-
در مذمت آیینهای سوگواری؛ وقتی مرگ به تماشا بدل می شود
علی ضامنی پور -
فرماندار کهگیلویه و بازتعریف جلسات شورای اداری؛ از هماهنگی تا مطالبهگری جدی
ناشناس -
از نقد تا اقدام؛حلقه گمشده مدیریت در چرام
حسن کریمی -
تفنگ و فرهنگ
حافظ یعقوبی -
شهامت اهل واسطه گری و فریبکاری نیست
موسی اخلاقینسب -
«غلامرضا پناه» از دریچه روانشناسی رهبری؛ تحلیل یک مدیر تحولآفرین با تکیه بر نظریههای سرمایه
عنایت شیخی -
مردم آزاری با قولهای ورشکسته دولتها و مدارس غیرانتفاعی
پیام واحد -
رشد بی رویه و بی ضابطه مدارس غیر انتفاعی
رضا حیدری -
موحد، تناقضات بین عمل و جایگاه نمایندگی مردم
علی صاحبی -
حملات به بهرامی؛ ناآگاهی یا انتقامجویی سیاسی؟
یادداشت مخاطبان
«گریز از آموزش و بیزاری از مدرسه»

گزارشگر صدا و سیما در خراسان جنوبی از احساس یک دانشآموز دبستانی در نخستین روز سال آموزشی میپرسد. دانشآموز با بی آلایشی کودکانهاش پاسخ میدهد: احساس خاصی ندارم! خبرنگار ادامه میدهد: مگه خوشحال نیستی؟ کودک می گوید: نه! چه احساس خاص و خوشحال کنندهای!؟ این که هر روز شش صبح از خواب بیدار بشَم و برَم مدرسه، چه احساس خوشحالیای باید داشته باشه!؟ گرچه پاسخِ دانشآموز دبستانی برای شوخی و سرگرمی در فضای مجازی دست به دست میشود اما بیگمان نشان از یکی از گرفتاریهای نگرانکننده و خطرناک در ساختار آموزشی کشور دارد که به سادگی میتوان با طرح چنین پرسشی از دانشآموزان، دانشجویان و حتی آموزگاران به فراگیری آن پی برد! اما ریشه چنین احساسی در کجاست؟ چرا بیشترِ گروههای درگیر با آموزش از آن گریزان و بیزارند؟ و چه باید کرد تا این احساس، گام به گام کم رنگ تر شود و انگیزه برای رفتن به مدرسه و یادگیری انگیزه مند افزایش یابد؟ نخست آن که برنامههای آموزشی در کشور بر پایه تکیه بر برآوردهای کمی و نمرهای دانشآموزان و برخاسته از رقابتهای آموزشی است. خانوادهها با توجه به کامیابیهای کارنامه درسی، فرزندانشان را به بررسی و داوری مینشینند و تواناییهای او را در مقایسه و رقابت با دیگران میسنجند. بیگمان چنین سنجهای افزون بر این که با دستاوردها و پژوهشهای دانشبنیادِ نوین فاصله دارد، تن و جان دانشآموزان را میفرساید و آزار میدهد. در این گونه رقابتها و سنجشها انسان به عنوان آمیختهای پیچیده از اندیشه و احساس و تن و جان، دچار آسیبهای جدی شده و دست کم از موضوع رقابت و سنجش بیزار و دلزده میشود. برای رویارویی با این گرفتاری، میتوان با به کارگیری اندیشهها و تجربههای جهانی، باید ارزیابیها را کیفی کرد و سنجشها را به سوی دگرگونیهای فردی در فرآیندهای زمانی و مکانی آموزش برد. به این معنی که پیشرفتهای آموزشی را در دگرگونیهای اندیشگی و رفتاری دانشآموز با خودش به ارزیابی نشست و سنجید. این روش از رقابت های کور و بیهوده و آزارنده جلو گیری میکند. از دیگر سو درونمایههای آموزشی با زندگی روزمره نوآموزان کمترین پیوند را دارد و این سبب میشود که درس خواندن نه برای زندگی و تجربه افزایی برای آن، که برای به دست آوردن نمره و مدرک باشد و بیگمان این نمیتواند انگیزههای درونی انسان را برانگیزد و حس خوشنودی و آرامش درونی را به همراه داشته باشد. گرچه در چند سال گذشته برخی عنوانهای درسی در پیوند با زندگی دانشآموزان وارد برنامه درسی شدهاند اما دو نکته نگذاشته آنچنان که شایسته است گرهی از این بیپیوندی بگشاید. نخست این که افزایش این درسها سبب کاهش درسهای دیگر نشده و برنامه درسی را سنگینتر کرده است که خود بر آتش بیانگیزگی و خستگی دانشآموزان میافزاید. دوم اینکه آموزگاران در این درسها آموزشهای درخور را ندیده و آگاهیهای ضروری برای آموزش درونمایههای آن را ندارند. اگر برای این دو دشواری اندیشهای شود بیگمان ورود این درسها به برنامه درسی را باید به فال نیک گرفت و تلاش کرد که روند بهسازی آموزش گام به گام و با انگیزه پیشرفت. اما روندِ انگیزهکش دیگر در ساختار آموزشی، ناشاد بودن فرآیند آموزش در ایران است. ریشههای آموزشی خشک و هراسزا برای کنترل فرایند آموزش دارای ته نشستهای توانمند سنتی است که به آسانی ساختار و فرایند آموزش را رها نمیکند. تلاشهای آموزگار، معاون و مدیر و... همه بر پایه ترس در دانش آموز و فشار بر او طراحی و اجرا میشود. کلاسهای پر جمعیت و غیر استاندارد و دهها دشواری دیگر زمینهساز گریز از شادی و شور و نشاط در ساختار آموزشی است. شوربختانه با کمترین بیرون روی از این ساختار خشک و خشن، از هراس فراگیری و از دست رفتن کنترل کلاس و مدرسه، برخورد میشود. این خود زمینهای دیگر برای ناخوشنودی دانشآموزان از مدرسه و آموزش است. واپسین چیزی که باید به آن اشاره کرد و بهانهای شد بر نوشتن این یاداشت، آغاز ساعت آموزشی برای دانشآموزان است. پژوهشهای جهانی در برخی کشورها که به وسیله یکی از پژوهشگران آموزشی کشور به فارسی برگردانده شده بود نشان میدهد که آغاز زودهنگام ساعت آموزشی افزون بر بی انگیزگی دانشآموزان برای به مدرسه آمدن و گریز از درس و مدرسه، در ناکارآمدی آموزش نیز بسیار موثر است. شاید اکنون زمان دگرگونی ساعت آموزشی در کشور نباشد اما بیگمان میتوان در این زمینه به پژوهشهای کشوری پرداخت و کارآیی آن را بررسی کرد.
منبع:روزنامه همدلی
نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.
- 1 هفت هزار تن بذر اصلاحشده برای کشت پاییزه در کهگیلویه و بویراحمد تامین شد
- 2 ۹ درصد جمعیت کهگیلویه و بویراحمد سالمند است
- 3 رشد ۶ برابری کشفیات ماینرهای غیرمجاز در کهگیلویه و بویراحمد
- 4 قاچاقچی لوازم دندانپزشکی و موبایل در یاسوج نقره داغ شد
- 5 خرید و ذخیرهسازی گندم در کهگیلویه و بویراحمد بیش از ۶۰ درصد کاهش یافت
- 6 معاون جدید پیشگیری از جرم دادگستری کهگیلویه و بویراحمد منصوب شد
- 7 تقدیر و تشکر خانواده «شهید ایزدپناه» از ابراز همدردی مردم
- 8 متلاشی شدن باند حفاری غیرمجاز در یاسوج/ یک تبعه بیگانه دستگیر شد
-
رضایی: معوقات آبداران پرداخت شد / هشدار نسبت به تنش آبی در ۶۳۹ روستای استان
-
فشار ازدواج؛ زخمی خاموش بر شانهی دختران کهگیلویه و بویراحمد
-
فراخوان ششمین جشنواره بینالمللی ستارههای صحنه منتشر شد/ جزییات
-
آیین باشکوه بزرگداشت حافظ در دانشگاه یاسوج برگزار شد
-
ابلاغیه مساله ساز مدیر درمان تامین اجتماعی استان علیه مردم و داروخانه ها
-
استاندار کهگیلویه و بویراحمد: پاسداشت مفاخر استان از حسین پناهی تا فریدون داوری
-
استاندار اسبق استان در دولت مسیولیت گرفت/ حکم قایمپناه برای «موسی خادمی»
-
پیشرفت طرح پلیاتیلن سنگین شرکت صنایع پلیمر گچساران به مرز ۵۰ درصد رسید/ آمار اشتغال در این طرح از ۸۰۰ نفر عبور کرد
-
مهر تایید قلعهنوعی بر عملکرد فوتبالیست هماستانی/ «کسری طاهری» به تیم ملی فوتبال دعوت شد
-
فاصله توسعه ای گچساران با کهگیلویه؛ مدیریت زنان یا فاصله بین دو طرز تفکر؟
نظرات ارسالی 0 نظر
شما اولین نظر دهنده باشید!