نماد و نشانه فرهنگی و تمدنی و یا گردشگری و یا صنایع دستی کهگیلویه و بویراحمد کدام است؟ وظیفه سازمان میراث فرهنگی چیست؟ آیا با وضعیت فعلی هیچ تفاوتی بین بودن و نبودن سازمانی به این نام در استان وجود دارد؟ به فرض چنین سازمانی در استان نباشد، چه اتفاقی در استان می افتد؟ امروزه هر استانی با یکی از میراث ها و دارایی های فرهنگی و تمدنی اش شناخته می شود ولی استان کهگیلویه و بویراحمد با وجو دارا بودن میراث های زیاد باستانی، تاریخی و طبیعی نتوانسته است هیچ کدام را در سطح کشور مطرح کند. در روزهای اخیر نمایشگاه دستاوردهای میراث فرهنگی استان ها در تهران برگزار شد و عکس‌ها و خبرهایی از برپایی غرفه استان نیز شنیده شد ولی براستی میراث فرهنگی استان چه دستاوردی یداشته است که در آنجا قابلیت ارائه داشته باشد. معمولا در این گونه برنامه ها نیز به مانند اکثر مراسمات در استان کل برنامه متمرکز بر یک گروه رقص عاریتی است که نوع رقص آنها نیز قابل بحث است. در کهگیلویه و بویراحمد حدود 6 سال است که یک چهره خارج از حوزه میراث فرهنگی با حمایت نماینده بویراحمد و دنا مدیریت این سازمان را بر عهده دارد و در طی این مدت سازمان هیچ دست آورد در خوری نداشته است. در سطح کشور نیز این سازمان محلی برای ریاست کسانی است که فرصت وزارت را از دست داده اند. در دولت احمدی نژاد سازمان حیات خلوت نزدیکترین نیروها به وی بود و در دولت روحانی نیز این اتفاق غیر تخصصی تکرار شد و اینک نیز سازمان به مونسان از اقارب حسن روحانی رسیده است. سیاسی کاری سازمان به حدی است که چند وقت پیش رسانه های استان خبر از انتصاب یک بانوی کهگیلویه و بویراحمدی به عنوان مشاور مونسان دادند در حالی که این بانو مطلقا نه اهل میراث فرهنگی است نه گردشگری و نه صنایع دستی و کل همت وی عکس هایی از همراهی اقای مونسان در صفحه اینستاگرام کم فالوور خود است. کهگیلویه و بویراحمد پر از آثار تاریخی شبیه بلادشاپور است ولی این اثر نه معرفی شده است و نه توسط سازمان به عنوان یک اولویت مطرح شده است و متولی آن نیز در یک نمایندگی کوچک در توهم مدیریت کلان به سر میبرد و کل خروجی حضور چند ساله وی خبری مبنی بر استعفا بود که البته جز برای چند رسانه ضعیف استان هیچ اهمیت خبری دیگری نداشت. تا جایی که در برخی از موارد اشخاص فضا را چنان مساعد می بینند که به صورت کاملا آشکار به منابع و میراث دفن شده تاریخی که بازگو کننده تاریخ نهفته ایرانی است دست درازی می کنند استان دارای جاذبه های بیشمار گردشگری طبیعی همچون پیست اسکی و غار ده شیخ است که مورد دومی را حتی بیشتر هم استانی ها چیزی از آن نمی دانند و اگر همان اندک تلاش بخش خصوصی برای جبران هزینه کرده اش نبود همین اندک کارها در این غار نیز نمیشد هر چند که فقدان نظارت بر عملکرد این سرمایه گزار سبب تخریب غیرقابل جبران این غار چند ده میلیون ساله شده است حکایت موزه یاسوج نیز از غار ده شیخ بدتر است و کمتر کسی می داند یاسوج موزه دارد و این همه نشانگر ضعف اطلاع رسانی سازمان است و این سوال که پرسنل این سازمان به چه کاری مشغولند؟ در حوزه صنایع دستی نیز اگر کسی صنعت و یا سوغات خاصی که در قید حیات باشد از کهگیلویه و بویراحمد می شناسد نام ببرد . گلبونگ