-
کوچ ابد مرد ادب ایل و فریدون فرهنگ
سید غلام بلادی
-
یاسوج؛ شهری که شیخ شاخصش پیشهزن بود!
محمد مختاری
-
جزای نیکی جز نیکی نیست
جبار چراغک
-
زیبایی بر بستر فاجعه
سید غلام بلادی
-
«لذت وقیح»
امراله نصرالهی
-
زنان و دولت چهاردهم
سیده فرزانه آرامش
-
شاقول اصلی در ماجرای قتل دکتر داوودی
فضلالله یاری
-
در این محنتسرا نابههنجاران و کج روان بزرگ شمرده شدهاند
پریچهر زعیمی
-
بیوه زنان
آفتاب افریدون
-
خلاصهای از مصاحبه با انقلابیون
علیرضا کفایی
در باب صحبت های رحیم پور ازغدی در تجمع فیضیه
در باب صحبت های آقای رحیم پور ازغدی در مدرسه فیضیه و حواشی پیش آمده، نکاتی چند وجود دارد:
۱. قطعا برخی دست نوشته ها نظیر حواله دادن رئیس جمهور به استخر فرح!، کاری کاملا غیر اخلاقی است که جریان معتقد به انقلاب اسلامی، در غلط بودن آن تردیدی روا نمی دارد. متاسفانه با این حاشیه ی غلط ایجاد شده، اصل مطالبه ی جدی و بحق طلاب و روحانیون حاضر در جلسه که نوعی اعلام همراهی با مردم مستضعف و مطالبه گری از مسئولان در جهت رفع و حل مشکلات معیشتی مردم بود، قربانی حواشی غلط ایجاد شده، قرار گرفت.
۲. بخشی از اعتراضات نیز به بخش هایی از صحبت های آقای رحیم پور بود. در این خصوص چند نکته مهم باید مورد توجه قرار بگیرد:
الف) قبل از آنکه بخواهیم قضاوتی راجع به صحبت های آقای رحیم پور یا فرمایش برخی مراجع عظام تقلید در واکنش به صحبت های ایشان داشته باشیم، باید به این نکته توجه کرد که هم مراجع بزرگواری که گلایه هایی درباره بخش هایی از صحبت های آقای رحیم پور داشتند، مردمی و دلسوز انقلاب اند ،هم آقای رحیم پور ر یکی از نیروهای مخلص انقلاب و یکی از خروجی های درخشان حوزه طی دو سه دهه اخیر است. نگارنده، هر دو را در جبهه واحد انقلاب، تعریف میکند. در این میان آنچه که مهم است نه اعتراضات برخی علما به پاره ای از گزاره های مطرح شده توسط آقای رحیم پور، بلکه موش دواندن کسانی است که ماهی مقصود را از اختلاف نظرهای طبیعی میان نیروهای انقلاب صید میکنند و سعی دارند اندک اختلاف فکری ای را به تقابل و در نتیجه شکاف اجتماعی بدل سازند و مشغول اختلاف افکنی میان نیروهای مومن به انقلاب شوند. نگارنده نسبت به صحبت های آقای رحیم پور و منتقدانش، قطعا بی طرف نیست و موضع خود را در ادامه بیان خواهد داشت، لکن به این نکته توجه می دهد که نباید در این میان از طراحی های پیچیده ای که در راستای تقابل و درگیری نیروهای انقلاب با هم انجام می شود، غفلت کرد
ب) خود آقای رحیم پور در ابتدای جلسه ی فیضیه اشاره میکنند که بنای ایشان بر حاشیه سازی و جنجال آفرینی نیست. مجموع صحبت های ایشان قریب سه ساعت به طول انجامید اما متاسفانه آنچه که در فضای مجازی دست به دست شد، یک فایل دو سه دقیقه ای از صحبت های ایشان بود، در حالی صحبت های ایشان، مقدمات و موخرات زیادی داشت که نسبت به آن بی توجهی شد.
ج) آقای رحیم پور، خود، فرزند حوزه است. ایشان طی دو سه دهه اخیر، همواره در خط مقدم دفاع تئوریک از مبانی انقلاب اسلامی بوده است. استدلال های منطقی، فن بیان کم نظیر، ابداع واژگان و مفهوم سازی جذاب متناظر با انقلاب اسلامی ، تسلط بر منابع اسلامی و غربی،شهامت و شجاعت در بیان، صراحت لهجه در عین رعایت ادب، رحیم پور را در میان نیروهای انقلاب، واجد جایگاه خاصی کرده است. صرف نظر از انتقاداتی که ممکن است به نوع بیان برخی مطالب آقای رحیم پور در سخنرانی اخیرشان وارد باشد، ایشان نکته های مهمی را در باب حوزه چه در این سخنرانی و چه در سایر سخنرانی های خود، ایراد کرده اند. مواجهه پدیداری با رحیم پور، ما را در مواجهه و خصوصا قضاوت در مورد سخنان او، دچار اشتباه خواهد کرد. نگارنده با ادبیات ایشان ناآشنا نیست و بسیاری از صحبت های ایشان طی سال های اخیر را استماع و دنبال کرده است. نگاه رحیم پور به حوزه، نگاهی واحد نیست، چرا که او همواره از دو تیپ حوزه و دو تیپ روحانیت سخن می گوید. رحیم پور، بزرگترین طلایه داران انقلاب را روحانیت و بزرگترین دشمنان آن را نیز در میان همین روحانیت جستجو می کند. او، یاران صدیق امام(ره) را روحانیونی در تراز بهشتی و مطهری و خامنه ای و مفتح می داند و دشمنان سرسخت او را نیز در درون حوزه ی علمیه جستجو می کند. دشمنان جدی رحیم پور را طی این سال ها، ائتلافی از "روشنفکران لائیک" و "جریان تحجر" تشکیل داده است.( برخی مراجع عظام نظیر آیات عظام نوری و مکارم به هیچ وجه جزو این دو گروه نبوده و نیستند و جنس مخالفت ایشان با بخش هایی از صحبت های آقای رحیم پور با جنس مخالفت های ائتلاف نامبرده، کاملا متفاوت است)؛ جالب آنکه این دو گروه، با آنکه در ظاهر در نقطه مقابل هم تعریف می شوند، طی این سالها، همانند دو لبه ی یک قیچی، پروژه ترور شخصیتی رحیم پور را کلید زده اند. روشنفکران سکولار، به خاطر تعهد رحیم پور به "اصل دین " و متحجران او را به دلیل "اسلام اجتماعی و انقلابی" مورد هجمه قرار می دهند. فراموش نکنیم که مطهری نیز از ناحیه ی همین دو گروه مورد هجمه بود. هم روشنفکران به او می تاختند و هم جریان تحجر در حوزه، عرصه را بر وی چنان تنگ کردند که حوزه را ترک و به تهران آمد.( البته به هیچ وجه به دنبال این نیستیم که رحیم پور را متفکری در حد مطهری معرفی کنیم، خود ایشان هم چنین ادعایی ندارد. آقای رحیم پور را نه هم تراز مطهری که یکی از شاگردان ایشان می دانیم)
د) مهم ترین بخش حاشیه ساز صحبت های
رحیم پور، بحث حوزه سکولار بود. چنانکه قبلا هم اشاره شد، رحیم پور، همواره صحبت از دو تیپ حوزه می کند. "حوزه سکولار" و "حوزه انقلابی" دو گانه هایی اند که باید میان آنها تفکیک کرد تا حرف های رحیم پور را به درستی فهمید. این تفکیک در ادبیات رحیم پور، کاملا مسبوق به سابقه است. رحیم پور، امثال مطهری، مفتح، بهشتی و باهنر را نمادهای حوزه انقلابی می داند. شاخصه ی اصلی حوزه ی سکولار، "فردی دیدن دین" است. حوزه ی انقلابی از نظر رحیم پور، پیوندهایی جدی با مسائل اجتماعی و مسائل روز جامعه دارد، نسبت به مسائل انقلاب بیگانه نیست، بینش ژرف تمدنی دارد و مسائل پیرامونی خود را در یک افق تمدنی تحلیل و برای آن برنامه ریزی می کند، نسبت به ظلم و عدل در داخل و در گستره ی فضای بین الملل بی تفاوت نیست، متعلقات اندیشه اش را از پیرامون اجتماعی اش میگیرد و برای حل آنها چاره اندیشی می کند، فقه را محدود به مسائل طهارت و نجاست نمی کند. در حالی که حوزه ی سکولار دقیقا عکس این است. تفاوت حوزه ی سکولار و حوزه ی انقلابی نه بر سر اصل دین به مثابه ی یک امر فردی بلکه بر سر میزان توانایی های دین در تعریف کارویژه های اجتماعی است. حوزه ی سکولار همانند روشنفکری سکولار، دین را یک امر فردی می داند و اگر هم کارکردی اجتماعی داشته باشد، حداکثر در حد کارکرد یک موسسه خیریه ایست که یک سری کارویژه های محدود اجتماعی هم دارد، اما نظام سازی و ساختارسازی و تمدن سازی بر مبنای دین را خط قرمز خود می داند! اختلاف رحیم پور، نه با حوزه( چرا که خود، فرزند حوزه است) که دقیقا با حوزه سکولار است و ایشان به هیچ وجه، متعرض حوزه به مثابه یک کلیت یکپارچه نشده است و کسانی که صحبت های ایشان را در ضدیت با کلیت حوزه و روحانیت تحلیل میکنند، یا از نظام فکری ایشان بی اطلاع اند یا عامدانه در حق ایشان کم لطفی میکنند. استاد مطهری در زمان حیات خود، آسیب شناسی مهمی در باب روحانیت ارائه دادند و همان زمان هم هجمه های زیادی علیه ایشان شد. متاسفانه ذائقه برخی دوستان در حوزه چنان تغییر کرده که حتی جرات بازخوانی حرف های مطهری در باب حوزه و روحانیت وجود ندارد!
البته نگارنده بر این باور است که همان گونه که رگه های قوی از اسلام انقلابی در حوزه وجود دارد و فضلای جوان، دردمند، حساس به مسائل روز و حقیقتا مصداق عالم به زمانه، کم نیستند، در عین حال، حوزه سکولار و روحانیت سکولار(که برای خود رسالت اجتماعی قائل نیست) نه یک عده ی معدود که دقیقا یک "جریان" است که نه در اوایل نهضت با امام همکاری کردند و نه بعد از انقلاب، رسالتی برای خود در جهت حل گره های انقلاب و مردم قائل بودند.رحیم پور از ناحیه گروه اخیر، طی دو دهه اخیر همواره مورد هجمه های جدی بوده، گرچه وی همواره خود را متعهد به دفاع از گروه اول می دانسته و در این راه هزینه های فراوان معنوی اعم از فحش و ترور شخصیتی را به جان خریده است.
ی) نکته آخر آنکه نوع واکنش ها به صحبت های آقای رحیم پور، بار دیگر نشان داد که متاسفانه آزاداندیشی، کماکان در حوزه یک صفت حداکثر شخصی است و نتوانسته تا کنون به یک "خصلت نهادی" تبدیل شود. آزاداندیشی باید به سلوک جمعی روحانیت تبدیل شود. نوع مواجهه شهید بهشتی با مخالفان، الگویی از سلوک آزاداندیشانه است.روحانیت ما باید مکر در مکرر این سلوک را تمرین کند تا تبدیل به عادت ثانویه ی جمعی در حوزه شود. نقدهای رحیم پور، نقدهایی از سر دلسوزی بود گرچه ممکن است ایرادی به نوع بیان هم وارد باشد، منتها نباید فراموش کرد که حوزه علی رغم تمام خدمات مهمی که به اسلام، ایران و تشیع داشته، ضعف های مهمی هم دارد و نقدهای دلسوزانه منتقدان صادقی چون رحیم پور را نباید با اتهام بی سوادی( که به هیچ وجه به او نمی چسبد) پاسخ داد و نسبت به آن نابردباری نشان داد. حرفهای رحیم پور را باید جدی گرفت، قبل از آنکه به تعبیر خود او، رودخانه انقلاب به مرداب تبدیل شود...
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 پیام تسلیت وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در پی درگذشت فریدون داوری شاعر آئینی و انقلابی
- 2 پذیرش ۴۹۰ دانشجو معلم در دانشگاه فرهنگیان کهگیلویه و بویراحمد طی امسال
- 3 نقش میدان گازی مختار بویراحمد در رفع چالش ناترازی انرژی
- 4 پذیرش بیش از دوهزار دانشجو در دانشگاه آزاد یاسوج طی سال تحصیلی جدید
- 5 تدوین برنامه توسعه و پیشرفت کهگیلویه و بویراحمد
- 6 باند مالخران در دام پلیس کهگیلویه
- 7 کهگیلویه و بویراحمد تنها استان فاقد مجتمع فرهنگی کودک و نوجوان
- 8 تخریب ۵۰۹ فقره ساختوساز غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- معاون فرهنگی و اجتماعی معاون اول رئیس جمهور در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- «نادر منتظریان» در گذشت شاعر و ادیب هم استانی را تسلیت گفت/+متن پیام
- رونمایی از ۱۲ کتاب جدید در شهرستان کهگیلویه/ از«آیین آزادگی» تا«سلطه نمادین علیه زنان» و «دلنوشتههای جادهای استان»
- استاندار: زیرساخت های حفاظت از جنگل های کهگیلویه وبویراحمد افزایش یابد
- طرح کاهش تعرفه واردات خودرو در صحن مجلس
- فرماندار دنا: مدیران خسته و بینظم را محترمانه بدرقه میکنیم
- غبارروبی گلزار شهدای گمنام گچساران به مناسبت هفته بسیج/ تصاویر
- تشریح بیمه "زنان خانهدار و دختران" از زبان سرپرست تامین اجتماعی گچساران
- پیشرفت ۸۰ درصدی پروژه ایمن سازی و رفع نقاط حادثه خیز سپیدار - بنستان محور یاسوج - دهدشت
- مارگون با ۷۰ برنامه به استقبال هفته بسیج میرود/ جزییات
نظرات ارسالی 4 نظر
. حسن رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: ریشه سکولاریسم در حوزه های علمیه است، دوست محترم آقای ازغدی، توقعی که از حوزه های علمیه دارید منطقی نیست زیرا سکولاریسم یک اندیشه است و در قانون اساسی حق اندیشه و آزادی بیان تصویب شده ولی متاسفانه جمهوری اسلامی چهل سال آنرا زیر پا گذاشته و باعث شده مملکت به این فلاکت که شاهدش هستیم گرفتار شود، سرورگرامی، انتظار می رود در تلاش برای به رسمیت شناختن حق آزادی بیان با ما همراه شوید تا بتوانیم راه حلهای منطقی و عملی جهت رفع تهدیدات خارجی و حل مشکلات داخلی که کشور را در معرض سقوط قرار داده اند پیدا کنیم، با تشکر از توجه شما،
پاسخاعترافی مضحک به قتل ...........؟
پاسخمشخصاً در بین گروههایی ک امثال جبارنژاد فکرشم نمیکرد اختلافاتی ک مدتها و همیشه بوده و بروز داده نشده بالاخره هویدا شد و از پشت ابر بیرون آمد. و دستو پا زدنهای امثال ایشان در میان یاران جهت لاپوشانی این اختلافات با سرعت انتقال خبر در فضای خبری و مجازی امروزه دیگر دیر شده و چاره نمیشود ولی خب در این میان عرض ارادت ایشان ب دکتر نمایی همچون ازغدی بیش از پیش هویدا میشود #باشد_که_به_کار_آید
پاسخکسانی باید جوابگوی وضعیت معیشتی مردم باشند که تمام توان خودشون رو برای لغو برجام بکار گرفتند و همنوا و هم پیمان با نتانیاهو و ترامپ برای لغو برجام بهانه تراشی کردند و حالا خودشون رو از مردم میدونند. خواست مردمی که به روحانی رای دادند این بود که توافق هسته ای صورت بگیرد تا حداقل ارزش ریال در مقابل دلار سقوط نکند. دشمنان مردم چگونه میخواهند خودشون رو مدافع مردم معرفی کنند؟؟؟
پاسخ