نگاهی به بحران خودکشی

نگاهی به بحران خودکشی
بحران بعنوان یک تهدید برای افکارها ،رفتارها و قدرتی واژگون در همه جوامع موجودیت عینی دارد و در صورت رعایت کردن چارچوب های بهداشتی، فنی و میدانی آن، راههای برون رفت به درستی استنباط و به نتایج حداقلی رسیده می شود و سطح دغدغه به فراخور بررسی ها مقداری اندک می شوند و اگر تفکرات تقریبی در مواقع بحرانها در سطح، نامستمر ،بدون مداومت و پیگیری باشند بحران اولیه مرتب و به فواصل در حال اتفاق افتادن هست.در اینجا لگام گسیخته و اصلاح اتفاق ،بر بستر عادی سازی همچنان روال خود را طی می کند.متاسفانه علمای ما(مسئولان) با توجه به اختیارات بعنوان عالم عمل در مواقع بحران عمل نمی کنند که این خود بهترین کمک به اشتعال و اشتغال آن بحران است و آن شرایط سخت بعد از چند تریبون و همایش از استمرار خود می افتند و انگار اتفاق خاصی وجود نداشته است ! یک اجتماع بحران صرفاَ سیل و یا وجود ملخ و...غیره در مزارع نیست ، دغدغه های فرهنگی که همچون موریانه در حال شته و آفت زدن اند به مراتب از حمله ملخ ها زیانبارترند،این روزها بر روی تلکس خبرگزاری های داخلی و خارجی پدیده ای شوم به نام(خودکشی) که کهگیلویه و بویراحمد در آن مسبوق به سابقه ای طولانی ست در این استان نمور به چشم می آید و از آنجائیکه پذیرفته ایم انسان در قبال اعمالش مسئولیت اخلاقی دارد برما واجب اجتماعی-اخلاقی است که خود را نسبت به این پدیده دهشتناک ملزم به رعایت کنیم . خودکشی در انواع خود ۱-خودخواهانه۲-دگرخواهانه۳-خودکشی ناشی ازبحران اجتماعی(sociaanomy) تعریف شده که بارزترین آن نوع سوم و ناشی از نابسامانی های اجتماعی ست که در بحران های اقتصادی و دوران رکود شدید بیشتر می گردد همچنین خدمات اجتماعی تبعیض آمیز و عدم پاداش مناسب از دلایل قفل شدن جامعه اند در سویی دیگر اگر خیانت ها و خلافکاری ها با مجازات مناسب سرکوب نشوند بی هنجاری در جامعه جاری میشود و افراد احساس ستم می کنند و امید به رفع ستمگری را از دست می دهند در چنین شرایطی ضریب مصونیت کاسته می شود و درصدخودکشی بالا میرود و انواع ناهنجاری به وقوع می پیوندد .خودکشی معضلی شدیداً اجتماعی عمدتاً بهداشتی-روانی ست که می طلبد در اولین پایش به سراغ آسیب های زیستی آن محل بدون از هرگونه سانسور و ممیزی (که متاسفانه مرسوم است) در پهنه اتفاق وارد شد تا خصوصیات و ویژگیهای درستی همراه با راستی آزمایی یک معضل با توجه به زیست محل به وجود بیاید. ضروری ست پیشینه و کمینه روانشناختی اجتماعی محل بصورت قاطع مورد بررسی و جراحی آسیب قرار بگیرد در این میان(انگیزه و علل)با چند نوشته به آنچه مورد نتیجه و دلخواه هست نمی رسند الا تحقیقات میدانی ملموس محلی-میدانی با کارگروه هایی خبره و اهل فن به قول راث بندیکت انسان شناس معروف که می گوید : (رهایی(خودکشی)یک فرد بر اثر فشار مضاعف خود دلالیل دارد که التزام بر این است سرکوب و مجازات بدون از اعمال سلیقه و ممیزی و کات کردن از جامعه هدف انجام گیرد) ولی سابقه بررسی چنین معضلات شدید در استان کهگیلویه و بویراحمد بعلت اعمال سلیقه و عدم آگاهی ،مضافا از همه ویرانگرتر بی خیالی و پشت گوش انداختنها نمایی درست و موجه ندارد لاجرم مرتب در حال بازنمایی به روش های مختلف است .آیا آمار بالای خودکشی و خودسوزی این استان در میان سایر استانهای دیگر نباید زنگ خطری جدی را به صدا در بیاورد ؟! درست است که خودکشی یک اقدام و کنش فردی است اما جریانهای خودکشی زا از جامعه نشات می گیرند و شرایط نامناسب اجتماعی قربانیان خود را از میان ضعیفترین ها انتخاب می کند اما در سپهر جامعه ایران و بالطبع در این استان هیچ فردی و سازمانی عزم و اراده ای برای مطالعه علمی و همه جانبه خودکشی نشان نداده است در جوامع الیناسون شده فرد رفته رفته احساس تنهایی می کند و ضریب ابتلا افزایش می یابد به طوری که برخی دست به خودکشی می زنند . باید بررسی شود که این خودکشی ها در لحظه وقوع که شخص مرتکب آن می شود تا به زندگی اش خاتمه بدهد چرا تردید نمی کند ؟ و چرا علیت این فعل مرتب رو به افزایش هست ؟ چرا جلسات جای خود را به کارگروههای تحقیقاتی میدانی نمی دهند ؟ چرا این ناگوارشوم در میان دختران و زنان این قوم بالاترهست تا در میان مردان ؟ و سوالهای بسیار زیاد دیگر. مردمی افسرده سرشار از انواع تبعیض ،انسانهایی بدبین و مضطرب تحویل آوردگاه اجتماع می دهند آدمهایی با انواع استرس و شکست های اجتماعی این را تحقیقات در این زمینه بخوبی نشان میدهند که فرد خودکش در اکثر اوقات عملش به محیط پیرامون زندگی و اطرافیانش بستگی دارد و گاهی این استرس ها آنچنان بر سلولهای عصبی و نرونها موثر می افتند که یک شخص قید حیات خود را با با بدترین شکل عصبیت می زند در صورتی که اگر در عقبه اجتماعی-فرهنگی این اشخاص بررسی صورت گیرد به موارد زیادی ازجمله (وجود تبعیض-سرخوردگی اجتماعی و فشارهای خانوادگی) برخورد می کنیم البته فقر و محرومیت از عوامل خودکشی ها محسوب می شوند ولی آیا این فقر و محرومیت ریشه در جایی دیگر ندارد؟ محرومیت و فقر خود به تنهایی و مجرد باعث این خودکشی های نیست بلکه این (عامل) فقر و (علت) افسردگی است که باعث این مصیبت های اجتماعی اند ،سرنوشت و آینده مردم باید مهم باشد. بررسی دقیق اینها شرایط لازم و نه کافی اند تا به پرخاشگری های صددرصدی که منجر به این می شود که فرد خودکش شود تبدیل می گردند.در اینجا نقش عوامل محیطی بسیار پر رنگ است و باید شرایط نامساعد و نامناسب فرهنگی و اجتماعی مورد تحقیق میدانی اصیل قرار گرفته شوند . ولی همبستگی سست اجتماعی که متولیان آن مسئولان استانی و شهرستانی اند چرا چنین امر مهمی را که متاسفانه بعنوان یک اپیدمی بارز مشخص هست را در یک جلسه و چند تریبون به باغستان فراموشی می سپارند ؟ پیشگیری از وقوع بزه انتسابی بعنوان یک مسئولیت اجتماعی و مسئولیت انسان نسبت به خودش محدودیت بردار و وقت ناشناس است و بصورت مستقیم و غیر مستقیم باید با تعامل ادای حقوق کرد . انسجام و نظم افراد در سایه رفتارهای ترحم برنگیز و شفقت آمیز (گاهی کمک کردن اندک مالی) به وقوع نمی پیونند که این برای یک اجتماع سم مهلک و در درازمدت تبدیل به یک روش می گردد ،متاسفانه این اسلوب غیرعقلایی سالهاست که در این دیار روشمند شده است ،همه خصوصا اهل فن و مسئولیت پذیری متولیان در قبال این خودکشی های گاه و بیگاه ضرورت واقع نگری جدی و رفع حداقلی آن را دارند(این همانا احترام به انسان و اخلاق است). پایان سخن باری بحرانی که تحت عنوان خودکشی و خودسوزی در استان کهگیلویه و بویراحمدشاهد آنیم مصائب اخلاق است ،تاسف بار و دردناک است .عزم جدی برای الغاء این مهم، ترحم بخشیدن ،کمک مالی و چندتریبون نیست چرا که آنچه در اینجا می گذرد نشان از وجود سازوکارهای درست نیست بلکه نحوه رفتارها برای مواجهه با نقض جان یک انسان(خودکشی) باید در عرصه عمل نشان داده شود و چشمان تیزبین را جایگزین یکه تازی های سیاسی و بی خیالی کنند تا جایگاه و کرامت روز افزون یک انسان به این وادی فاجعه بار کشانده نشود که این نویدی خوب برای امیدبستن نیست.مراقب خود با مردم خویش باشیم.
کلمات کلیدی



نظرات پس از تایید انتشار خواهند یافت
کاربر گرامی نظراتی که حاوی ناساز، افترا و هر گونه بی حرمتی باشند منتشر نخواهند شد.

ارسال نظر




نظرات ارسالی 3 نظر

  • 1 مدینه کوتاهی 1398/3/6 14:51:23

    باسلام.ضمن تشکرازشماواین دیدگاه تیزبینتون نسبت به این معضل اجتماعی بزرگ. درادامه عرض کنم که بطور کلی خودکشی پدیده ای ایست که دراصل خود به فقرفرهنگی خانواده ها برمی گرددتابه عوامل محیطی. هرچیزی ممکن است دراین امردخیل باشد اما آن چیزی که قابل توجه می باشداین است که اگر همدلی درخانواده هابیشترباشدودرک بالاتری نسبت به مشکلات همدیگر وجودداشته باشداین معضل کمتربه وقوع میپیوندد.اگر هرخانواده ای مونس وهمدرد اعضای خود باشداین فشارروانی به حداقل خود خواهدرسیدواین مشکل کم کم ریشه کن خواهدشد. باشدروزی که خانواده ها خوددرمانگرحل این معضل باشندتا این درد کمتر به بستر اجتماع کشیده شود........

    پاسخ
  • 2 حمید عدالت کیش 1398/3/6 1:3:31

    درود و سپاس فراوان

    پاسخ
  • 3 حسینی 1398/3/5 14:40:29

    عالیه آقای ضرغامی انشالا که این بحران هرچه زودتر پایان پذیرد .

    پاسخ
سایر اخبار
برگزدیدها