مرا هم بشنو

مرا هم بشنو

 بیست و پنج نوامبر روز جهانی منع خشونت علیه زنان است. مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۷ اکتبر ۱۹۹۹، روز ۲۵ نوامبر را روز جهانی رفع خشونت علیه زنان نامگذاری کرد.

خشونت علیه زنان اصطلاحی تخصصی است که برای توصیف کلی کارهای خشونت‌آمیز علیه زنان به کار می‌رود. مجمع عمومی سازمان ملل متحد خشونت علیه زنان را «هرگونه عمل خشونت آمیز بر پایه جنسیت که بتواند منجر به آسیب فیزیکی (بدنی)، جنسی یا روانی زنان بشود» تعریف کرده است که شامل «تهدید به این کارها، اِعمال اجبار، یا سلب مستبدانهٔ آزادی (چه در اجتماع و چه در زندگی شخصی)» می‌شود. اعلامیه رفع خشونت علیه زنان در سال ۱۹۹۳ بیان می‌کند که این خشونت ممکن است توسط افرادی از همان جنس، اعضای خانواده، و جامعه اعمال شود.

شعار امسال روز جهانی منع خشونت علیه زنان"مرا هم بشنو" انتخاب شده است.

شنیده نشدن وجهی از نادیده گرفته شدن است و نادیده گرفتن نوعی خشونت روانی.

شنیدن مشکلات زنان در گستره فردی یا جامعه می تواند گامی باشد برای شناخت و در پی آن اقدام به حذف عملی که خشونت تلقی می شود. همیشه از زنان خواسته می شود تا خشونت را امری خصوصی تلقی کنند و در مورد آن با کسی سخن نگویند! در دادگاهها معمولا از زنان خواسته می شود که خشونت صورت گرفته را با رضایت به فرد خاطی به پایان برسانند و اصطلاحا سخت نگیرند!

خشونت فیزیکی علیه زنان در ایران با توجه به آمارهای رسمی و غیر رسمی شیوع گسترده ای دارد. اعمال خشونت فیزیکی نسبت به زن، آزار و اذیت جسمانی، ضرب و جرح، كشیدن مو، سوزاندن، زندانی كردن، اخراج از خانه، محروم كردن از غذا و غیره را شامل می شود. زنانی که تحت خشونت فیزیکی قرار می گیرند همیشه دلیلی برای شکستگی یا کبودی صورت یا بدنشان ارائه می دهند که نشان دهند از همسر یا پدر یا برادر یا مادر و.. علیه آنان خشونتی بکار نرفته است. همیشه به زنان گفته می شود فرد خشونتگر بخاطر خیر و صلاح وی اقدام به فعل خشونت بار کرده است!

خشونت های روانی مثل خشونت های فیزیکی نمود بیرونی ندارند.

خشونت خانگی علیه زنان، این شکل از خشونت بالاترین فراوانی را دارد. شاید ارائه تعریفی یک خطی از آن کار سختی باشد، اما به همه ما زنان از آنچه فکر میکنیم بسیار نزدیک تر است. گذشته از انواع توهین، تحقیر، تمسخر، عیبجویی، تهدید، سرزنش، امر و نهی و غیره که شخص را تحت فشار روانی می گذارد، انواع و اقسام عبارتها و جملاتی که ممکن است در قالب طنز، لطیفه، توصیف و یا به بهانه خیرخواهی و دلسوزی در حق زنان بیان شود و محتوایی جنسیت زده و سکسیستی دارد، می تواند زنان را به لحاظ روانی تحت فشار بگذارد.

در محیط کار هم خشونت های آشکار و پنهانی خودنمایی می کند از جمله:

محروم کردن زن از نیازهای مادی اش، در اختیار گرفتن درآمد زن، آسیب رساندن یا تصرف در اموال زن، یا سوءاستفاده مالی از او مصادیقی از خشونت اقتصادی علیه زنان است. اگر مقوله کار خانگی رایگانی که زنان در همه خانه ها انجام می دهند را هم به این معادله اضافه کنیم، متوجه سوءاستفاده های اقتصادی گسترده ای که تقریبا از همه زنان می شود خواهیم شد. زنانی با اعتماد به نفس پایین، منزوی، کم حرف و به شدت وابسته از یک زندگی روانی با ضریب استاندارد پایین حکایت دارد. زنانی که شاید تحصیلات عالیه دارند و شاغل هم هستند اما در محیط کار نه خلاقیتی دارند و نه در جلسات کاری حرفی برای گفتن دارند. تمایلی به ارتقا شغلی در این زنان دیده نمی شود. تمام دستمزد این دسته از زنان دربست در اختیار شوهر یا سایر اعضای خانواده گذاشته می شود بدون اینکه زن بتواند در خرج کردن آن دخل و تصرفی داشته باشد!

زنانی شاغلی یا غیر شاغلی که در امور منزل بسیار وسواس گونه عمل می کنند و همیشه نگران هستند که مبادا سایر اعضای خانواده کم و کسری در منزل احساس کنند. مرتب از دیگران می پرسند که"چیزی لازم نداری؟! می خوای برات چای درست کنم؟ سردت نیست؟ گرمت نیست؟ گشنه نیستی؟ می خوای یه غذای دیگه برات درست کنم؟" و...

همه این مراقبت های وسواس گونه تحت لوای مهر و فداکاری همسری یا خواهری یا فرزندی توجیه می شود.

وقتی می توانیم به حل مشکلی امید داشته باشیم که از زوایای آن باخبر باشیم و پس از آگاهی در پی حذف آن عمل بر آییم. رفع خشونت علیه زنان تنها وظیفه زنان نیست. تک تک ما در مقابل خشونت های رایج مسئول هستیم. سکوت ما تنها به باز تولید این چرخه معیوب کمک می کند. زنان را بشنویم!

کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 9 نظر

  • 1 دی 1397/9/10 4:45:6

    زنده باد مژگان و قلم برحق و راستینش.. مژگان خستگی ناپذیر، مژگان صبور، مژگان از خود گذشته ..

    پاسخ
  • 2 علمدار انصاری پور 1397/9/6 11:25:56

     ....من یه لحظه حس کردم در یک کشور اسکاندیناوی زندگی میکنم...من معتقدم که سطح روابط جنس مونث در جامعه شخصیت جامعه را نشان میدهد..بحث مبارزه با خشونت علیه زنان در جامعه ما مث این میمونه که بخواهیم ایمان و باور یه نفر را تغییر بدهیم...جامعه ای که قوانین ........... و عرف سنتی مردم جامعه باعث بروز خشونت علیه زنان شده...تا جایی که سلب ازادی برای زنان را از واجبات ........ خود میدانند...خشونت علیه زنان یک امر تفکیک ناپذیر در تمامی جوامع اعم از دینی و یا سوکلار است...من تنها راه حل ممکن برای نبود خشونت علیه زنان را در استقلال فکری و ذهنی و شغلی خود زنها میبینم...

    پاسخ
  • 3 سیما دادار 1397/9/5 23:57:44

    قلم صادق و عقلانی

    پاسخ
  • 4 ناشناس 1397/9/5 21:19:10

    احسنت

    پاسخ
  • 5 م. بایام 1397/9/5 4:42:41

    آنچه دستاورد حق زنان است،در ایران حاصل تلاش های پیشینیان اجتماع ما و روابط خارجی مملکت است. تاثیر فشار روانی سازمان های بین المللی متاسفانه تحت عامل منافع اقتصادی بسیار کُند وضعیف است!

    پاسخ
  • 6 ناشناس 1397/9/5 2:34:22

    دروداستاد

    پاسخ
  • 7 عارف فر 1397/9/4 19:54:21

    درود بر بانوی همفکر ، مطالب حضرتعالی متین و به حق هست، متاسفانه در جامعه ما گوش های شنوا در اقلیت هستند، احقاق حقوق حقه ی بانوان مگر با همت و پشتکار زنان سرزمین میسر گردد و گرنه امیدی به جامعه ی مردان نباید کشید. خودباوری و ابراز وجود از طریق پیشرفت در علم و تزریق به جامعه از طریق آموزش صحیح فرزندان ،تنها راه مبارزه هست

    پاسخ
  • 8 اصلاح طلب 1397/9/4 19:53:10

    عالی بود احسنتت

    پاسخ
  • 9 نسیم 1397/9/4 19:39:57

    عالی.....دست مریزاد بانو مسلمی

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها