مدتی است که همکاران فرهنگی شاغل در آموزش و پرورش چرام گرفتار معضل لاینحلی بنام ضمانت شده اند که با هیچ طرفندی قابل حل نبوده و نخواهد بود و به طبع آن همه فرهنگیان از نعمت وام گرفتن محروم شده اند. متاسفانه معلمین عزیز در ابتدای شکل گیری این معضل هرگز تصور نمی کردند کار بجایی برسد که خودشان اولین قربانی های این معضل باشند و به هنگام گرفتاری کسی دستشان را نگیرد ودرمانده وناتوان در جستجوی ضامن بدون مشکل سراسر آموزش وپرورش را در نوردیده و پیدا نکنند . اگر همان روز اول برای خود مشخص کرده بودند که ضمانت هر کسی را نپذیرند و فقط برای همکار فرهنگی خود اقدام به ضمانت میکردند حداقلش این بود که می توانست با مسدود نمودن حقوق فرد مذکور اورا وادار به پرداخت بدهی های وی به بانک نمایند و امروز روزی وقتی گرفتاری برایش بوجود می آمد بتواند از همکار خویش تقاضای کمک نماید. خیلی از همکاران ضمانت افرادی را کردند که از همان ابتدا بصورت نامحسوس مشخص است نیت نداشتند که نسبت به پرداخت بدهی به بانک اقدام کنند و همین افراد زمینه بی اطمینانی نسبت به بقیه را مهیا کرده و اکنون تمام فرهنگیان چوب بدقولی وبد حسابی افراد غیر فرهنگی را میخورند وکاری هم از دست شان بر نمی آید. اداره آموزش وپرورش باید زمینه ی بوجود آمدن چنین اتفاقات را از قبل گرفته تا افراد بی مسئولیت و بد حساب نتوانند از حسن نظر همکاران فرهنگی استفاده نابجا نموده و سپس این انسانهای خوش قلب را گرفتار حبس وبند نمایند. اگر به راهرو های دادگستری سری بزنید معلمین بی گناهی را مشاهده خواهید کرد که تاوان بد حسابی دیگران را می دهند و باید به جای وام گيرنده به تحمل حبس وزندان مشغول شوند و حیثیت فرهنگی شان نیز دستخوش مطامع افراد دروغگو و متظاهر شود و بقول امثال وحکم ، کی بود کی بود من نبودم راه افتاده و مقصر هم مشخص نباشد. معلمین جزو افراد خوشنام در جامعه هستند و همین خوشنامی باعث شده که بيشتر آدمهای گرفتار بسراغ آنها رفته و از حسن ظن معلم در جهت بدنام کردن معلم گام بر می دارند و عاقبت اینکارشان هم اصلا مهم نیست چه بشود و یا چه بلایی قرار است بر زندگی و روزگار معلم بیاید ، فقط و فقط گذشتن خر مراد خویش را در نظر گرفته و لاغیر. یکی از کارهایی که منبعد نباید در آموزش وپرورش صورت بگیرد آنهم ضمانت افراد غیر فرهنگی تحت هر عنوانی می خواهد باشد و فقط برای همکاران گواهی ضمانت صادر شود و زمانی که هم اینگونه شد تضمین باز پرداخت آنرا در ضمانت نامه قید کنند تا خدای ناکرده اتفاقی افتاد از حقوق وی مستقیم کسر شود و با تعاونی فرهنگیان هماهنگى لازم صورت بگیرد تا متخلفین نتوانند با خالی کردن حقوق خویش کسر از حقوق را مانع شوند. اگر تضمین لازم را فرهنگیان گرفته بودند اکنون دچار چه کنم و چه نکنم نمی شدند و به راحتی می توانستند با کمک همکاران وام ضروری را گرفته و رفع مشکل نمایند ، اما همین خوش قلبی باعث شده که این معضل براحتی برطرف نشود و همچنان باقی بماند و بجایش سوءظن بر رفتارها حاکم گردد و هیچ همکاری به همکاران خود نیز اعتماد نکندو معلم در میان گرفتاری حاصل شده همچنان دست وپا بزند. نمونه اش زیاد است ، همکاری که باید عمل جراحی انجام دهد و نیاز به وام دارد اما هیچکس بفریاد این فرهنگی نمی رسد. خداوند عاقبت مان را به خیر کند که معلوم نیست چه اتفاق های دیگر در راه می باشد.