روابط ثانویه و رسمی بر روابط اولیه و عدم تعلق عمیق فرد به گروه، کمبود یا اختلال شدید همانندسازی با گروههای اجتماعی و عدم پشتیبانی اجتماعی و سرپرستی عاطفی و روانی سازمانها از فرد سبب افزایش تمایل او به خودکشی در شرایط بحرانی میگردد. در این جوامع، افراد شدیداً به اراده خود وابستهاند و رفتار خود را بنا به میل شخصیشان تنظیم میکنند و ارزشهای حاکم بر جامعه در انتخاب آنها تأثیری ندارد. البته این میزان فردگرایی بسته به جوامع متفاوت، تغییر میکند.
ب. خودکشی دگرخواهانه (Altruistic): خودکشی دگرخواهانه بیشتر در جوامع ابتدایی و به صورت یک وظیفه اجتماعی تجلی پیدا میکند؛ مثل رسم ساتی هندوان یا خودکشی مردان درآستانه سالمندی وافراد بیمار در قبایل فیجی و مانگا. در این گونه جوامع میزان کنترل و فشار گروهی به شدت بالا، تعلق گروهی بسیار عمیق و همانند سازی با گروه بسیار شدید است تا حدی که موجودیت فردی مستقل از موجودیت گروهی نامفهوم قلمداد میشود و درمجموع، میتوان گفت که دراین گونه جوامع، تقسیم کار محدود، احساس همبستگی بالا و پیوند و احساس یگانگی به علت همانندی شرکت در آداب و رسوم مشترک میباشد. گاه به ویژه در زمان جنگ، افراد ممکن است زندگی خود را در راه به انجام رسانیدن بعضی از اهداف ارزشمند گروهی فدا نمایند؛ چنانچه این گونه رفتارها به عنوان یک شجاعت و ازخودگذشتگی بار ارزشی فوق العاده مثبت گرفته و مورد تائید واقع میشود، لذا سربازان و داوطلبان جنگی برای مأموریت های خطرناکی که میدانند هیچ گونه شانسی برای زنده ماندن ندارند، داوطلب میشوند.
ج. خودکشی آنوميک (Anomic): خودکشی آنومیک معلول عدم تعادل، دگرگونی ساختاری، وقفه ناگهانی شدید یا تغییرات عمیق و سریع سازمانها و نظامهای اجتماعی است که خود این عوامل، معلول کسادی سازمان اقتصادی، از هم پاشیدگی ارزشهای سنتی، تورم، تغییر حکومت و انقلاب و ... است. چهار شاخص در بروز این نوع خودکشی مؤثر است: تغییرات سریع اجتماعی، آشفتگی در نظام جمعی و نظم عمومی جامعه، داشتن مشاغل حرفهای و لیبرال، طلاق و در نتیجهی آن، اغتشاش در روابط بین هدف و وسیلهی خانواده.
د. خودکشی تقدیرگرایانه (Fatalistic): این خودکشی نوعی عکس العمل به بازبینی، کنترل و تنظیم اجتماعی جامعه است؛ یعنی زمانی که جامعه به حد مفرط و شدیدی دست به «ایجاد نظمی دستوری» مي-زند (فرد به شدت تحت انقیاد و تقلید اجتماعی قرار دارد و هر چیزی تحدید شده، کنترل شده، منظم، خشک و بی روح است). در این مواقع، حق گزینش از افراد سلب شده و فرد تحت شرایط اجباری، نمیتواند اهداف و راههای رسیدن به آنها را فراهم کند و سرانجام به قضا و قدر تن دهد.
بهطور خلاصه، دورکیم خودکشی را بر حسب دو متغیر مستقل، یعنی یکپارچگی و هنجار، تشریح و تبیین میکند. یکپارچگی و هنجار اگر بیش یا کمتر از حد معمول باشد باعث خودکشی میشوند. ازاین رو بالا بودن میزان یکپارچگی (دگرخواهی) و پایین بودن میزان یکپارچگی (خودخواهی) و نیز بالابودن میزان هنجارها (تقدیر گرایی) و پایین بودن میزان هنجارها (هنجار گسیختگی) باعث خودکشی میشود. خود خواهی و هنجار گسیختگی علل اصلی خودکشی در دنیای مدرن است.
اما خودکشی در جامعه ایران از کدام سنخ میتواند باشد؟ برای پاسخ به این سؤال باید طبقهبندی «جوامع» در علم جامعهشناسی را توضیح داد و در ادامه، به رابطه بین انواع خودکشی و انواع جوامع پرداخت. رویکردهای مختلف جامعهشناسی، با عناوین مختلف، همه جوامع بشری را در سه طبقه قرار میدهند. طبقه اول جوامع سنتی است که وضعیت ارگانیکی دارند و ارزشهای متصلب سنتی بر آنها حاکم است. رابطه بین اعضای جامعه براساس یک «روح» یا»کلیت» مانند اجتماع، مذهب، قبیله، طایفه و ...تنظیم می-شود. این کلیت، معنابخش زندگی افراد است و اگر کسانی دست به خودکشی میزنند نیز در خدمت همین کلیتِ معنابخشِ زندگی است. خودکشی شایع در این گونه جوامع، خودکشی دگرخواهانه است. دورکیم این نوع جوامع را جوامع ارگانیکی مینامد. نوع دوم جوامع صنعتی و مدرن است که وضعیت مکانیکی دارند و ارزشهای مدرن و فردگرایانه بر آنها حاکم است. روابط بین اعضای جوامع نوع دوم براساس اخلاق حرفهای مدرن تنظیم میشود، این اخلاق حرفهای قراردادی است، و برعکس اخلاق سنتی که مبتنی بر کلیتهایی مانند مذهب است، بر عقل فردی تکیه دارد. اخلاق در جوامع مدرن فردگرایانه است و به ذرهای شدن جامعه میانجامد. همین ذرهای شدن، منجر به از هم گسیختگی هنجاری و در نتیجه ایجاد خلاء در زندگی میشود که در نهایت افراد خودکشی را به عنوان تنها راه رهایی این از هم گسیختگی در پیش خود میبینند. خودکشی رایج در جوامع مدرن، به دلیل حاکمیت ارزشهای فردگرایانه، از سنخ خودکشی فردگرایانه است. نوع سوم جوامع در حال گذار است. جوامع در حالگذار حالت ترکیبی و بینابینی دارند، به این معنا که ارزشهای سنتی تا حدودی کارکرد خود را در معنابخشی به زندگی افراد از دست داده و ارزشهای مدرن نیز آن چنان نهادینه نشدهاند که پاسخگوی این کارکرد معنابخشی باشند. در چنین وضعیتی جامعه شکل آنومی (بیهنجاری) به خود میگیرد. آنومی به این معناست که افراد به لحاظ اخلاقی و ارزشی بلاتکلیفاند و تعریف خوب و بد بودن ارزشها برای آنها ممکن نیست. خودکشی آنومی معمولاً سازگار با این نوع جوامع است. اکثر تحلیلهای صورت گرفته پیرامون جامعه امروزی ایران، کشور ما را در طبقه سوم قرار میدهند. یعنی جوامع آنومیک که به لحاظ ارزشی در حال گذار هستند. در جوامع در حال گذار، ارزشهای سنتی به طور کامل از بین نرفتهاند اما در عین حال کارکرد سنتی خود را از دست دادهاند، از طرفی ارزشهای مدرن نیز به طور کامل نهادینه نشدهاند اما وجود و تأثیرگذاری آنها را نیز نمیتوان انکار کرد. این وضعیت باعث درهمآمیزی و اختلال کارکردی در ایران شده، و منجر به بلاتکلیفی ارزشی - هنجاری سوژههای انسانی شده است. سوژها نیز راه رهایی از این وضعیت بیبنیاد و از همگسیخته را اقدام به خودکشی میدانند. بنابراین میتوان گفت پدیده «خودکشی» در ایران معاصر بیشتر وضعیتی آنومیک دارد.
اما اینکه چرا در شهرهای کوچک و پیرامونی این پدیده شایعتر است نیز در همین چارچوب قابل فهم است. بر اساس شواهد تاریخی، شهرهای پیرامونی مانند یاسوج، ایلام، شهرکرد و ... از یک ساختار اجتماعی عشیرهای برخوردار بودند که در گذشته همین ساختارِ همبسته، افراد را مانند ملاطی به هم چسب میکرد و به زندگی آنها معنا میبخشید. موج مدرنیته، که مخرب ارزشهای سنتی و محدود محلی است، در چند دهه اخیر در استانهای پیرامونی شدت یافته است و به تحولات ساختاری همهجانبه در این استانها انجامیده است. با تحولات صورتگرفته، دیگر ساختار اجتماعیِ ارگانیکِ عشیرهای کارکرد همبستگی خود را از دست داده است و از طرفی ساختار اجتماعیِ مکانیکِ مدرن نیز نهادینه نشده است و حالتی سطحی و روبنایی پیدا کرده است. این ترکیب و درهم آمیختگی ساختاری به حوزه ارزش-ها و هنجارها نیز سرایت یافته است که نتیجه آن بلاتکلیفی ارزشی سوژههای انسانی است و خودکشی میتواند پاسخ مناسبی به این وضعیت آنومیک و بلاتلکیفی ارزشی باشد. بنابراین میتوان پیشبینی کرد که روند روبه رشد خودکشی در استانهای پیرامونی، در صورت نبود نهادهایی که بتوانند کارکرد معنابخشی به زندگی افراد را انجام دهند، همچنان تداوم داشته باشد و هر روز تعداد بیشتری برای رهایی از این وضعیت اجتماعی، مرگ را بر زندهبودن ترجیح دهند. در چنین وضعیتی راهحل اصلی پیشگیری از پدیدهی روبهرشد خودکشی، نهادمند کردن ارزشها و هنجارهای اجتماعی در درون افراد است که تحت عنوان جامعهپذیری آر آن یاد میشود.
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- گزارش تصویری از مراسم تشییع و خاکسپاری شاعر هماستانی در دهدشت
- مکاتبه تاجگردون با وزیر دادگستری درباره قوانین قاچاق و تعزیرات
- لایحه موضوع دوتابعیتی فرزندان مسئولین چیست؟!/ دلایل تاجگردون برای رای منفی به این طرح
- پیام تسلیت دبیر هیات دولت در پی درگذشت شاعر هماستانی
- پیام تسلیت استاندار اسبق استان های لرستان و کهگیلویه و بویراحمد در پی درگذشت استاد فریدون داوری
- موفقیت خبرنگار کهگیلویه و بویراحمدی در جشنواره رسانه ای بانوان کشور
- انتصاب معاون آموزش متوسطه آموزش و پرورش گچساران+ جزییات
- معاون بیمهای تامین اجتماعی گچساران منصوب شد+ حکم
- پیام تسلیت استاندار در پی درگذشت شاعر هماستانی
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!