مسئولان مردم را دریابند

مسئولان مردم را دریابند

ایران به‌دلیل قرار گرفتن در نقطه‌ای استراتژیک روی این کره خاکی و موقعیت مهم جغرافیایی و منطقه‌ای که سرشار از منابع خدادادی بوده است‌‌،‌‌ در ادوار مختلف تاریخ همواره در بطن وقایع تاریخی و اتفاقات مهم و رخدادها بوده و مردمان سرزمین‌مان از دیرباز تاکنون همواره مشقت‌‌های زیادی را به چشم دیده و تحمل کرده‌اند.

استثنایی که ایران زمین را از سایر تمدن‌‌ها‌‌‌‌،‌‌ قلمروها و کشورها متمایز‌‌ می‌سازد وجود مردمانی سخت‌کوش‌‌،‌‌ وطن دوست‌‌، متمدن‌‌‌‌،‌‌ مستعد و با فرهنگ بوده که نام و آوازه بزرگان زیادی از این تمدن در ادوار مختلف بر قاب همیشه ماندگار تاریخ نقش بسته که سرآمد آن منشور کوروش میراث بجا مانده از هزاران سال قبل است که هم اکنون هم بر سر در سازمان ملل‌‌‌‌،‌‌‌‌ فرهنگ ایران زمین را به جهانیان‌‌ می‌شناساند.

از ابوعلی سینا‌‌ها تا فردوسی‌‌ها‌‌‌‌،‌‌‌‌ از امیرکبیرها تا سعدی و حافظ‌‌ها و هزاران طبیب‌‌، ریاضیدان‌‌، منجم‌‌،‌‌ دانشمند‌‌‌‌،‌‌ شاعر و هنرمند، نام آنها پس از گذشت صدها و هزاران سال بر تارک تاریخ این مرزو بوم همچنان‌‌ می‌درخشد.

به قبل از انقلاب ۵۷ برنمی‌گردیم و به بعد از آن و شروع جنگ تحمیلی عراق و سایر قدرت‌ها علیه ایران و رشادت‌های مردان و زنان این سرزمین‌‌ می‌پردازیم.

از مردمی می‌گویم که همواره برای این مرز و بوم سنگ تمام گذاشته و همیشه شرایط سخت و فشار‌‌های اقتصادی را در ادوار مختلف تحمل کرده و خم بر ابرو نیاورده‌اند.

اما سوالی اینجا مطرح‌‌ می‌شود؛ آیا دولتمردان قدر این «نعمت بزرگ» یعنی «مردم» را خوب دانسته‌اند؟

به راستی آیا مردم را در روزهای خوش خود به یاد آورده‌اند یا فقط در سختی‌‌ها و بحران‌‌ها نقش موثر مردم را خوب یادآور‌‌ می‌شوند؟!

از سال ۱۳۸۸ و چهار ساله دوم دولت احمدی‌نژاد بود که با سیاست‌های خارجی بی‌حساب و کتاب و ایجاد حاشیه‌‌هایی در سطح بین‌الملل و موضع‌گیری‌‌هایی غیرمعمول وجهه کشورمان در عرصه بین‌المللی مخدوش شد تا دشمنان هم از شرایط به‌وجود آمده و خودکرده‌‌های بی‌تدبیر رئیس جمهوری وقت کشورمان نهایت استفاده را کرده و فضای ایجاد شده به سود دشمن باعث شد تبلیغات سوء آنها بر ضد کشور ما گسترش یافته و گاهی این هجمه‌‌ها اثربخش باشد.

در واقع در چهارساله دوم دولت پایداری موضع‌گیری‌‌های کشور ما در عرصه بین‌المللی بیش از اینکه منطقی باشد جنبه احساسی به خود گرفت و همین بس که شرایط وقت کشور ما با شرایط چندی پیش کره شمالی تفاوت چندانی نداشت و هر چه سیدمحمد خاتمی در دوره ۸ساله‌اش وجهه ایران را در عرصه بین‌المللی با سیاست‌های منطقی و مطرح کردن «گفت‌وگوی تمدن‌‌ها» به سمتی مطلوب سوق داده بود، دولت بعد این میراث ارزشمند دولت اصلاحات را برباد داد تا نگاه‌ها از خارج به سوی ما سرشار از تنفر و بدبینی و در عرصه جهانی به انزوا نزدیک شویم، به‌طوری‌که حتی دوستان کنونی ما در کنار دشمنان قرار گرفته و تحریم‌های شدیدی علیه ما اعمال کنند و در شورای امنیت سازمان ملل چندین قطعنامه با عدم وتوی روسیه و چین علیه ما صادر شود.

تقریبا انتهای دولت احمدی‌نژاد بود که امیدها در جامعه زنده شد که هر دولت دیگری که بر سر کار بیاید وضعیت مطلوب‌تر‌‌ می‌شود و در وضع اقتصاد مملکت و معیشت مردم تغییراتی حاصل‌‌ می‌شود.

دولت تدبیر و امید بر سرکار آمد و مذاکرات با قدرت‌های جهانی آغاز شد و پس از ماه‌ها رایزنی‌‌های دیپلمات‌های ما با قدرت‌های بزرگ به توافقنامه‌ای تحت عنوان «برجام» ختم شد.

از دستاوردهای برجام برای ترمیم و برون‌رفت از وضع نامطلوب اقتصادی کشور و کاهش تحریم‌‌ها نباید چشم‌پوشی کرد‌‌‌‌،‌‌‌‌ اما با آمدن رئیس جمهوری عجیب وغریبی به‌نام ترامپ و اعلام رسمی خروج آمریکا از برجام و بازگشت تحریم‌ها و تهدید شرکت‌های بزرگ تجاری و برخی کشورها به قطع مبادلات اقتصادی و نخریدن نفت از ایران، باز هم شاهد ایجاد تلاطم در بازار ارز‌‌‌‌،‌‌‌‌ طلا و افزایش قیمت‌ها در کشور هستیم که انگار مردم ایران باز هم باید برای گذران زندگی و تامین نیازهای اولیه خود مشکلاتی را تحمل کنند. مردم ما در زمان‌های مختلف وضعیت این‌چنینی را درک کرده و با آن بیگانه نبوده‌اند و با کمی و کاستی‌‌ها ساخته‌اند و با دولت و حکومت همراهی و همیاری خوبی داشته‌اند و نشان داده‌اند قوه تحمل خوبی داشته و کماکان امیدوار به بهتر شدن وضعیت خود هستند.

دولت و سیاستمداران آمریکا با ایران مشکل دارند و دست از سر ما برنمی‌دارند و‌‌ می‌توان گفت ما با آنها در یک تقابل و جنگ تمام عیار اقتصادی هستیم.

مقابله با ترامپ و سیاست‌های خصمانه‌اش بر ضد کشور ما علاوه بر راهکارهای اقتصادی داخلی و تعامل خارجی همراهی مردم را در داخل نیز‌‌ می‌طلبد. وقتی 80میلیون ایرانی یک‌دل و یک‌صدا باشند‌‌ می‌توانند همه موانع را از مسیرهای ناهموار بردارند و تکیه‌گاهی به‌نام مردم بسیار مطمئن‌تر و مستحکم‌تر از تکیه به برخی کشورهای خارجی نظیر روسیه و چین و..... است، چرا که منافع دولت و مردم در کشور به هم گره خورده و سایرین برای منافع ما دل نمی‌سوزانند.

پس به این نتیجه‌‌ می‌رسیم که در نهایتا‌‌ دو فاکتور «حاکمیت» و «ملت» می‌مانند و نیاز به همگرایی بیش از پیش این دو مهم احساس‌‌ می‌شود.

اما چرا گاهی این مردم صبور باید رنجانده شوند؟

چرا مردم را روزهای سخت‌‌ می‌خواهیم ؟

چرا روی اعصاب مردم راه‌‌ می‌رویم؟

چرا برخی مسئولان خود را مردمی نمی‌دانند؟

مردم از وضع موجود ناراحتند، اما بیش از وضع اقتصادی و معیشتی موجود از اختلاس‌‌ها‌‌، از رانت‌خواری‌‌ها‌‌،‌‌ از فسادهای مالی مکرر‌‌،‌‌ از زمین‌خواری‌‌ها، از ویژه‌خواری‌‌ها، از آقازاده‌‌های خارج‌نشین و داخل‌نشین مرفه‌‌،‌‌ از عدم شفافیت‌‌، از ابهامات موجود در سیستم اقتصادی و نظام بانکی کشور‌‌‌‌،‌‌‌‌ از تبعیض‌‌ها‌‌، از حرف‌‌های عمل نشده .

اختلاس که نه‌‌‌‌،‌‌‌‌ از غارتگری‌‌هایی که در این کشور و در انظار همین مردم به‌صورت آشکار رخ‌‌ می‌دهد و پرونده‌‌ها تشکیل‌‌ می‌شود و به وضوحی که یک دختر ۱۷ساله را به‌خاطر یک خطای ساده و از روی بچه بودن این‌چنین در رسانه ملی به اعتراف وا‌‌می‌دارند غارتگران بیت‌المال را که چه‌‌ها بر سر این سرزمین و مردمانش آورده‌اند، به‌سان این دخترک ۱۷ساله در رسانه ملی به افکار عمومی نمی‌شناسانند و با قاطعیت برخورد نمی‌کنند تا درس عبرتی برای سایرین باشد و لااقل مردم دلخوش باشند که انگار و ظاهراً کارهایی در حال انجام است و کمی از فشارهای روحی بر افکار عمومی مخدوش و مشوش کاسته شود.

«چراهای» زیادی وجود دارد که این مردم با روشن شدن آن«چراها»حاضرند نان شب نخورند و هر شرایط سختی را تحمل کنند. مردم ما بیش از اینکه نگران فشارهای اقتصادی وارده بر خود باشند، نگران ابهامات و عدم رو راستی مسئولان هستند.

چرا هر روز‌‌ می‌بایست در کشور با طرح مباحث غیر ضروری روی اعصاب این مردم رنج‌دیده و خوشی ندیده راه برویم؟

در حالی‌که مردم درگیر مشکلات اقتصادی خود هستند، برخی به دنبال بستن شبکه‌‌های اجتماعی هستند.

آیا با فیلترینگ تلگرام و احیاناً اینستاگرام بهبودی در معیشت مردم ما حاصل می‌شود؟

به راستی چرا برخی‌‌ها نمی‌خواهند با رفع مشکلات اقتصادی و اشتغال‌‌‌‌،‌‌‌‌ راه برای حل مشکلات فرهنگی و سایر گرفتاری‌های جامعه هموار‌‌ ‌شود.

از مسئولان انتخابی و انتصابی کشور خواهشمندم با مردم رو راست بوده و «وجداناً» مردم را دریابند.

*سرمقاله همدلی
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها