حیف که احمدی‌نژاد نمی‌آید

حیف که احمدی‌نژاد نمی‌آید

رویدادها در میان اصول‌گرایان حاکی از آن است که ما با یک معادله چندمجهولی رو به رو هستیم. با توجه به نهی احمدی‌نژاد از کاندیداتوری، تعداد کمی رقیب برای آقای روحانی وجود خواهد داشت. این افراد نه تنها باید به عنوان اصول‌گرا شناخته شده باشند بلکه در خود روحیه رقابت با آقای روحانی را هم ببینند. به باور نگارنده علی‌اکبر ولایتی می‌تواند یکی از مجهولاتی باشد که این دو ویژگی را دارد. او در اوایل انقلاب به عنوان وزیر امور خارجه انتخاب شد و کارنامه نسبتا قابل قبولی دارد. جناح اصول‌گرا در اکثر انتخابات‌هاو به طور سنتی افرادی را به عنوان کاندیدا داشته است و حتی بعضی از کاندیداها به طور طبیعی وارد این جناح شده اند. ولایتی با داشتن یک موقعیت نسبی، همیشه در انتخابات حضور داشته است. او اگرچه در جناح اصول‌گرا تعریف می‌شود، ولی در مجموع مواضع معتدلی از خود بروز داده‌است و اگر اصول‌گرایان بخواهند چهره‌ای با موقعیت مناسب داشته باشند او بهترین گزینه است. به عقیده نگارنده بحث حضور ولایتی در برابر روحانی نیز می‌تواند یکی دیگر از مجهولات معادله باشد. زیرا با وجود روحانی،ممکن است ولایتی حاضر به حضور در عرصه رقابت نباشد. از طرفی با توجه به اتفاقات اخیر در شهرداری تهران مشخص نیست جناح اصول‌گرا در رابطه با آقای قالیباف به اجماع برسد یا نه. به هر حال آقای قالیباف همیشه کاندیدا بوده و به نظر می‌رسد که اگر در مورد ایشان هم منعی وجود نداشته باشد، این بار هم پا به میدان می‌گذارد. با این وجود هنوز نمی‌توان گفت نفوذ او در سطح ملی است یا خیر. در این میان افراد دیگری هم مطرح هستند اما موقعیت ویژه‌ای در کشور ندارند. باهنر می‌تواند در این دسته جای بگیرد. البته باید این نکته را در نظر گرفت که شهرت نمی‌تواند تنها دلیل برای نامزدی یک چهره سیاسی باشد، بلکه باید مجموعه‌ای از ویژگی‌های یک رئیس جمهور را داشته باشد تا در یک موقعیت ملی قرار بگیرد. و در این میان باهنر هرچند سال‌ها بر مسند نمایندگی مجلس نشسته‌است اما اساسا موضوع نمایندگی مجلس و ریاست جمهوری دو مقوله متفاوت است و او وجهه ریاست جمهوری ندارد. برخی نیز معتقد هستند که عزت‌الله ضرغامی در نهایت به رقابت ریاست جمهوری وارد می‌شود. پاسخ به این سئوالات که ضرغامی چه مقدار موقعیت ملی دارد و یا این‌که آیا اصول‌گرایان در مورد او به یک اجماع می‌رسند یانه، در حال حاضر زود است. همچنین با توجه به کنار رفتن آیت‌الله مصباح یزدی و نهی احمدی‌نژاد از نامزدی،احتمال اجماع اصول‌گرایان بر یک نامزد واحد دشوار است. البته با توجه به شرایط ذکر شده، بر روی هر یک از گزینه‌های احتمالی جناح اصول‌گرا، اگر اجماعی هم صورت بگیرد آنها نمی‌توانند به صورت جدی با روحانی به رقابت بپردازند. اما نکته‌ای که باید به آن توجه داشت این‌است که برخلاف باور عموم حضور احمدی‌نژاد در صحنه انتخابات برای رقابت با روحانی می‌توانست مفید باشد، چرا که احمدی‌نژاد می‌توانست خود را در سطح ملی محک بزند. ورود دوباره او به عرصه رقابت ریاست جمهوری می‌توانست نشان دهد که آیا جامعه ما دوباره به چنین فردی رجوع می‌کند یا نه. علاوه بر این حضور احمدی‌نژاد در انتخابات می‌توانست منجر به یک رقابت جدی برای تداول قدرت و تعدیل قدرت در جامعه شود. اگر چنین رقابتی صورت می‌گرفت آقای روحانی از یک موقعیت بهتری برخوردار می‌شد. با ورود احمدی نژاد منتقدان روحانی که در عین حال اعمال هشت ساله احمدی‌نژاد را مخرب می‌دانند نیز انگیزه شرکت در انتخابات پیدا می‌کردند و در این شرایط انتخابات آینده اهمیت بیشتری پیدا می‌کرد. با همه این احوال با شرایط پیش آمده کنونی، روحانی دست برتری را در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم خواهد داشت.

*فعال سیاسی اصلاح طلب

منبع: روزنامه همدلی

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها