از قدم تا قلم

از قدم تا قلم
استان کهگلویه وبویراحمد به سبب وجود محرومیت محدود ماند و از قطار توسعه ، پیشرفت و آبادانی کشور بازماند تا آنجا که وجود تنگی ها و سختی ها در زندگی عادی این  مردم به عذابی سخت  و نفس گیر مبدل شده بود ، و مسولان برای عبور از این تنگناها و نجات  حال و جان مردم از این مصیبت ها راهی بجز گذر از این مسیرهای صعب العبور  و مخاطره آمیز نداشتند تا هنگامیکه که نبود توسعه و آبادانی در منطقه به ضجه زدن ها و ملالت کشیدن های مردم زجرکشیده ختم می شد باید هم مردم غرق در مسائل معیشتی بمانند و نه ذهنی برای پرواز و نه دلی در آرزوی رسیدن  برایشان نباشد ، مردمی با اندوه های که هر روز می کشیدند و حسرت های که هرروز می خوردند ، روزهای که پر بود از  ذلت ، مشقت و مصیبت  روزهای طاقت فرسا و جانسوز که بار مسولیت را بر دوش مسولین سنگین تر می کرد . مسولینی که قدم هایشان از قسم هایشان باید استوار تر می ماند تا در توانفرسا ترین منطقه استان یعنی بویراحمد حال دل مردم را درک کنند و نگذارند از این که هست وخیم تر شود . تا هنگامیکه خاک بویراحمد و تاریخ بویراحمد از ما بنویسد و گواه اعمال و کردار ما باشد  نباید در جایگاه  قاضی  بنشینیم و قضاوت ناعادلانه ونابجا داشته باشیم  ،  و از مجاهدت های زارعی ها نگوییم  ، از آن قدم های که نقطه به نقطه بویراحمد را با عشق علاقه در می نوردید نگوییم  ، از شور شوقی که  برای حل و وصل مسائل و مشکلات مردم دارد نگوییم‌ ، نگوییم که زارعی در آرزوی توسعه و آبادنی این منطقه بوده و هست ، نگوییم که زارعی دره و کوه و صخره نمی شناسد و حرفش رهایی مردم از این مصیبت هاست  و اعمالش چیزی را جز خدمت نمایان نمی کند  ، نگوییم که او با یک لبخند امید را در قلب این مردم جاری ساخت و یک تنه از مطالبات موکلینش دفاع می کند  ، باید دانست که فاصله بسیاریست بین قدم تا قلم ، قدم آن است که مردمت می طلبند و مردم از تو می خواهند و برای حقوق مردمت باید برداری و قلم آن است که تو خود می خواهی و تو خود نگارنده ای و تو از اندیشه خود بر می داری پس بنگریم به آنچه که از  کذب تا قلب واقعیت قرار دارد و ماهیتش بر همگان روشن است که چگونه ما بدون نهی و انکار واقعیت از حقایق بنویسیم تا قدم های که راه توسعه را هموارتر و روشن تر و راحتتر از قبل کرده است را با بی انصافی و بی مروتی پدیدار نکنیم تا که روزی  به آنچه که ناپسند و غیر عقلانی بود می پسندیدیم و می نوشتیم  پشیمان و شرمگین نشویم . بدانیم که قلم وسیله ایست برای بیان  افکار و اندیشه های خود بر تکه کاغذی که باید خرد ما را تحمل کند خُردی که می تواند بالی برای پرواز مان و سوی اندیشه های پاک و بی آلایشمان باشد و یا باری از لغزش ها و خطاها و بدسگالی های که روی قلب و وجدان خویش خفته است ، پس اگر روزی خاستیم از زارعی بنویسیم با وجدانی بیدار از تمام خستگی ها و ملالت ها ی که در راه توسعه این منطقه کشیدند بنویسیم ، از آن روزهای که نه سوزش سرما و نه نیش کنایه ها از پایش نه درآورد تا حال دل مردم زیلایی برایش دغدغه باشد و  اشتغال جوانان منطقه اش یک تکلیف از روزهای که برای توسعه منطقه اش خواب نداشت و وسعت صنعت منطقه اش یک تعهد بود برایش
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 0 نظر

شما اولین نظر دهنده باشید!

سایر اخبار
برگزدیدها