اصلاح طلبی در پی اصلاح

اصلاح طلبی در پی اصلاح
اصلاح طلب واقعی باید در پی اصلاح واقعی باشد نه اینکه بجای اصلاح امور سیاسی واجتماعی وفرهنگی هر روز به نوعی یا به سمت این ویا به سمت آن نگاه غش نماید معضلی که در استان ما و بالاخص شهرستان کهگیلویه به آن گرفتار است نگاه اصلاح طلبی با دو نگاه وگرایش فردی میباشد وهمین آنها را از مبانی اصلی اصلاح طلبی دور داشته وبیشتر درگیر مسائل بین الطرفین میکند ، واین رویه نادرست ضرر بسیاری به دیدگاه اصلاح طلبی زده واگر همچنان ادامه داشته باشد ضربه های بیشتری نیز خواهد زد. متاسفانه همین نوع نگاه زمینه را برای افراد فرصت طلب بیشتر وبهتر مهیا نموده وبا دمیدن بر این آتش که گاهی حتی به اصل اصلاح طلبی هم آسیب رسانده سعی میکنند مطامع از پیش تعیین شده خویش را بدست آورند . ازبزرگان بیشتر از اینها انتظار میرفت وتوقع این بود که آنان خود در این آشفتگی وارد نشده وبا قصد سامان دادن به رویه ایی یکسان همه را دعوت به یک نگاه که همان اصلاح طلب بودن واقعی است نمایند وپرچمدار شهرستان کهگیلویه باشند تا دیگران از این شکاف بوجود آمده استفاده به مطلوب ننمایند. یکی از اساسی ترین مشکلات شهرستان بخصوص در این سالها که اصلاح طلبان معتدل در راس امور هستند عدم توسعه ورشد صد در صدی میباشد که در سایه ی همین دوگانگی مغفول مانده است و تا زمانیکه برطرف نشود سد محکمی در پیش روی توسعه شهرستان خواهد بود وگناهش بگردن کسانی است که به این دو گانگی بیشتر دامن میزنند. البته فراموش نکنیم آنانی که سعی بر نگه داشتن این دو گانگی دارند هدف خاص خودرا دنبال میکنند و اصلاً دلشان بحال شهرستان ومردم نمی سوزد وبرای ضدیت بیشتر این دو نگاه حربه های جدیدی نیز طراحی میکنند و با نقشه های از پیش تعیین شده تخریب را ادامه میدهند. واین فرصت مناسبی برای اصول گرایان مهیا کرده و از شکاف ایجاد شده در سالهاي متمادی بیشترین بهره را برده اند ، امکان ندارد شما با اصول گرایان بحث نمایید واین شکاف را بعنوان چکش عدم اتحاد وهمدلی بر سرتان نکوبند وعنوان ننمایند که شما عاجز از اشتراک تفکر ونگاه در بین خودتان هستید آنوقت میخواهید مردم به شما اعتماد کنند وقتی در بین شما همفکران اعتمادی وجود ندارد چرا باید به شما اعتماد شود ، ودر حقیقت هم همینطور است ، چرا نباید همه حول محور این نگاه تجمع نمایند وقتی اصل تفکر یکی است و در اصل همه از بزرگان تفکر در کشور تبعیت میکنند ، چرا باید عنوان شود چند سال یاران فلانی در راس امور بودند حال نوبت دوستان فلان است که جای آنها را پر نمایند ، مگر نه این است که همه اصلاح طلب هستند و برای احیا وتثبیت آن باید تلاش نمایند ، این و آن ندارد ، رشد و توسعه این نوع نگریستن بلای جان اصلاح طلبی است و ریشه آنرا می خشکاند و آنزمان است که دیگر هیچکس جایگاهی نخواهد داشت که عنوان شود یار فلان است و فلان. هر کسی که به این نوع نگریستن بها داده اشتباه کرده است میخواهد من باشم ویا شما ، از همان اول رویه غلط بوده اما تا کجا باید این رویه غلط ادامه یابد وچرا عنوان میشود آنها چنین کردند وحال نوبت ماست که چنین کنیم ، مگر قرار است اگر چاهی کنده شد همه خودرا درون آن بیندازند ، نباید عاقلی پیدا شود که همه را از این کار منع نماید ، از بزرگان بواسطهٔ بزرگی شان بیشتر انتظار فداکاری میرود تا افراد خرد درون تفکر، وباید آنها با درس فداکاری دیگران را وادار به تبعیت نمایند. وجود فرصت طلب ها در همه نوع نگاه غیر قابل کتمان است و هر عاقلی میداند وقتی سفره ایی پهن شود همه بسمتش هجوم می آورند وتلاش میکنند بیشترین بهره را نصیب خود نمایند اما درایت و هوشیاری بزرگان باید جلوی هر کسی که بقصد سو استفاده وارد این تفکر میشود بگیرد واگر قابل هدایت است نصیحت شود واگر نیست طردش نمایند تا دیگران اجازه پیدا نکنند به ریشه اصلاح طلبی با این رفتارها لطمه وارد کنند بزرگان عمر خودرا به پای تفکر اصلاح طلبی نهاده وشاید هیچ استفاده و منفعتی هم نبرده باشند اما اکنون تمام رفتارهای ناثواب افراد را یا به این یکی و یا به آن یکی نسبت میدهند و آنها را در نگاه خلق کوچک میکنند پس لازم است بزرگان خود اجازه تخریب به فرصت طلبان ندهند تا حداقل خودشان کمتر آسیب ببینند و زمینه ایی هم وجود نداشته باشد تا فرصت طلب از آن منفذ بوجود آمده بهره ببرند. قربانعلی موسوی
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 1 نظر

  • 1 ناشناس 1397/9/5 0:33:7

    اشتباه اصلاح طلبان کهگیلویه و بویراحمد و دنا و لنده و چرام این بود و هست که شرایط کشور و استان را درک نمیکنند  مردم گچساران یک شعار بین خودشون دارند میگویند تاجگردون تا پل بریم اصلاح طلب است و از  پل به آن طرف اصول گرا است و به همین دلیل با نیرو های کشوری هم داستان میشود تا بیشترین سهم و بودجه و امکانات و نیرو را جذب باشت نماید  اما در کهگیلویه علی رغم اینکه نیرو های متعهد و مومن به هدفشان دارند همانند بویراحمد قدرت انعطاف ندارند و متاسفانه به جای تقویت نماینده و سیاسیون شناخته شده و دلسوز سنگ اندازی میکنند اجماع بر یک نیرو نیست در نتیجه استاندار و مدیر کل ها و اعتبار و منابع همگی در اختیار باشت است و بقیه‌شهرستان ها علی رغم وسعت و جمعیت و سوابق و نیروهای بسیار خوب متاسفانه حقشون خورده میشود 

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها